پله پله تا ملاقات نا خدا

هی گو که حسین کفن ندارد… طبل و دُهُل خفن ندارد!!!

آقا یَک دیوونه خونه ای شده این تلگرام:

یارو کانال هفتصد هزار عضوی، سیصد و 55 روز داره عکس کُس و کون انتشار میده، توی این ده روز چسناله های محمود کریمی و علیمی میذاره…این میشه نون به نرخ روز!!!

بعد همین قوم میگن به نذری دادن ما احترام بذارید ما برای خودمون اعتقاداتی داریم ما که به شما کاری نداریم

اتفاقا کار دارید… خیلیم کار دارید… صدای عربده کشی دسته جاتتون ده شبه خواب و استراحت رو از ما گرفته… ما که سالمیم… وای به حال مریضاش!!!

***

بریم سر بحث اصلی:

آقا فرض رو میگیریم بر اینکه من امروز به این عقیده رسیدم که دین اسلام اکمل ادیانه… بهترین دین آسمانی و جهانی و کهکشانیه … تو بین فِرَقش هم شیعه از همه ش عالیتره … درستتره… دوازده امامی فول آپشنه… همه نیازهای دنیوی و اخروی رو ساپورت میکنه…

اومدیم و این دین رو انجام دادیم… نماز خوندیم… روزه گرفتیم.. حج رفتیم…جهاد اکبر کردیم… خمس دادیم …زکات دادیم… نذری دادیم… پای دیگ امام حسین زوزه کشیدیم…ببخشید گریه کردیم… همه ی این کار ها رو کردیم… بعد ِ یه عمر ِ با عزت مُردیم.

رسیدیم اون دنیا… دیدیم عههههه!!!!

این خدا ، اون خدایی نیست که فکرشو میکردیم!!!

الانم میگه باید بری جهنم……..


به این مکالمه بین خدا و بنده توجه کنید: ( -بنده  ,  +خدا )

– خدایا… من این همه نماز خوندم … روزه گرفتم… این چه وضعشه؟؟؟

+ گـــُه خوردی… میخواستی نخونی … مگه من گفتم بخونی؟

– باشه حالا… عیب نداره … خوندم که خوندم…حالا چرا باید برم جهنم؟؟؟

+ چون دین اشتباهی رو انجام دادی

– یعنی چی؟ کجاش اشتباهه؟؟؟ همه ی مردم همین کارو میکردند… پدر و مادرم هم همینطور… پدر و مادر اونها هم همینطور… همسایه هامون هم همینطور… فامیلامون هم همینطور… تو مدرسه به ما گفتند این دین درسته… توی هیئت گفتند این مذهب عالیه… اون آخونده بالای منبر میگفت حسین مظلوم کشته شده… بخدا من بهترین دین رو انتخاب کردم!!!

+ وقتی میگم گـــُه خوردی بگو مرسی اَه … چون این بهترین دین نبود… بهترین آیین بودیسم بود… تو بجای نماز روزه باید یوگا میکردی

– خُب من از کجا میدونستم خدا؟ تورو خدا همین دینو قبول کن بذار من برم بهشت… من اگه حوری نکنم میمیرم… خواهش میکنم ازت… بخدا من خیلی دوست دارم خدا

+ چی؟؟؟ از کجا میدونستی؟؟؟ این همه نشانه برات گذاشتیم… میلیون ها بودایی روی کره ی زمینه

– بودایییی؟؟؟؟ آخه بودایی من از کجا میاوردم؟؟؟ یه هیئت توی کوچه مون بود من همونجا میرفتم… خواهش میکنم منو ببخش

+ هیئت؟؟؟ تنه ی لَشِتو تکون میدادی میرفتی هند تحقیق میکردی.. همه ش لقمه آماده میخوای بذارن دهنت؟؟؟

– نه خدا … لقمه آماده نمیخوام … ولی خب یه نشونه ای … چیزی… من از کجا باید میفهمیدم؟

+ نشونه؟؟؟ نشونه میخوای؟

– آره یه نشونه کوچیک…

+ خب گوشیت چی بود تو دنیا؟

– گوشیم؟؟؟ گوشیم یه آیفون سِوِن داشتم … چه ربطی داره؟

+ ربط داره دیگه… تو باید میفهمیدی که استیو جابز بودایی بوده پس بودیسم بهترین دینه!!!

– :|


و اینگونه قابل پیش بینیه که هر دینی اینگونه به چالش کشیده بشه

دسته‌ها: مطالب آموزشی, پله پله تا ملاقات نا خدا | ۱ دیدگاه

یوزارسیف ِ ابن ِسیرین!!!

خواب دیدن چیست؟
شمایی که به دنبال تعبیر خوابت میگردی…
شمایی که فکر میکنی خوابت یه پیامی در بر داره….
یه خبر از آینده…. یا یه ندا از عالم مردگان… ؟؟؟
چطور با پیدا کردن معنی خوابت میخوای بفهمی خدا چه پیامی برات داره؟
مخصوصا اگه تعبیر خوابت توی هیچ کتابی نباشه…
اونوقت فکر نمیکنی چرا خدا داره برات ادا درمیاره؟ چرا درست منظورش رو نمیرسونه؟
بهتر نبود پیامش رو واضحتر بگه؟
براستی اگر تعبیر خوابت رو پیدا نکنی، یعنی خدا نتونسته پیغامش رو به تو برشونه؟ و مثلا تو رو از یک اتفاق در آینده باخبر کنه؟

پس این چه خدای ناتوانیه که نه میتونه خبرش رو منتقل کنه… نه تعبیرش رو به تو برسونه؟ پس تو بنده ی ناتوان ِ کدام خدای ناتوانی؟ چه کاری از دستت بر میاد؟

کلیک کنید: چرا خواب می بینیم؟

دسته‌ها: مطالب آموزشی, پله پله تا ملاقات نا خدا | بیان دیدگاه

یالثارات الحسین

سرچ کنید معنی تیتر را که میگوید :

خود ِخداوند خونخواه و انتقام گیرنده ی خون حسین است.

***

خب… حسین را که آفرید؟    …          خدا ….

قاتل حسین را که آفرید؟    …          خدا ….

پس اینکه میگویند خود ِخداوند خونخواه و انتقام گیرنده ی خون حسین است… داستان چیست؟

واقعا گوینده اُسکُل بوده یا ما را اُسکُل فرض کرده؟ یا خدا اُسکُل است؟

یا همه ی موارد؟

(چقدر پوچ و حقیر است دین و مذهبی که آدم بتواند آن را زیر سوال ببرد. در اینجا خدا انتقام گیرنده ی خون حسین است… حسینی که خود او را آفرید….قاتلانش را هم خود او آفرید تا از آنها انتقام قتل آفریده ی دیگرش را بگیرد)

آیا باز هم به افکار خود نمی خندید؟

دسته‌ها: پله پله تا ملاقات نا خدا | ۱ دیدگاه

من نبودم دستم بود… دکمه سر آستینم بود…

مردم چرا دین آبا و اجدادیشان را پیروی میکنند؟

برای اینکه اگر خدا پرسید: چرا این راه اشتباه را رفتی؟

بگویند: بخدا این گناه ِ گذشتگان ماست… ما بی تقصیریم… ما فقط راه آنها را رفتیم…

و اینگونه هر خریتی نسل به نسل ادامه که میابد… هیچ!!! پرو بال هم میگیرد… آخ!!!

دسته‌ها: پله پله تا ملاقات نا خدا | بیان دیدگاه

ضیافتولاّ

به این مکالمه توجه فرمائید:

+ فردا پریودم تموم میشه و دوباره میتونم روزه بگیرم :)

– خوش به حال خودم که از هر دو جهان آزادم :))

+ تو خودت، خودت رو از همه چیز آزاد کردی :|

– اینم خود تو بودی که خودتو اسیر این چیزا کردی =))

***

حالا بیخیال… جالبتر اینکه……. تو این ماه مبارک، روزه دار و روزه خوار وقتی به هم میرسند هر دو میگن «قبول باشه» :))))

 

 

دسته‌ها: واقعیت, پله پله تا ملاقات نا خدا | 3 دیدگاه

کِی غلط کرده و مغضوب خداوند شدم؟

طرف ِصحبت من با خداباورهائیه که از زیر سوال بردن خدا و قرآن و پیغمبر میترسند…

مگه نمیگید خدا «شما» رو آفریده؟

مگه نمیگید خدا به شما «عقل» داده؟

مگه «ذهنِ پرسشگر» رو همون خدا به شما نداده؟

خب از همون ذهنِ پرسشگر استفاده کنید و وجود ِ خودِ خدا رو زیر سوال ببرید…

چه اشکالی داره؟… مگه نه اینکه این ابزار ِ پرسشگری رو خودِ خدا بهتون داده؟ پس ازش استفاده کنید و نذارید آکبند بمونه….

مطمئن باشید اگر خدا وجود هم داشته باشه، شما رو به خاطر ِ استفاده از ابزاری که خودش در اختیارتون گذاشته ، محاکمه تون نخواهد کرد.

دسته‌ها: پله پله تا ملاقات نا خدا | 3 دیدگاه

دیرین دی دی دین…. دیدین دی دین؟

بعضی ها برای خوب بودن ، واقعاً به «دین» نیاز دارند؛

یعنی اینکه خوب بودن بدون بهشت و جهنم براشون بی معنیست… یا به نوعی احساس ضرر و زیان میکنند و فکر میکنند که در صورت وجود نداشتن ِ آخرت و اینکه دنبال فحشا و فساد و دزدی نرفتند، چیزی رو از دست دادند… یا دستکم از اینکه این همه به خودشون سخت گرفتند هراسان میشوند… و اینگونه دست به دامان «دین» شده و هر گونه نقص و کم و کاستی و سوراخ و سنبه و باگی که در «دین» می بینند، سخاوتمندانه نادیده میگیرند.

دی: دیروز، گذشته

دسته‌ها: پله پله تا ملاقات نا خدا | 2 دیدگاه

السلام علیک یا میتی کومان و علی الارواح الّتی به فنائت رفتند

روایت هست که ژاپنی ها در ایام خاصی از سال، برای شهادت «میتی کومان» عزاداری میکنند، از رشادت های «کایکو»نوحه میخوانند، از جنگاوری های «تسوکه» تعزیه میسازند و در مظلومیت «زُمبه» به سرشان پی پی سگ می مالند :)))

اِنّ الکومان مِصباح الهُدی و الکشتیُ النّجات

اِنّ الکومان مِصباح الهُدی و الکشتیُ النّجات

دسته‌ها: پله پله تا ملاقات نا خدا, طنز, عکس، کاریکاتور، نقاشی | بیان دیدگاه

به خود آی … نه به «خدای»

  1. میگن خدا انقدر بخشنده ست که « رحمتش بر غضبش سبقت میگیره» یعنی ممکنه شمر و یزید و هیتلر و صدام و خامنه ای و امام علی و من ِ عاصی رو هم ببخشه … و به بهشت راهی کنه …
  2. یکی دیگه میگه: « اگه خدایی وجود داشته باشه، برای بخشایش باید به پام بیفته تا ببخشمش…»
  3. اون یکی میگه: « اگه خدایی وجود داشته باشه… من باهاش قهر میکنم…»
  4. نفر بعدی هم میگه: « اگه خدایی وجود داشته باشه… با دستای خودم خفه ش میکنم …»

این مهمه: « اگه خدایی وجود داشت … که رحمتش بر غضبش سبقت گرفت… یا به پام افتاد و طلب آمرزش کرد… با اون قهر نکنم… یا خفه ش نکنم … بلکه اونو راحت ببخشم»

میدونم کار سختیه… ولی اگه این موقعیت پیش اومد… امیدوارم بتونم راحت ببخشمش :)
حتی اگه منو به آتش دوزخ انداخت… بازم بتونم ببخشمش!

دسته‌ها: نظر شخصی, پله پله تا ملاقات نا خدا | بیان دیدگاه

من از هیچی نمیترسم … ولی از همه چیز میترسم

یادمه یازده سالم بود که رفتم مکه …

روحانی ِ کاروانمون گفته بود وقتی رسیدید زیر ناودون طلا هر آرزوئی بکنید ممکن میشه

منم وقتی رسیدم اونجا …

از خدا خواستم بتونم به سی و سه زبون زنده ی دنیا مسلط بشم و باطن آدما رو بتونم ببینم :|

نمیدونم به چه کارم میومد؟؟؟!!!

منکه اون موقع عرق نمیخوردم … نمیدونم چرا اینقدر توهمم سنگین بود؟ :)))

اعداد فراماسونی هم توی این پست هست

بزن به هر حسابی که دل میخواد ;)

دسته‌ها: واقعیت, پله پله تا ملاقات نا خدا | 12 دیدگاه

من به حماقتم ایمان دارم ولی بازم سوال دارم

اینکه همیشه فکر کنم راهی که دارم میرم درسته ، غلطه.

یعنی هیچ وقت نمیتونم بگم که یک چیز ِغلط ، صددرصد درست نیست.

حتی همین جملاتی که گفتم!

چون شاید همه چیز درست باشه و فکر من غلط !

بگذریم از این جفنگیات …

آقا ما دیشب طی یک عملیات فضانوردی دو سه پیک رفتیم بالا … دود و کام و خودارضایی هم بغل دستمون…

نئشه افتادیم رو تخت یاد مستند ما وفرازمینی ها افتادیم

مستندیه که میخواد شواهدی رو بیاره که بگه موجوداتی فرازمینی(بخوانید فضایی) هستند که بسیار بسیار بسیار از ما پیشرفته ترند، و ما رو به عنوان موجوداتی هوشمند آفریده اند و به ما هم اکنون اشراف دارند

از جمله، نویسنده ی کتاب ارابه خدایان هم که توی این برنامه تشریحاتی میکنه

ولی حالا:

اینکه یعنی خدا ما رو نیافریده و فرازمینی ها ما رو ساخته ند ، باز یه سوال برام پیش میاد که خودِ این فرازمینی ها رو کی آفریده؟

هوممم؟

فرا فرا زمینی ها؟؟؟

قصدم اثبات وجود خدا نیست … قصدم رد نظریات فرازمینی باوران هم نیست

فقط این دور تسلسل و باطل علت و معلولیت دیوونم میکنه

دسته‌ها: نظر شخصی, پله پله تا ملاقات نا خدا | 6 دیدگاه

تقریب مذاهب اسلامی در فستیوال قیمه پلو

یعنی یه عده از جوانان جان بر کف هستند که 365 روز سال نماز نمیخونند ولی 30 روز از سال رو روزه میگیرند؛

در حالیکه 335 روز از سال عرق میخورند ولی محرم که شد بجاش قیمه میخورند؛

بعد از اونور بهش میگی چرا توی محرم عرق نمیخوری، میگه: «بابا من دیگه نامسلمون که نیستم! ارمنی ها هم تو این ماه عرق نمیخورند!!! من بخورم؟؟؟»

با حالت جُنُب هم میرند هیئت!!! میگم چرا غسل نکردی؟ میگه حسینیه رفتن اشکال نداره … مسجد نباید رفت!!!

آخر سر هم میان اینجا به من میگن: «به عقاید دیگران احترام بذار!!!»

آخه شاسکول!! تو خودت داری خودتو مسخره میکنی … نه من!!!

البته این هم یکی از زیر شاخه های مذهب شیعه ی جعفریست. (روشنگری: لکن باید بگم که خود ِ جعفری نوعی سبزیست! نه یک زیر شاخه ی مذهب شیعه)

دسته‌ها: واقعیت, پله پله تا ملاقات نا خدا | 3 دیدگاه

معجزه ی «وان یکاد» و «چهار قل»

طرف برای اینکه بچه ش از بلایای طبیعی و غیرطبیعی و مترقبه و غیرمترقبه و چشم زخم و همچنین از شر شیاطین جن و انس در امان باشه، یک کیف سامسونت از ادعیه و اوراد و چهارقُل و وان یکاد و زیارت جمشید بسم الله پر میکنه و میندازه گردن بچه ش!!!

حالا بچه ی بیچاره توی شلوغ پلوغی های بازار گم شده و گریه میکنه … مردم میخوان بهش کمک کنند … جیب هاشو میگردند تا شاید شماره تلفنی … آدرسی … چیزی … از والدینش پیدا کنند … اما فقط با یک مشت کاغذ ِ خط خطی مواجه میشند که قرار بوده از بچه محافظت کنه!!!

پدر گرامی! مادرگرامی!

بجای ادعیه، آدرس و شماره موبایلت رو بذار توی گردنبند بچه ت!!!

دسته‌ها: مطالب آموزشی, واقعیت, پله پله تا ملاقات نا خدا | 4 دیدگاه

دعوا سر چیه؟

ببین! هزار و چهارصد سال پیش که ممد ابن عب دولا ظهور کرد، ما فقط یه اسلام داشتیم، یعنی دورتا دور زمین رو میگشتی، فقط یه نوع از اسلام رو میدید ، اونم در منطقه ای که اتفاقا به اعتراف خود ممد، همه بهش میگفتند:«دیوونه!!!»(با استناد به خود قرآن)

حالا الان در برهه  ای از تاریخ قرار داریم که هزار و چهارصد نوع اسلام داریم: اسلام داعشی، اسلام جبهة النصره ای، اسلام جیش العدلی، اسلام علی گدایی، اسلام تمساحی، اسلام حماسی، اسلام نوری مالکی ای، اسلام بشاری، اسلام قالیبافی، و هزار جور اسلام کوفتی دیگه!!!

حالا دعوا سر ِ چیه؟ من تور رو بکشم … تو منو بکشی که چی؟

هیچی دیگه … یا بکشیم … یا کشته بشیم … که بریم بهشت … که چی؟ … بهمون حوری بدند!!!

پس دعوا سر چیه؟؟؟

یه لقمه نون و حوری!!!

دسته‌ها: مستندات تاریخی, واقعیت, پله پله تا ملاقات نا خدا | 6 دیدگاه

گرما درد بود … نه درمان!!!

آقا ما اون چند سال پیش ها که هنوز دیندار بودیم، یه بار توی کتاب طب الکبیر از قول ممد ابن عبدالله خونده بودیم که: «اساس هر مداوا گرم داشتن موضع درد وبيماريست».

هیچی دیگه؛ مثلاً سرمون درد میگرفت،  با دستمال می بستیم خوب میشد … دستمون درد میگرفت، با شال می بستیم خوب میشد … زانومون ضرب میدید، با آبگرم ماساژ میدادیم خوب میشد و الی آخر …

تا اینکه گذشت و ما به واریکوسل(تورم رگ های بیضه) مبتلا شدیم، ما هم که راه درمان هر دردی رو بلد بودیم، هیچی … را بـِرا هِی میرفتیم مینشستیم توی آبگرم … که چی؟ … خوب شیم دیگه … رسول خدااااااا گـــفتــه!!!

خلاصه چشمتون روز بد نبینه … روزبروز بدتر شدیم … هی بدتر شدیم …هی بدتر شدیم … هی بدتر شدیم تا اینکه بعد از مدتی مجبور شدیم بریم عمل کنیم.

گذشت و گذشت و گذشت … تا اینکه بعد از مدتها جایی خوندم که برای تسکین درد واریکوسل باید فقط کمپرس آبسرد استفاده کرد و اصلاً آبگرم به تشدید واریکوسل می انجامه و شخص واریکوسلی حتی نباید جکوزی بره!! مثل این می مونه که برای خاموش کردن آتیش بنزین روش بریزیم !!!

بعد میگن حکومت، دین رو خراب کرده … بد جلوه داده … وگرنه اسلام اکمل ادیانه!!!

دسته‌ها: مستندات تاریخی, واقعیت, پله پله تا ملاقات نا خدا | 5 دیدگاه

فرگشت در قرآن

آقا یه وبلاگ پیدا کرده م، یارو رسماً دیوانه ست. اومده با استفاده از چند آیه ی قرآن «فرگشت» و «تکامل انسان از میمون» رو نتیجه گرفته!!! (اینجا)

بعدشم به نقل از امام صادق گفته: «بهشت ِ آدم و حوا یکی از باغهای زمینی بوده ، شیطان هم یکی از اهالی زمین بوده … تاززززه میگه این بهشت اتفاقاً در ناحیه ی ایران بوده … ولی بعداً محو شده!!!»

خب با توجه به وبلاگ این دانشمند، میشه نتیجه گرفت که جهنم هم زمینی هستش و اتفاقاَ در ناحیه ی ایران هم هستش ولی هنوز متاسفانه محو نشده!!!

حالا من مطالب این وبلاگو پیگیری میکنم، فکر کنم چند وقت دیگه با استناد به قرآن وجود خدا رو هم رد کنه :))

بهتون خبر میدم ;)

دسته‌ها: پله پله تا ملاقات نا خدا, طنز | 10 دیدگاه

کاغذ بازی شب قدر در دفتر امام زمان

حضرت میفرمایند(اینجا): در این شب بزرگ(قدر) خیرات و برکات الهی برای انسان‌ها نازل و تمام مقدرات عالم تقدیر می‌شود و به امضای ولی امر خدا امام زمان(عج) می‌رسد.

یعنی الان هفت هشت میلیارد نفر فقط جمعیت مردم کره زمینه، این میشه هفت هشت میلیارد برگه ی سرنوشت، که باید با تریلی این کاغذها رو به دفتر آقا امام زمان(واقع در چاه جمکران) انتقال بدند که چی؟ که آقا پایین این برگه ها رو پاراف و امضا کنه!!!

حالا اگه شما در جمله ی فوق نگاه کنی میگه « … تمام مقدرات عالم …» یعنی شما حساب کن ما چقدر حشره توی دنیا داریم، از پشه ها گرفته تا مگس ها و مورچه ها… از اون طرف چقدر پلانکتون توی دریاها هست، از خزنده و چرنده و پرنده گرفته تا باکتری ها و ویروسها و انگل ها … ، خب همه ی اینها سرنوشت دارند دیگه!!! … بنابراین برگه سرنوشت همه ی اینها باید به مهر و امضای حضرت برسه … که من نمیدونم چند میلیارد میلیارد میلیارد میشه؟؟؟

حالا همه ی اینها به کنار … اینکه ابوبکر البغدادی شده رهبر مسلمانان جهان!!! یعنی برگه ی سرنوشت این بابا رو هم خود ِآقای خودمون امضا کرده !!! یعنی الان بری به ابوبکر بغدادی بگی امام زمان شیعیان رو قبول داری؟ با آر پی جی  میزنه تو دهنت!!! برگه ی رهبر شدن این بغدادی رو هم خود آغا امضا کرده !!!

یا مثلاً حماس و اسرائیل هم که دارند همدیگرو تیکه پاره میکنند، دست آغاست!!! یعنی آغا که طرفدار حماس هستش و سرنوشت ِ بودن یا نبودن اسرائیل هم دست آغاست، حتی سرنوشت تاسیس کشور اسرائیل هم دست آغا بوده … الان من نمیدونم آغا داره به چی فکر میکنه؟؟؟

ضمناً برای تقویت ایمان مومنین باید بگم که اگه مثلاً جایی سیل و زلزله و سونامی و اینا هم بیاد و چند میلیون نفر هم کشته بشند … بازم چی؟؟؟ همه ش دست آغاست!!!

من حتی مطمئنم اینکه مقدر شده بود برزیل هفت تا بخوره و نیمار مصدوم بشه و آلمان قهرمان! ، همه از برنامه های خود آقا بوده …

خلاصه هر چی بدبختی و بیچارگی کشیدید بدونید کار آغاست … دیگه خود دانید  …

حالا هی برو ضجه بزن ، با قرآن بکوب تو سر خودت … بازم تا سیبیل آقا رو چرب نکنی … کارت راه نمی افته … چون همه چیز دست آغاست!!!

دسته‌ها: مطالب آموزشی, پله پله تا ملاقات نا خدا | ۱ دیدگاه

طرفداران دی جی حسین فسنقری

یه بارم داشتم برای یه نفر روند تکامل یا همون فرگشت رو توضیح میدادم، دیدم متوجه نمیشه.

گفتم: ببین! به زبان ساده یه جورایی میشه گفت که اجداد ما آبزی بوده ند …

گفت: آهان! یعنی میگی مثلاً ماهیان به انسان تبدیل شده ند؟؟؟

دیدم داره یه چیزایی میفهمه، گفتم: آره … آره … همینه!!!

گفت: پس چرا مثلاً امروزه ماهی ها به انسان تبدیل نمیشن؟؟؟

اینم قیافه من :|

خو لامصب اگه به جای اینکه دی جی حسین فسنقری رو فالو کنی، بشینی دو تا مطلب بخونی، من دیگه اینقدر بدبختی نمی کشم :((

دسته‌ها: واقعیت, پله پله تا ملاقات نا خدا, طنز | 3 دیدگاه

رمضان؛ ماه خوبی ها …

خب هر چقدر فکر میکنم هیچ خاطره ی خوشی از ماه رمضون ندارم، همه ش دل ضعفه و تشنگی و رخوت و چسناله ی دعای سحر و ترس از جنب شدن قبل از اذان و قرآن خوندن های اجباری در مدرسه و ساعت شماری برای افطار و روزشماری برای عید فطر و بوی گند دهان و …

تازه بهش میگن «ماه میهمانی خدا» ؛ این چه مهمونی مسخره ایه که همه ش شکنجه ست؟

تازه طول روز و شب های ماه رمضون هم با گذشت هر سال تغییر میکنه و هیچ قاعده و قانونی نداره؛ به راستی چقدر خدا خره که نمیتونه از یه تقویم منظم بهره ببره؟؟؟

یکی بشینه به خدا بفهمونه: آقا !!! لااقل شب قدر رو معین کن کدوم شبه ، که بدونیم کی خودمون رو برات جر بدیم!

تازه اول و آخرش هم که معلوم نیست؛ من نمیدونم قدیما که تلسکوپ نبوده چجوری هلال ماه رو پیدا میکردند؛ این در حالیه که میگن روزه گرفتن در عید فطر حرامه؛ خب اگر هلال رویت نشد و شما روزه گرفتی و فردا شب فهمیدی که روز گذشته عید فطر بوده تکلیف چیه؟

آخه اسلام هم داریم تا اسلام!!!  مثلاً اسلام توی آلبانی یه جور اجرا میشه … توی یمن یه جور ِدیگه … تو عربستان یه جور ِ دیگه تر … توی ایران یه جورِ گـُه تر از همه جا !!! جرات داری تو خیابون یه آب معدنی سر بکش تا ببینی با یه چوب توی ماتحتت چجوری به زور راهی بهشتت میکنم!

دسته‌ها: نظر شخصی, واقعیت, پله پله تا ملاقات نا خدا | 10 دیدگاه

تفسیر آیه شریفه ی «رب المشرقین و رب المغربین»

همیشه تلاش برادران «خشتک مطلب افشان» بر این بوده که با توجه به آیه ی «رب المشرقین و رب المغربین» اثبات کنند که قرآن به کروی بودن زمین اشاره کرده و این از معجزات قرآن است.

حالا کاری به این نداریم که زمین اصلا کروی شکل نیست، ولی حالا فرض رو بر این میگیریم که زمین کروی شکل باشه:

در این آیه میگه «پروردگار دو مشرق و دو مغرب» !!!

یعنی ما کلاً دو تا مشرق و دو تا مغرب داریم … این در حالیه که اگر شما در امتداد استوا، در هر نقطه ای از زمین بایستی، یک مشرق و یک مغرب خواهی داشت و چون تعداد نقاط روی استوا بیشمار است، بنا بر این ما بی نهایت مشرق و بی نهایت مغرب خواهیم داشت.

این مطلب برای نصف النهار ها و بی نهایت شمال و بی نهایت جنوب نیز صادق است :)

دسته‌ها: مستندات تاریخی, واقعیت, پله پله تا ملاقات نا خدا | 3 دیدگاه

از کرامات شیخ شهر ما این است / که مریدان میگفتند Grimm است

یعنی من نمیدونم این آمریکای جهان خوار(جهانخواری نوعی رژیم غذاییست) چرا همه ش از سرمایه های ما … از اسطوره های ما … و از گنج های ما ، الگو میگیره ، بعد سوژه درست میکنه … بعدشم باهاش فیلم و سریال میسازه و کلی پول به جیب میزنه ؟؟؟

الانم یه سریال به اسم Grimm ساخته ، نقش اصلیشم یه «گریم» هستش، یعنی موجودیه که باطن افراد رو می بینه … مثلا کی موشه؟ … کی گرگه؟ … کی ماره؟ …

حالا مدتها قبل از اینکه این سریال پوشالی و موهن ساخته بشه، ما خودمون توی قم یه آیت الله بهجت داشتیم، که البته خودش هیچ وقت اعتراف نکرده بود، ولی شاگرداش گزارش های موثقی داده ند که حضرت باطن افراد رو می دیده و مثلا به یکی میگفته: گاو!!! … به یکی دیگه میگفته: الاغ!!! … و حتی به یکی از ممتازترین شاگردهاش میگفته: چرا مثل مگس وز وز میکنی؟ …

بعضی مواقع هم هی میگفته:«یا ستار … یا ستار …» که هیچ کس نمیفهمید که حضرت چرا این کلمه رو هی تکرار میکنند … تا اینکه پس از مرگشون متاسفانه سی دی های کثیری از عبدالحسن ستارپور مشهور به ستار رو از کمد ایشون کشف کردند

البته خود حضرت آغا رو میگن که یه ویژگی بالاتر داره، و اونم اینه که افراد رو بصورت لخت میتونه تجسم کنه ... هی میگه:بچه دار شید ... بچه دار شید ... علت داره

البته خود حضرت آغا رو میگن که یه ویژگی بالاتر داره، و اونم اینه که افراد رو بصورت لخت میتونه تجسم کنه … و اینکه هی میگه:بچه دار شید … بچه دار شید … علت داره!!!

دیگه حالا ما میخواستیم دست ِ تهیه کنندگان این سریالو رو کنیم که معلوم شه ایده هاشون رو از کجا میارن.

دسته‌ها: پله پله تا ملاقات نا خدا, طنز, عکس، کاریکاتور، نقاشی | برچسب‌ها: ، ، ، ، ، ، ، ، ، ، ، ، | بیان دیدگاه

چرا «لعنت خدا به این چارشنبه ها» نه؟

خواننده ی جوان و آینده دار و ولایی، حضرت حجت الاسلام و المسلمین محسن چاوشی  ِ ولایت مدار که آهنگ «شیران زده دُم بر زمین … پیش سگان کوی او»  رو در وصف امام «یاعلی گو در هنگام تولد» خوانده اند مشخص نکرده اند که فلسفه ی آهنگ «لعنت خدا به این سه شنبه ها» چی بوده؟

مگه سه شنبه روز امام تایم نیست و نباید عصرش بریم جمکران؟ پس چرا باید به روز سه شنبه لعنت بفرستیم؟

من توصیه میکنم که آیت الله محسن الجاوشی آهنگو تغییر بدن بدین عبارت: «لعنت خدا به این چارشنبه ها»

چرا؟؟؟

چون آغا امیر مومنان علی علیه ِداف فرموده اند که «جهنم در روز چهارشنبه آفریده شده»

بهتر جواب میده ….

به مولا !!!

دسته‌ها: پله پله تا ملاقات نا خدا, طنز | بیان دیدگاه

در انتخاب شب عروسی خود دقت کنید !!!

ببین الان یه چرخ توی خیابون ها بزنید، از هر ده تا ماشین ، یکیش ماشین عروسه … چرا؟ چون شب ولادت آقا امیر مومنان «علی علیه ِسلام … خوبی؟ … چطوری؟» هستش

حالا فوایدش چیه … اینکه داماد بدبخت باید دوبله پول بده به سالن پذیرایی که از شیش ماه قبل امشبو براش رزرو کنه …

خب این شب ، شب مبارکیه دیگه … برای اینکه زندگی آدم بیمه بشه ایشالا، خوشبخت میشیم ماشالا …

اتفاقاً تعداد آمار ازدواجی که در این روز ثبت شده خیلی بالاست … ولی متاسفانه آمار دقیقی از تعداد طلاق هایی که در این روز ثبت میشه، یا تعداد کتک خوردن ها و یا خیانت ها … یا تعداد بیوه شدن هایی که در این روز اتفاق می افته و از قضا ازدواجشون هم توی ولادت یکی از عمه ی معصومین بوده ، منتشر نشده !

خلاصه حواستون باشه ، یه وقت عروسی تون رو مصادف با ولادت مثلا «صدام حسین» نکنید، چون من شنیده م صدام خیلی آدم کشته، احتمال اینکه بچه تون قاتل ماتل بشه زیاده ها !

دسته‌ها: پله پله تا ملاقات نا خدا, طنز | برچسب‌ها: ، ، ، | بیان دیدگاه

محبوب ترین نام ها به گزارش ثبت احوال

به گزارش سازمان ثبت احوال و حال و حول های مردم، محبوب ترین نام هایی که ملت ایران پرست و دین مدار و عاشق ولایت و همه چیزهای خوب ، برای بچه هایشان گذاشته اند بدین قرار است:

سه نام برتر پسران:

1- محمد کوروش

2- داریوشعلی

3- حَسَنفِریدون

و سه نام برتر دختران:

1- نازنین صغری

2- کُبراتوسا

3- زهرآوا

هم اسم ایرانی توش داره ، هم اسم دینی-اسلامی!

بچه ها مون، هم توی این دنیا بیمه میشن و یه وقت سرطان مرطان نمیگیرند، هم توی اون دنیا خدا یقه مون رو نمیگیره! اسم ایرانی هم تنگشه دیگه، جلو فامیل اینها … خودشم بزرگ شد حال میکنه … آدم باید تیز باشه … آفرین:)

***

از همین وبلاگ بخوانید:

آموزش ساخت موبایل در آموزشگاه 350 اوین

فتنه گری فتنه گران برای فتنه سازی در فتنه ی اوین

احمدی برگرد!!! احمدی برگرد!!!

یه چَکِ افسری طَلَبـِت!!!

کلیه ی امور ضد تولد، پذیرفته میشود + تبلیغات (جُرم است)

فُروی ِ ویژه عید نو گوز با 100 در صد off

مردم برای دریافت وازلین اقدام نکنند

طرح هدفمند کردن طناب دار بر گردن جامعه

لحظه ی تحویل سال نو حواستون جمع باشه

پلی لیست ِجمهوری اسلامی من و تو

مرگ بر دستگاه گیرنده ی دیجیتال

چرا کریس آنجلیسم کاملترین دین است؟

دسته‌ها: پله پله تا ملاقات نا خدا, طنز | برچسب‌ها: ، ، ، ، ، ، ، ، ، ، ، ، ، ، ، ، ، ، ، ، ، ، ، ، ، ، ، ، ، ، ، ، ، ، ، ، ، ، ، ، ، ، ، | بیان دیدگاه

چرا کریس آنجلیسم کاملترین دین است؟

خب من تا الان هزار بار نشسته م ویکیپدیای «بهائیت» رو خونده م بلکه برم بهائی بشم ، بعد تهش دیدم بازم نماز و روزه و آداب کونشوری داره ،باز بیخیال شدم؛ بعدش هزار بار از صبح تا شب نشسته م پای شبکه قرآن ، به ناله های زجرآور جوادی آملی گوش کرده م که چجوری آسمون-ریسمون بهم میبافه و درباره ی وحدت ِوجودی ِممکن ِلایمکن و حَیٌ لایموت در کُن و مکان و آداب متعه ی غیرمدخوله ی مالشی سعی در اثبات ِ E=mc2 داشت.

بعد نشستم خوب فکر کردم، دیدم که من عقلم به چشممه … بنابراین باید از چشمم در راه پیدا کردن حقیقت کمک بگیرم.

خب این بهاءالله و جوادی آملی که جز ادعا چیزی نداشته ند، فقط حرف میزنند، اصلا معجزه ندارند که! پیامبر من کسیه که بتونه معجزه کنه … مثلا پرواز کنه … روی آب راه بره … غیب بشه … روی دیوار قدم بزنه … و کلی کارهای عجیب دیگه برای اثبات حقانیتش نشون بده

انا ارسلنا لکم رسولا من بلاد الآمریکیه ... و اسجودا له و اعتصموا به حبله جیمعا

انا ارسلنا لکم رسولا من بلاد الآمریکیه … فاسجدوا له و اعتصموا به حبله جیمعا

بنابراین من بطور رسمی اعلام میکنم که از امروز ، امام من …  رهبر من … پیشوا و پیامبر من … کسی نیست جز حضرت حجة الحق ، شیخ الزمان ، جنت مکان … «کریس آنجل» قدس سره شریف :))

حتی اگر فتوا بده که «روزی پنج بار پُشتک بزن و چند عبارت انگلیسی رو تکرار کن تا به بهشت داخل بشی» من حتما این کار رو خواهم کرد :)

***

از همین وبلاگ بخوانید:

تسویه حساب OTW

فُروی ِ ویژه عید نو گوز با 100 در صد off

مردم برای دریافت وازلین اقدام نکنند

طرح هدفمند کردن طناب دار بر گردن جامعه

لحظه ی تحویل سال نو حواستون جمع باشه

پلی لیست ِجمهوری اسلامی من و تو

مرگ بر دستگاه گیرنده ی دیجیتال

دسته‌ها: پله پله تا ملاقات نا خدا, طنز, عکس، کاریکاتور، نقاشی | بیان دیدگاه

12 امام مهربون یا 12 خرس معصوم

خب من خیلی به کارتون خرس های مهربون علاقه داشتم، چون هر کدوم از این خرس ها یک ویژگی و قدرت خاص داشتند که در مواقع مختلف از اون استفاده میکردند.

یکی روی شکمش رنگین کمان داشت که هر وقت میخواستند از روی یک ابر به روی ابر دیگه برند، اون خرس شکمشو جلو میداد و یک پل از رنگین کمون میساخت و … یکی دیگه روی شکمش قلب داشت … یکی خورشید و … الی آخر …

چرا خرس های مهربون پیشوایان شایسته تری هستند

چرا خرس های مهربون پیشوایان شایسته تری هستند

ولی ما 12 امام داریم که روایت هست هر کدوم اینها هم یک ویژگی خاص داشته اند:

یکی تیرانداز خوبی بوده … یکی شمشیرزن ماهری بوده … یکی در ِ خیبر میکنده و بجای سپر استفاده میکرده … یکی هم مثل سجاد اسهالی ، خصوصیتش این بوده که هی سجده میکرده … همه شون هم بلا استثناء به نیروی علم غیب مجهز بوده ند ، یعنی از اتفاقات فرازمانی و فرامکانی باخبر بوده ند … تازه خود محمد هم با خرش به عرش پرواز میکرده …

ولی در عاقبت وقتی که باید از این نیرو هاشون استفاده میکردند  … یا مسموم میشدند … یا یکی از زنهاشون نقشه مرگشون رو میریخت …  یا یکی از پشت با شمشیر میزد توی ملاجشون …

یعنی در مقابل حوادث ناتوان بودند. البته یک مغلطه ی زیبای اسلامی میگه که «اینها قدرت داشتند ولی از قدرتشون استفاده نمیکردند تا در اوج مظلومیت و در راه حق بتونند fair play  یا همون بازی جوانمردانه رو رعایت کرده باشند، مثل امام حسین که پیشنهاد کمک جنیان رو در صحرای کربلا رد کرده بود»

***

از همین وبلاگ بخوانید:

تسویه حساب OTW

فُروی ِ ویژه عید نو گوز با 100 در صد off

مردم برای دریافت وازلین اقدام نکنند

طرح هدفمند کردن طناب دار بر گردن جامعه

لحظه ی تحویل سال نو حواستون جمع باشه

***

پله پله تا ملاقات ناخدا

معجزات الهی در طبیعت (عکس)

قتل در فراش

رابطه ی گوزیدن امام نقی و صلوات

اسلام ، دینی که با یک گوز فرو می ریزد

بدون نماز هم زندگی جریان دارد …

همانا دین نزد خدا اسلام است و بقیه پشم هستند

نحوه ی مسلمان شدن بادمجان (تصویری)

اگر رژیم عوض بشه ، شوهرم میره دیسکو!!!

بیمه حضرت ابوالفضل (بیمه شخص ثالث + بدنه + سرقت)

متن ترانه ی قرآن از افشین فروتن + لینک دانلود فایل صوتی

علت استعفای پاپ ، آیا این نبود؟

اسلام دین گدا پرور

برای رفع آلودگی هوا دعا کنید

پیام تسلیت رهبر برای این حادثه ناگوار

نذر چیست؟

نظر ویکتور هوگو درباره ایران و اسلام

علت ممنوعيت تصويربرداري از داخل کعبه

امام حسين دختري بنام رقيه نداشته است

کتاب 23 سال از علی دشتی

دسته‌ها: مستندات تاریخی, واقعیت, پله پله تا ملاقات نا خدا, عکس، کاریکاتور، نقاشی | 67 دیدگاه

گوگل «خدمت» به بشریت بود … نه «جنایت» علیه او

خب شما میتونید هر چیزی رو توی گوگل سرچ کنید:

از درد ِ مشترک لای پا (بقول شاهین) …. تا  درد ِ سر!

میتونید راه مبارزه با موش های خانگی را جستجو کنید …. یا طرز تهیه ی الویه را !

میتونید راه خوشحال کردن عشقتون رو بسرچید … یا نحوه رهایی از مزاحمت تلفنی را حتی !

میتونید علائم اسهال خونی را بجورید … یا مضرات کالباس را !

میتونید توی سایت صیغه یابی عضو بشید … یا درمان ِ کمردرد را بطلبید

هر کاری میکنید … بکنید …

ولی گشت ارشاد نباشید برای هم!

مثل قاضی های جمهوری اسلامی نباشید برای هم!

به هم راست بگید هر چند ایمان دارم که «دروغ» مفیدتره

مثل سیگار که ضرر داره … ولی آبمیوه مفیدتره!

راستگویی هم عواقبی داره

پای عواقبش بمونید هرچند سرطان ریه در انتظارتون باشه

سرطان ریه که قابل دیدن هست …

ولی جهنم که دیده نشده

هر چند من به چشم خودم دوزخ را در این دنیا دیده ام

دسته‌ها: نظر شخصی, واقعیت, پله پله تا ملاقات نا خدا | 5 دیدگاه

لحظه ی تحویل سال نو حواستون جمع باشه

خب شما باید دقت کنید که در لحظه ی تحویل سال نو ، مشغول کار خوبی باشید، خرافات نیست به ابرفرز!!!

آخه میگن در اون لحظه ی مهم ، مشغول هر کاری که باشید، تا آخر سال به همون کار اشتغال خواهید داشت.

مثلا با تخم هاتون بازی نکنید ، چون ممکنه در طول سال یه سخنرانی مهم براتون پیش بیاد، اونوقت مجبورید که پشت تریبون ، هی با تخم هاتون بازی کنید.

حتی من شنیده م احمدی نژاد در طول این هشت سال، عین آمار ، تمام لحظات تحویل سال نو ، مشغول ریدن بوده …

هیچی دیگه … الان با یه کشور قهوه ای در خدمتتون هستیم :))

***

لحظه ی تحویل سال نو، لحظه ایست معمولی: مثل یک دقیقه قبل از آن … مثل یک دقیقه بعد از آن …

و مثل شب قدر ، که تلاش میکنی سرنوشت یکسال آینده ات را خوب رقم بزنی …

پس اینقدر خودتو به ضریح حضرت معصومه نمال …

چیزی از توش در نمیاد ;))

***

از همین وبلاگ بخوانید:

تسویه حساب OTW

فُروی ِ ویژه عید نو گوز با 100 در صد off

مردم برای دریافت وازلین اقدام نکنند

طرح هدفمند کردن طناب دار بر گردن جامعه

دسته‌ها: واقعیت, پله پله تا ملاقات نا خدا, طنز | بیان دیدگاه

ای کسیکه بعد از استمناء ، خودارضایی میکنی!

بدان و آگاه باش که غسل جنابت فایده ای ندارد …

زیرا خدا وجود ندارد

چون اگر وجود داشت …

تو مجبور نبودی استمناء کنی!!!

***

بعد از استمناء خودارضایی میکنی، یعنی خودت را راضی میکنی … چگونه؟

با غسل جنابت!

***

از همین وبلاگ بخوانید:

هر کی بنزین رو گرون نکنه، روحانی خره!!!

فال پی ام سی

جشن انقلاب اسلامی به گرد «شهیاد»

کوروش پرستی یعنی نژادپرستی

انقلاب ما انفجار ِ گــُه بود

سبد کالا یا حماسه ی ساندیس؟ مسئله این است

آشنایی با سلیمان نبی (ص) – بصورت تصویری

شراب زمستانی مَویز (کشمش درشت)

دسته‌ها: واقعیت, پله پله تا ملاقات نا خدا | برچسب‌ها: ، ، ، ، ، ، ، | بیان دیدگاه

آشنایی با سلیمان نبی (ص) – بصورت تصویری

یکی از خصایص سلیمان نبی (ع) این بود که ایشان میتوانستند با انواع جَک و جانوران سخن بگویند؛ که به شکل کارتون برای شما خداپرستان گرامی ساخته ام.

البته این سخنان برای ما قابل رمزگشایی نیست و فقط موجوداتی که در زنجیره تکامل قبل از انسان قرار دارند قادر به درک آن هستند.

البته این سخنان برای ما قابل رمزگشایی نیست و فقط موجوداتی که در زنجیره تکامل قبل از انسان قرار دارند قادر به درک آن هستند.

 

از همین وبلاگ بخوانید:

شراب زمستانی مَویز (کشمش درشت)

دسته‌ها: مستندات تاریخی, واقعیت, پله پله تا ملاقات نا خدا, عکس، کاریکاتور، نقاشی | برچسب‌ها: ، ، ، ، ، ، ، | بیان دیدگاه

پله پله تا ملاقات ناخدا (2): شباهت های «رحم مادر» با «دنیای بی پدر»

«پله پله تا ملاقات ناخدا» نوشته ی عبداحسین گوشکوب

«پله پله تا ملاقات ناخدا» نوشته ی عبدالحسین گوشکوب

یک مغلطه ی بسیار خوشگل وجود دارد که آخوندیون به عنوان برهان  محکم برای اثبات جهان پس از مرگ ، از آن استفاده می کنند و آن «شباهت رحم مادر با دنیا» می باشد که تحت همین عنوان می توانید آنرا سرچ کنید ، که فکر نکنید من آنرا از لنگ خودم در آورده ام.

آخوند: بچه را ببین در رحم مادر … در آنجا که تنگ و تاریک است … و طفل هیچ کجا را نمی بیند؛ اگر به این طفل بگویی که«دنیای بزرگتری هم وجود دارد» باور نمی کند ؛ اگر به او بگوئید که جهانی وسیع در بیرون موجود است … پر از دار و درخت … سبزه و جنگل … کوه و دریا … خورشید و صحرا ، باز هم باور نمیکند و فقط حرف خودش را میزند که دنیای من همین رحم تنگ و تاریک است. اما وقتی از رحم خارج شد با جهانی شگفت انگیز و پر از ناشناخته ها مواجه میشود. حالا دنیای ما هم اینگونه است؛ هر چقدر به این کافران میگوییم «باباجان … دنیای دیگری هم هست … جهان بزرگتری هم وجود دارد … بهشت و جهنمی هم در کار است» و این این سنگدلان ِ کوردل که خدا بر قلب هایشان قفل زده است میگویند «دنیای ما همین است و دنیای دگیری وجود ندارد»

خب، حالا که پای این منبر نشستیم یه دودوتا چهارتا بکنیم ببینیم شاید حرف های آلت الله درست باشد!

اول اینکه تا به حال کدام ناقص العقلی توانسته با بچه ی درون شکم مادر صحبت بکند که ایشان چنین مثالی می آورد؟

دوم اینکه مگر نوزاد درون رحم قدرت پاسخگوئی به نظرسنجی علما را دارد؟ اصلا قدرت تکلم دارد که اینگونه با دانشمندان عمامه به سر مناظره کند؟

سوم اینکه به تجربه ی شخصی خودمان برگردیم؛ کدامیک از ما خاطره ای از درون رحم مادر دارد که اصلا بفهمد آنجا کجا بوده؟

بطور کلی میتوان گفت که قبل از تولد ما در نیستی کامل بوده ایم (درهمان بیضه ی پدر) و هیچ قدرت درک و فهم و تعقل نداشته ایم. خیلی ساده میتوان تصور کرد که وقتی قبل از تولد در «نیستی کامل» بوده ایم ، بعد از مرگ هم می توانیم در «نیستی کامل» باشیم

وَ صَلّ علی هر چی آدم باشعوره

ختم جلسه

***

از همین وبلاگ بخوانید:

آتئیسم در کلام مولای مونگولیان علی آب طالبی

آیا کسی در دنیا وجود دارد که نداند «پستان» چیست؟

نفهم!!! اینو بفهم!!!

مهم ترین گام در خداشناسی

ده روش علمی و عملی برای رهایی از شر جمبولی اسهالی

حسن نبود حسین بود، رای ما زیرحسین بود

آلت الله خام ننه ای اسرائیل را به سگ هار تشبیه کردند

پله پله تا ملاقات ناخدا (1)

معجزات الهی در طبیعت (عکس)

قتل در فراش

رابطه ی گوزیدن امام نقی و صلوات

اسلام ، دینی که با یک گوز فرو می ریزد

همانا دین نزد خدا اسلام است و بقیه پشم هستند

نحوه ی مسلمان شدن بادمجان (تصویری)

اگر رژیم عوض بشه ، شوهرم میره دیسکو!!!

بیمه حضرت ابوالفضل (بیمه شخص ثالث + بدنه + سرقت)

متن ترانه ی قرآن از افشین فروتن + لینک دانلود فایل صوتی

علت استعفای پاپ ، آیا این نبود؟

کتاب 23 سال از علی دشتی

دسته‌ها: مطالب آموزشی, واقعیت, پله پله تا ملاقات نا خدا, طنز, عکس، کاریکاتور، نقاشی | برچسب‌ها: ، ، ، ، ، ، ، ، ، ، ، ، ، ، ، ، | ۱ دیدگاه

آتئیسم در کلام مولای مونگولیان علی آب طالبی

علی آب طالبی علیه ِ شِّت در  خطبه 141 نهج البلاغه میفرمایند: «بین حق و باطل چهار انگشت فاصله است»

(منبع) شخصي از حضرت سئوال كرد كه منظور شما از این جمله چيست؟ امام 4 انگشتش را بين گوش و چشمش گذاشت و گفت: «باطل يعني اينكه بگويي شنيدم و حق يعني اينكه بگويي ديدم». منظور اينكه حدسيات ملاك نيست، بلكه حسّيات ملاك است.

خب ما خدا را نمی بینیم و فقط درباره ی او میشنویم، بنابر این طبق کلام مولا، خدا جزء حدسیات است، پس ملاک نیست. و باید حواس آنرا درک کنند تا ملاک واقع شود. دست شما درد نکند علی جون که ما را در اثبات خداناباوری یاری می کنید.

فاعتبروا یا اولی الابصار (پس عبرت بگیرید ای صاحبان بصیرت)

دسته‌ها: مستندات تاریخی, واقعیت, پله پله تا ملاقات نا خدا | برچسب‌ها: ، ، ، ، ، ، ، ، ، ، ، ، ، ، ، ، ، ، ، ، ، ، | 4 دیدگاه

مهم ترین گام در خداشناسی

به نظر بنده یکی از گام های اساسی در راه «خداناباوری» این است که همانطور که اتفاقات قشنگ زندگی مان را به خدا نسبت می دهیم و از او تشکر می کنیم، باید در مقابل نیز ،اتفاقات بد زندگی مان را از جانب او بدانیم و فحش های آبداری نثارش کنیم.

یک مغلطه ی خوشگل وجود دارد که می گوید: «خدا گر ز حکمت ببندد دری، ز رحمت گشاید در دیگری» این جمله در ذهن و زبان مردم این سرزمین به شکل عجیبی ریشه دوانده است؛ به این مثال توجه کنید:

– فرض کنید شما شنبه ی هفته ی آینده، ساعت هفت صبح یک امتحان درسی بسیار سخت دارید، اما در طول هفته به دلیل مشغله ی کاری نتوانسته اید درس هایتان را بخوانید، آخر هفته هم بطور اتفاقی با دوستان به گردش و تفریح رفته اید و جمعه شب خسته به خانه برگشته اید و خوابیده اید. فردا صبح شما خواب می مانید  و پس از بیدار شدن سعی می کنید هر چه سریعتر خوتان را به جلسه امتحان برسانید تا لااقل چند کلمه ای رو برگه بنویسید. خب هوا هم بارانیست  تاکسی هم پیدا نمی شود، اوضاع از این بدتر نمیشد، تمام مدت خودتان را شماطت میکنید که چرا در طول هفته درس نخوانده اید و خلاصه از خدا کمک میخواهید. به هر صورت شما خود را به کلاس میرسانید و در کمال ناباوری می بینید که امتحان برگزار نشده است، شما این را یک معجزه میدانید و از صمیم قلب میگوئید«خدایـــــــــــا … متشکرم» ، «خدا مرا دوست دارد، من هم عاشق او هستم»

حالا به مثالی خلاف این توجه کنید:

– شما برای انجام یک کار اقتصادی، پس از مدتها مبلغی پس انداز کرده اید. ظهر روزی که با شریک خود قرار گذاشته اید تا با او کار خود را آغاز کنید، ناگهان در خیابان یک موتور سوار کیف شما را می قاپد. هیچ کاری از شما بر نمی آید و در عین حال ناراحت و غمگین هستید که چرا سرمایه ای که چند سال با زحمت جمع کرده بودید در یک لحظه از بین رفت.غم زده و افسرده به خانه بر میگردید و مادرتان که در جانمازش نشسته و تازه نمازش تمام شده جویای حال پریشان تان میشود و شما هم داستان را برای او تعریف میکنید. مادر خیلی مهربانانه لبخند میزند و می گوید: «غصه نخور فرزندم … خدا گر ز حکمت ببندد دری، ز رحمت گشاید در دیگری» یا می گوید«خدا بزرگ است، درست می شود انشاالله»

حکمت؟ خدا؟ دزدی؟ لطف؟ در ِدیگر؟ شیب؟ پشت بام؟ سادیسم؟

خب حالا سوال بنده این است ، چرا ما باید اتفاق خوشایند اولی را «لطف» خدا بدانیم، اما اتفاق تلخ دومی را «ستم» خدا ندانیم؟

خودتان یک دودوتا چهار تا بکنید ببینید به چه نتیجه ای می رسید؛ ببینید چنین خدای ستمگری کجا پیدا می شود؟

ضمن اینکه حوادث طبیعی مثل سیل و زلزله را نیز می توانیم از الطاف الهی و برای عبرت دیگران بدانیم و برویم در ونزوئلا  مسکن های استاندارد برای مردم شهیدپرور آنها بسازیم.

***

از همین وبلاگ بخوانید:

پله پله تا ملاقات ناخدا

تقدیر روحانی از عزاداری مردم

معجزات الهی در طبیعت (عکس)

قتل در فراش

رابطه ی گوزیدن امام نقی و صلوات

اسلام ، دینی که با یک گوز فرو می ریزد

همانا دین نزد خدا اسلام است و بقیه پشم هستند

نحوه ی مسلمان شدن بادمجان (تصویری)

اگر رژیم عوض بشه ، شوهرم میره دیسکو!!!

بیمه حضرت ابوالفضل (بیمه شخص ثالث + بدنه + سرقت)

متن ترانه ی قرآن از افشین فروتن + لینک دانلود فایل صوتی

علت استعفای پاپ ، آیا این نبود؟

کتاب 23 سال از علی دشتی

تفاهمنامه کاهش بلایای طبیعی یعنی توهین به شعور مردم

پیام تسلیت رهبر برای این حادثه ناگوار

امام نقی و تنفر از دریافت وجوهات

امام نقی و امتحانات الهی

امام نقی و راه حل تحمل فقر

دسته‌ها: مطالب آموزشی, واقعیت, پله پله تا ملاقات نا خدا | برچسب‌ها: ، ، ، ، ، ، ، ، ، ، ، | ۱ دیدگاه

پله پله تا ملاقات ناخدا (1)

من فکر می کنم «خدا» در حقیقت «خودآ» ست. یعنی تشکیل شده از «خود+آ» …. یعنی «به خود آ» … یعنی «به خودت بیا»

پس «خدا» یعنی «خودت رو درک کن» … بقیه رو ولش!!!

اثبات عدم وجود خدا به زبان ساده

اثبات عدم وجود خدا به زبان ساده

نوشته ی مرتبط:

12 امام مهربون یا 12 خرس معصوم

علت استعفای پاپ، آیا این نبود؟

دسته‌ها: مطالب آموزشی, واقعیت, پله پله تا ملاقات نا خدا, عکس، کاریکاتور، نقاشی | برچسب‌ها: ، ، ، ، ، ، ، ، ، ، ، ، ، ، ، ، ، ، ، ، ، ، ، ، ، ، ، ، ، ، ، ، ، ، ، ، ، ، ، ، ، ، ، ، ، ، ، ، ، ، ، ، ، ، ، ، ، ، ، ، ، ، ، ، ، ، ، ، ، ، ، ، ، ، ، ، ، ، ، ، ، | 9 دیدگاه

معجزات الهی در طبیعت (عکس)

ای کسانی که ایمان آورده اید! به آن کسانی که ایمان نیاورده اند این عکس ها را نشان دهید، باشد که خودتان ضایع شوید … انشااله!!!

همانا بنگرید آیات ما در میوه جات و سبزیجات...اگر آنها را دریافتید ، خب! چیز خاصی عوض نشده است...ادامه دهید

همانا بنگرید آیات ما در میوه جات و سبزیجات…اگر آنها را دریافتید ، خب! چیز خاصی عوض نشده است…ادامه دهید

خدایا! ما با عکس گوجه به تو ایمان آوردیم، ولی با این ترب ها چه کنیم؟

خدایا! ما با عکس گوجه به تو ایمان آوردیم، ولی با این ترب ها چه کنیم؟

و سیروا فی الارض ... در زمین سیر کنید ... نشانه هاییست برای اولو الالباب!!!

و خدایی که در این «نزدیکی» ست … (این «نزدیکی» با آن » نزدیکی که شما فکر میکنید فرق دارد)

و خدایی که در این "نزدیکی" ست ...  (این "نزدیکی" اون "نزدیکی" نیست که شما فکر میکنید)

و خدایی که در این «نزدیکی» ست …
(این «نزدیکی» اون «نزدیکی» نیست که شما فکر میکنید)

 

از همین وبلاگ بخوانید:

12 امام مهربون یا 12 خرس معصوم

پله پله تا ملاقات ناخدا

قتل در فراش

رابطه ی گوزیدن امام نقی و صلوات

اسلام ، دینی که با یک گوز فرو می ریزد

بدون نماز هم زندگی جریان دارد …

همانا دین نزد خدا اسلام است و بقیه پشم هستند

نحوه ی مسلمان شدن بادمجان (تصویری)

اگر رژیم عوض بشه ، شوهرم میره دیسکو!!!

بیمه حضرت ابوالفضل (بیمه شخص ثالث + بدنه + سرقت)

متن ترانه ی قرآن از افشین فروتن + لینک دانلود فایل صوتی

علت استعفای پاپ ، آیا این نبود؟

اسلام دین گدا پرور

برای رفع آلودگی هوا دعا کنید

پیام تسلیت رهبر برای این حادثه ناگوار

نذر چیست؟

نظر ویکتور هوگو درباره ایران و اسلام

علت ممنوعيت تصويربرداري از داخل کعبه

امام حسين دختري بنام رقيه نداشته است

کتاب 23 سال از علی دشتی

دسته‌ها: واقعیت, پله پله تا ملاقات نا خدا, عکس، کاریکاتور، نقاشی | برچسب‌ها: ، ، ، ، ، ، ، ، ، ، ، ، ، ، ، ، ، ، ، ، ، | 39 دیدگاه

رابطه ی گوزیدن امام نقی و صلوات

امام نقی بر مجلسی نشسته بود که ناگهان بی اختیار گوزید؛ مردم مانده بودند که بخندند یا گریه کنند ،که یکی برخاست و پرسید: یابن رسول الله ! چون امام بگوزد، چه بايد گفت ؟ حضرت فرمود: بگوئید صلى الله عليك (رحمت خدا بر تو باد).

منبع:

ايـوب بـن نـوح گويد: روزى خدمت امام عليه السلام بودم كه آن حضرت عطسه كرد، من عـرض كردم قـربانت ، چون امام عطسه كند، چه بايد گفت ؟ فرمود: ميگويند: صلى اللّه عليك (رحمت خدا بر تو باد).

اصول كافى جلد 2 صفحه 275 روايت 1

مطالب مرتبط:

اسلام ، دینی که با یک گوز فرو می ریزد

12 امام مهربون یا 12 خرس معصوم

دسته‌ها: مستندات تاریخی, پله پله تا ملاقات نا خدا, احادیث نقوی | برچسب‌ها: ، ، ، ، ، ، ، ، | 79 دیدگاه

اسلام ، دینی که با یک گوز فرو می ریزد

با مراجعه به تعالیم اسلامی مشاهده می کنیم که نماز به عنوان ستون دین معرفی شده است «الصلاة عمود الدین»

دوباره با مراجعه به تعالیم اسلامی می بینیم که گوزیدن (fart) نماز را باطل میکند ، یا به عبارتی ستون های دین اسلام را فرو می ریزد.

این دین ، کاملترین آئین آسمانی و پیامبرش خاتم الانبیاست … پس بشتابید به سوی دینی که با یک گوز فرو میریزد

گوز ، باد صداداریست که از مخرج انسان خارج می شود

گوز ، باد صداداریست که از مخرج انسان خارج می شود

دسته‌ها: مستندات تاریخی, واقعیت, پله پله تا ملاقات نا خدا, عکس، کاریکاتور، نقاشی | برچسب‌ها: ، ، ، ، ، ، ، ، | 76 دیدگاه

امام نقی و تنفر از دریافت وجوهات

شخصی بر پسر رسول خدا ، امام نیمه هادی النقی وارد شد و سوال پرسید:

چرا شما از مردم وجوهات می گیرید؟ آیا به آن احتیاج دارید؟

حضرت از شنیدن این سوال بدجوری برآشفت و شروع به گریه و زوزه کشی کرد تا جایی که نزدیک بود جر بخورد ، سپس وقتی دیگران او را آرام کردند فرمود: کسی که فکر کند ما به وجوهات مردم نیاز داریم خر است ، ما این وجوهات را علیرغم میل باطنی میگیریم تا گناهان مردم را مثل پاک کن ، پاک کنیم.

امـام صـادق عـليـه السلام فرمود: كسى كه معتقد باشد كه امام به آنچه در دست مردم است احتياج دارد كافر است . بلكه مردم نيازمندند كه امام (خمس و سهم و ساير وجوه را) از آنها بـپذيرد، خداى عزوجل فرمايد: «از اموال آنها زكوة بگير تا آنها را به وسيله آن پاك و بى آلايش سازى 104 سوره 9-»

اصول كافى جلد 2 صفحه 488 روايت 1

 

دسته‌ها: مستندات تاریخی, واقعیت, پله پله تا ملاقات نا خدا, احادیث نقوی | برچسب‌ها: ، ، ، ، ، ، ، ، ، ، | بیان دیدگاه

امام نقی: ماست من ترشه؟؟؟

تاجری ثروتمند به سامرا وارد شد ، مردم هم مثل «ندید بدید» ها دور او جمع شده بودند تا ببینند او چه شکلی است

خبر به گوش نقی (ع) رسید ، حضرت که همیشه ادعای گُنده گوزی داشتند به معرکه شتافتند تا وی را به خانه ی خود برده و تلکه نمایند. لذا دست تاجر را گرفته ، کشان کشان به خانه بردند تا او را مهمان کنند.

سر ناهار حضرت رو به تاجر گفت: از این ماست هم بخور … خوشمزه است … بچه ها(سوسن) درست کرده اند …

تاجر از ماست کمی چشید و گفت: اين ماست ترش است و در هندوستان ماست بهتر از اين يافت مي‌شود.

حضرت ابولاش را ندا داد تا ترکه ای از درخت انار بکند ، آنگاه تاجر را به طویله بردند و تا میخورد کتک زدند و دارایی ها او را به شماره حساب 100 امام واریز کردند.

شخصي در مدينه منوره ماست خريد و گفت: اين ماست ترش است و در هندوستان ماست بهتر از اين يافت مي‌شود. شب در خواب ديد که رسول اکرم صلي‌الله‌عليه‌وسلم به او فرمودند: «اي بي‌ادب! اي محروم از عشق! از مدينه خارج شو»! (منابع: اصلاح آنلایناحناف خواف)

دسته‌ها: پله پله تا ملاقات نا خدا, احادیث نقوی | برچسب‌ها: ، ، ، ، ، ، ، ، ، ، ، ، ، | بیان دیدگاه

بدون نماز هم زندگی جریان دارد …

من در تمام دوران تحصیلم جزء نفرات اول تا سوم کلاس بودم ، همیشه نمراتم بالا بود ، همیشه جزء ستاره های درخشان مدرسه بودم ، معلم ها هم روی من حساب ویژه ای میکردند … اما من همه ی موفقیت هایم را وابسته به نماز و خدا میدانستم ، چون هم در خانواده ی مذهبی بزرگ شده بودم ، هم محیط اطرافم به شدت مذهبی بود.

دقیقا هنوز یادم هست که وقتی دبیرستان بودم ، یک روز در زنگ تفریح با چند نفر از نخبگان در کلاس نشسته بودیم و شوخی و مسخره بازی میکردیم ، اکبری هم یکی از آنها بود و خیلی با هم کل کل داشتیم ، به شوخی سر کیف من رفت و وسایلم را بیرون ریخت … کارنامه ی ترم اولم هم بیرون افتاد … اکبری آن را برداشت و یادداشتی که پشتش نوشته بودم را دید ، بعد شروع کرد بلند بلند خواند: دو رکعت نماز نذر امام زمان برای رتبه ی فلان با معدل فلان …(نذری که من کرده بودم تا موفق شوم؛پس از موفقیت پشت کارنامه نوشته بودم تا ادا کنم) که ناگهان همه زدند زیر خنده …

راستش دلم خیلی گرفت … شاید تا روزها بعد از آن هم ناراحت بودم … شاید از امام زمان … شاید از خدا …

ولی اولین شک و شبهه ها نسبت به دین و خدا از همان روزها در من شکل گرفت ؛ چرا که تلاش و کوشش من باعث موفقیتم میشد ، ولی بی جهت آن را به موجودات خیالی نسبت می دادم.

همه ی این ها گذشت تا به کنکور رسیدم … هنوز نماز میخواندم ولی آن حالت خاص را نسبت به خدا در دلم نداشتم … شاید از او می ترسیدم. در این کنکور من ضربه ی سختی خوردم،طوریکه از آن رتبه ی پیش بینی شده خبری نبود و من در رشته ای که دوست نداشتم قبول شده بودم.

حالا طلبکار شده بودم ، مثلا به خدا فحش میدادم که: ای پفیوز! من این همه برایت نماز خواندم … این همه دعا کردم … این همه نذر و کوفت و زهرمار کردم … پس چه شد؟ همه را هاپولی کردی جاکش؟

و این نقطه ی عطفی برای تحول من در زندگی شد … من که روزی از ترک نماز می ترسیدم ، حالا هم به خدا فحش میدادم و هم نماز نمیخواندم و کلا همه چیز را گردن او می انداختم …

از آن روز به بعد بیشتر فکر میکردم … در مورد بی عدالتی خدا و منتظر اتفاق بدی در زندگی ام بودم.

که پس از مدتی خیالم راحت شد که خبری نیست

راستش شنیده بودم که اگر کسی به قرآن توهین کند ، بوزینه یا میمون می شود یا بلایی ناگهانی بر سرش نازل خواهد شد.همیشه فکر میکردم که این چه قانون مسخره ایست.

حالا منکه با ترک نماز کمی جری شده بودم ، این بار پا جلوتر میگذاشتم و میخواستم که توهین به قرآن را نیز بسنجم و ببیینم چه حادثه ای برایم رخ میدهد؟

جایتان خالی! یک قوطی ویسکی تهیه کردم و مست مست شدم ، بعد در آن حال که دیگر از هیچ چیز هراسی نداشتم ، روی قرآن شاشیدم؛ و بعد از آن با حالت مست رفتم و خوابیدم … فردا صبح وقتی بیدار شدم تصمیم گرفتم اول به سراغ آینه بروم … باورتان نمیشود … چهره ی من به طرز غیرقابل باوری شبیه میمون نشده بود … تازه سیاه هم نشده بود … ضمن اینکه یک خال هم روی بدنم نیفتاده بود … از همه این ها گذشته ، تبخالی که داشتم خوب شده بود…معجزه از این بالاتر؟ معجزه ی مشروب را میگویم … خیلی از بیماری ها و ناهنجاری ها را خوب میکند … باور کنید!!!

دوستان … از ترک نمازنترسید … از قرآن هم نترسید … من هم زمانی مانند شما بودم … ولی با این تجربه ها دنیای جدیدی به روی من باز شد.خودتان را از این اسارت ها رها کنید. آزاد باشید و برای آنچه میخواهید تلاش کنید.نه اینکه منتظر باشید تا خدا برایتان انجام دهد.

دسته‌ها: واقعیت, پله پله تا ملاقات نا خدا | برچسب‌ها: ، ، ، ، ، ، ، ، ، ، ، ، ، ، ، ، | 32 دیدگاه

همانا دین نزد خدا اسلام است و بقیه پشم هستند

به آیه 19 آل عمران مراجعه می کنیم ، آنجا که خدا به ادیان دیگر می ریند و می گوید که هیچ دینی پذیرفته نیست مگر اسلام !

آیا تو می دانی اسلام چیست؟

آیا تو می دانی اسلام چیست؟

دسته‌ها: مستندات تاریخی, واقعیت, پله پله تا ملاقات نا خدا, عکس، کاریکاتور، نقاشی | برچسب‌ها: ، ، ، ، ، ، ، ، ، | 6 دیدگاه

کانگورو ، گوریل ، خرس و روباه اولین حیواناتی بودند که مسلمان شدند

و آنانکه آیات حق را می بینند و الله را تکذیب میکنند ، به راستی از زیان کارانند (1) به کانگور نگاه کنید که چگونه خلق شده است؟ (2) ما در پاهایش فنر کار گذاشتیم (3) و به گوریل بنگرید که چقدر شبیه خودتان است ، مبادا به واسطه ی گوریل ، وجود ما را تکذیب کنید (4) و خرس را ندیدی که رسول ما ضامن او گشت تا آهو او را نخورد (5) به راستی که خدا خیر الماکرین است و این مکر را در روباه بیابید (6) «راست گفت خداوندی که از زبان محمد زر می زند»

آیات حق تعالی در زمین و آسمان کره ی شمالی آشکارند ، برای کسانی که می اندیشند

آیات حق تعالی در زمین و آسمان کره ی شمالی آشکارند ، برای کسانی که می اندیشند

دسته‌ها: مستندات تاریخی, واقعیت, پله پله تا ملاقات نا خدا, احادیث نقوی, عکس، کاریکاتور، نقاشی | برچسب‌ها: ، ، ، ، ، ، ، ، ، | ۱ دیدگاه

تفاهمنامه کاهش بلایای طبیعی یعنی توهین به شعور مردم

همین چند وقت پیش بود که پس از زلزله های متعدد در گوشه و کنار کشور ، معاون وزير کشور و رئيس سازمان مديريت بحران کشور ايران با حوزه علميه براي کاهش بلاياي طبيعي تفاهمنامه امضا کردند، یعنی روحانیون در عبادتگاه هایشان تجهیزاتی دارند که با آن ولوم حوادث طبیعی را کم و زیاد می کنند ، این یعنی: ای مردم شما خر هستید و ما هم باید از شما سواری بگیریم . یا مثل آن آخوند خوک صفت (آیت الله صدیقی) امام جمعه ی تهران که افزایش گناهان را باعث وقوع زلزله اعلام کرد ، همه ی این ها توهین به فهم و درک مردم است ، مردمی که از ترس جان سکوت می کنند و با سکوت خود به عمر ننگین این حکومت می افزایند.

و این گونه است که هر روز گوشه ای از ایران اسلامی با تکان کوچکی در هم می ریزد ، و مردم ونزوئلا از مسکن ها مقاوم و استاندارد بهره می برند:

به امید آن روز که تک تک شما جنایتکاران محاکمه شوید

به امید آن روز که تک تک شما جنایتکاران محاکمه شوید

دسته‌ها: واقعیت, پله پله تا ملاقات نا خدا | برچسب‌ها: ، ، ، ، ، ، ، ، ، ، | بیان دیدگاه

امام نقی همه مردم دنیا را «راست دست» می دانست

شخصي نزد امام نقی با دست چپ غذا مي‌خورد، حضرت به او فرمود: «با دست راست بخور». او گفت: نمي‌توانم ، چون من «چپ دست» هستم. امام گفت: هان؟ چی؟ «جب دست» چیه پفیوز؟ منو مسخره میکنی؟ ای بی ادب!

سپس درجا آن شخص را بصورت  نگینی خُرد کردند و لای برنج ریختند و میل نمودند

*و اینگونه بود که پیامبر یک امت نمی دانست پنج درصد انسان ها «چپ دست» هستند ، طبق روایت زیر:

1-كسى با دست چپ غذا مى خورد، پيامبر گرامى (صلى الله عليه و آله و سلم ) ديد آن شخص با دست چپ غذا مى خورد، فرمودند: بادست راست غذا بخوريد. گفت: نمی توانم ، پیامبر فرمود: «نخواهی توانست» آنچه او را از خوردن با دست راست منع کرد تکبر بود، راوی می گوید: وی پس از این دیگر نتوانست دست راست خود را به سوی دهان بلند کند
((ناسخ التواريخ ، ج 4 – 5، ص 110)).

2-از سلمه بن اکوع رضی الله عنه روایت است که مردی نزد رسول خدا صلی الله علیه وآله وسلم با دست چپش غذا خورد،
پیامبر فرمود: با دست راست غذا بخور» گفت: نمی توانم فرمود: نخواهی توانست» آنچه او را از خوردن با دست راست منع
کرد تکبر بود، راوی می گوید: وی پس از این دیگر نتوانست دست راست خود را به سوی دهان بلند کند»

دسته‌ها: مستندات تاریخی, واقعیت, پله پله تا ملاقات نا خدا, احادیث نقوی | برچسب‌ها: ، ، ، ، ، ، ، ، | 5 دیدگاه

قتل در فراش

«هرگاه شوهری همسر خود را با مردی در حال زنا بیابد می تواند آن دو را به قتل برساند؛ او از نظر اخروی گناهی
مرتکب نشده است و از مجازات معاف است»
این قانون تنها مردان را از مجازات معاف نموده است، درحالیکه چنین حقی برای زنان در موقعیت مشابه قائل نشده است.

حالا شما خودتان قضاوت کنید که اسلام «دین» است یا «دیو» ؟

بر فرض که وارد خانه شدی و همسرت را اصطلاحا زیر یکی دیگر دیدی، آیا کشتن در دم ِ هردوی آنها عاقلانه ترین مجازاتیست که از یک انسان با عقل سالم سر میزند؟آیا خودت روزی صدبار در جامعه به لنگ و پاچه ی دیگران خیره نمیشوی؟یا اگر موقعیت سکس خارج از چارچوب برایت مهیا شد ، آیا به آن دست رد میزنی؟ این چه دینی ست که از انسان  ، یک حیوان یاغی و وحشی ساخته است؟

دسته‌ها: مستندات تاریخی, واقعیت, پله پله تا ملاقات نا خدا | برچسب‌ها: ، ، ، ، ، | 9 دیدگاه

بیمه حضرت ابوالفضل (بیمه شخص ثالث + بدنه + سرقت)

امام نقی اولین کسی بودند که در سامرا صنعت بیمه را متحول کردند ، طوریکه برای شتر های عبوری سه نوع خاص از خدمت را ارائه میدادند و هر شتری که بیمه نداشت،آنرا به پارکینگ بیت شان انتقال داده و ظرف یکی دو روز کباب می کردند و میخوردند

بیمه شخص ثالث: بصورتی بود که بیمه گر(امام نقی) به نیت امام ثالث یعنی امام حسین ، ثلث دارایی های شخص را دریافت می کردند و پس از آن ،اگر شخص بیمه گذار دچار تصادف میشد ، امام نقی به طرفداری از او ، شخص آسیب دیده را به سه قسمت مساوی تقسیم می نمود

بیمه بدنه: بدین گونه بود که امام نقی به نیت حضرت ابرفرض که بیمه بدنه نداشتند و دو دستشان را در راه خدا داده بودند ، دو تن از کنیزان یا همسران شخص بیمه گذار را به مدت یکسال تملک میکردند و در مقابل هر جا که شتر ِ شخص آسیب می دید ، یک وعده جماع با شتر آسیب دیده انجام میدادند که شتر به طرز شگفت آوری شفا می یافت

بیمه سرقت: این بیمه مختص امام نقی بود ، طوریکه شخص بیمه گذار پس از پرداخت وجه ، اگر شترش دزدیده میشد ، بلافاصله به بیت امام رجوع میکرد و آنرا پس میگرفت

حضرت زهرا در 1400 سال پیش برای خودش نتوانست کاری کند، چطور باید توقع داشت که در 1400 سال بعد از مرگش برای دیگران کاری کند؟

حضرت زهرا در 1400 سال پیش برای خودش نتوانست کاری کند، چطور باید توقع داشت که در 1400 سال بعد از مرگش برای دیگران کاری کند؟

نمونه هایی از بیمه نامه های جعلی:دخیل یا ابالفضل ... یا زهرا

نمونه هایی از بیمه نامه های جعلی:دخیل یا ابالفضل … یا زهرا

جوابی که مردم جاهل پس از وقوع حوادث خواهند داد: حادثه شرم نکرد!!!گویا خود این افراد هم به چرت بودن اعتقادشان آگاهند که راه فرار برای آن باقی گذاشته اند

جوابی که مردم جاهل پس از وقوع حوادث خواهند داد: حادثه شرم نکرد!!!
گویا خود این افراد هم به چرت بودن اعتقادشان آگاهند که راه فرار برای آن باقی گذاشته اند

دسته‌ها: پله پله تا ملاقات نا خدا, احادیث نقوی, عکس، کاریکاتور، نقاشی | برچسب‌ها: ، ، ، ، ، ، ، ، ، ، ، ، ، ، ، ، ، | 17 دیدگاه

متن ترانه ی قرآن از افشین فروتن + لینک دانلود فایل صوتی

برای دانلود فایل mp3 این ترانه ی زیبا اینجا کلیک کنید(مدیافایر)

 گروهی از هم وطنان قابلیت دانلود از یوتیوب را ندارند ، به همین جهت فایل صوتی آنرا برای دانلود قرار دادم

الله بت بزرگشون
شروع ميشه دينشون با شهادت و دروغشون

قرآن کتابي است سراسر جهل و خرافي
مثل دروغها و وعده هاي کافي

قرآنو فارسي بخون بفهمي
تو هم آدمي تو دنيا داري سهمي

************************

کتابي با بسم الله شروع شد
قانون شقاوت تو اون تموم شد

واست ميگم آيات مسخره
فقط صورت ظلم تو اين دفتره

تو قرآن خون انسان حلاله
حرف حق زدن امري محاله

اين کتاب کتاب محمده
اونم از خودش نيستش دراومده

غار حرا و سوادش دروغه
ناتموم شعر فروغه

حالا بريم سوره بقره
که درش انسان کفتر بي سره

بعدش ميرم سوره نسا
همونجا که عشق ميشه نزاع

تو نسا مکر الله بارزه
مرتد عالم مبارزه

تو نسا زن غرامته
توش جنايت انسان کرامته

يه آيه هستش آخه تو اين کتاب
واسه علوم و رياضيات و حساب و کتاب؟

تو قرآن همه چيز خيال پردازي
بزرگترين مغلطه دنياي باقي

تو قرآن سوره احزاب
سهم انسان حماقت و خواب

تو قرآن سوره مريم
اين کتاب کپي شده سر هم

تو قرآن سوره زيتونه
اين کتاب، کتاب شيطونه

تو قرآن عدالت سياهه
واسه اينه که ناجي ما تو چاهه

تو قرآن سوره تين
بزرگترين ياوه ياسين

تو قرآن سوره توحيده
کي سواد الله رو ديده؟

اسمش روشه الله نديده، تو قرآن ياغي ميشه صحابه
قانونشون موجب عذابه

تو قرآن زمين سقف داره
دروغاشون همه جاي حرف داره

تو قرآن الله يه مرده، زن کنيز و اسير يه برده
تو قرآن دم حقيقت چه سرده

تو قرآن کجاست دانشمند
نشون بده آدم خردمند

تو قرآن حقگو ميشه سياسي
فقط کشتنو منفيست رياضي

تو قرآن تجاوز علومه
زجر و مرگ حق مظلومه

تو قرآن از فهم روزه اي
جالبه بفهمي رفوضه اي

تو قرآن وعده ي بهشته
حق انسان زندگي زشته

تو قرآن الله و محمد ديکتاتور
اراجيفشون بيش از حد، پر پر

تو قرآن حکم من ارتداد
چرا چون واجبه خاموشي صدا

تو قرآن محمد رسوله
اونم عدلش با شمشير و زوره

محمد عدلش توي پايين تنه ست
بهشت اون تو بدون فقط زن است

تو قرآن هم جون هم کفاره
آزادانديش جزء کفاره

تو قرآن سوره ي مائده
زندگي حقگو زائده

تو قرآن سوره ي عنکبوت
به من بگو عدل اسلام چي بود؟

اذون الله ياوه ي بلاله
خون اديان ديگه حلاله

قرآنو با عقل ديگران نوشتند
همه کاتباشو يه شبه کشتند

تو قرآن سوره ي حمده
قرآن واسه ايران سمه

محمد و دينش تازيه
تقيه و دروغ قاعده بازيه

قبل محمد ايمان هدف بود
کي بشر مثل امروز عقب بود؟

همه جاهلا شدند اولوالعزم
شدند غده واسه ي خرد و مغز

حالا بريم سوره ي زلزله
با اين کتاب اومده ولوله

يه سوره به اسم فرقانه
تمام دين و کتاب دکانه

يه سوره به نامته محمد
که عدل اون خوبه واسه ي عمت

تو قرآن سوره ي حشر
جوونا جون ميدن زير هشت

تو قرآن سوره ي کفاره
هديه ي قرآن طناب داره

تو قرآن سوره ي دهره
چرا انقدر هرزه تو شهره؟

تو قرآن سوره ي انعام
مغز انسان با اين دين چه خام

تو قرآن سوره ي هود
الله و قرآن دروغ بود

تو قرآن سوره ي قيامته
همه آياتش پر از کثافته

تو قرآن سوره ي مجادله
الله با پول ميشه معامله

قرآنو فارسي بفهم، سوسک نمي شي
چرا بايد عجم و مجوس باشي؟

وبلاگ افشین فروتن

دسته‌ها: پله پله تا ملاقات نا خدا, صوتی | برچسب‌ها: ، ، ، ، ، ، ، ، ، ، ، ، ، | 68 دیدگاه

علت استعفای پاپ ، آیا این نبود؟

درست است که این ملاقات (پاپ با هاوکینگ) مربوط به چند سال قبل است ، اما بیدار شدن وجدان میتواند مدتی به طول بیانجامد ؛ چه کسی می داند؟ شاید همین سوال ساده ی هاوکینگ در چند سال قبل ،علت استعفای امروز پاپ بود.

به  مکالمه ی این دو نفر دقت کنید:

پرسش اول هاوکينگ: چه کسي جهان را به وجود آورده؟
پاپ : خدا
پرسش دوم هاوکينگ: چه کسي خدا را به وجود آورده است؟
پاپ : خدا نيازي به «به وجود آورنده» ندارد.

استيون هاوکينگ:
نتيجه: پس ما قبول کرديم که چيزي ميتواند وجود داشته باشد که نيازي به خالق ندارد. حال به پرسش اول بر ميگرديم…

رد کردن وجود خدا نیاز به دلایل پیچیده ندارد ، گاهی با یک سوال ساده مفهوم "خدا" تباه میشود

رد کردن وجود خدا نیاز به دلایل پیچیده ندارد ، گاهی با یک سوال ساده مفهوم «خدا» تباه میشود

دسته‌ها: واقعیت, پله پله تا ملاقات نا خدا, عکس، کاریکاتور، نقاشی | برچسب‌ها: ، ، ، ، ، ، ، ، ، | 6 دیدگاه

اسلام دین گدا پرور

همه ی ما این ضرب المثل را شنیده ایم «اگر می خواهی کسی را فقط یک روز سیر کنی به او ماهی بده، اما اگر می خواهی او را یک عمر سیر کنی به او ماهیگیری یاد بده»

یعنی وقتی شما نیازمندی را یافتی ، بجای آنکه به او کمکی موقت نمایی ، کاری کن که او برای همیشه بی نیاز شود

حال آنکه ما در اسلام رسمی به نام «انفاق» داریم ، که فضائل زیادی برای آن ذکر شده است

انفاق در قرآن

در سوره بقره آیه ۲۶۲ و ۲۶۳ آمده‌است:

کسانی که اموال خود را در راه خدا انفاق می‌کنند، سپس در پی آنچه انفاق کرده‌اند، منّت و آزاری روا نمی‌دارند، پاداش آنان برایشان نزد پروردگارشان [محفوظ] است، و بیمی بر آنان نیست و اندوهگین نمی‌شوند.(۲۶۲) گفتاری پسندیده [در برابر نیازمندان] و گذشت [از اصرار و تندیِ آنان] بهتر از صدقه‌ای است که آزاری به دنبال آن باشد، و خداوند بی‌نیاز بردبار است. (۲۶۳)

سید محمدحسین طباطبایی در تفسیر این آیات ، دلایل اصلی تاکید بر انفاق را تعدیل ثروت‌ها، کم کردن فاصله طبقاتی و ایجاد برادری بین مسلمین می‌داند. طباطبایی براساس آیات فوق شرایط زیر را برای انفاق صحیح می‌شمارد: انفاق باید در راه خدا، از مال پاک و بدون منت و آزار واذیت به فقیرانی که در راه خدا فقیر شده‌اند باشد.

حال سوال اینگونه مطرح میشود که تعدیل ثروت خوب است ، اما چگونه؟ مثلا اگر یک شخص ثروتمند بخواهد انفاق کند ، آیا بهتر نیست که بجای دادن وجه نقد به فقیران ، مثلا کارخانه ای تاسیس کند که هم مستندان به نان و نوایی برسند هم خودش از قبل این پروژه سودآوری حاصل کند؟

به این دو نمونه توجه کنید:

1- علی(ع) پس از رسول خدا(ص) با سخاوت ترین مردم هستی بشمار می رود؛ تا آنجا که یكبار آن حضرت تمام مایملك خویش را در راه خدا انفاق نمود و آن هنگامی بود كه حضرت از تمام دنیا و مافیها فقط چهار درهم داشتند، كه یكی را شب هنگام و دیگری را روز و درهم سوم را پنهانی و چهارمی را آشكارا انفاق فرمود. آیه نازل شد(+)

2- در حالات امام حسن(ع) وارد شده است كه مردی خدمت امام حسن(ع) رسید واظهار فقر و پریشانی كرد. حضرت خزانه دار خود را خواست و فرمود، چه مقدار مال نزد توست؟ عرض كرد دوازده هزار درهم، فرمود آن را به این مرد فقیر بده من از او خجالت می كشم (+)

در مورد اول راجع به امام علی موضوع بسیار عجیب است ، چرا که حاکم جامعه اسلامی با آن خزانه ی سنگینی که از خمس ها و زکات ها و غنیمت ها انباشته شده ، و  با اختیاراتی که دارد ، می توانست این مبلغ را به شخص بدهد نه اینکه تمام اموال خودش را به او ببخشد (که نتیجه میگیریم این روایت کذب محض است) ؛ و عاقلانه تر آن بود امامی که سرزمین های اسلامی در ید قدرتشان بود ، بجای اینکه پول نقدی به کسی بدهند ، باغ یا نخلستان کوچکی به او میدادند ، یعنی اشتغال زایی میکردند تا او برای یک عمر کسب و کار داشته باشد و همیشه چشمش به دست دیگران نباشد .

در مورد نمونه دوم ، موضوع احمقانه تر میشود ، چرا که امام حسن بر خلاف امام علی کارش نابخردانه تر است ؛ اینکه تمام خزانه را به یک شخص بخشیدن چه دردی را دوا میکند ، سوالیست که خود امام حسن باید از گور بیرون بیاید و به آن پاسخ دهد

مگر نه اینکه هر انسان عاقلی میداند که بیت المال متعلق به تمام افراد جامعه است و باید صرف آبادانی همگان گردد؟ پس آن عدالت که همیشه اسلام فریادش را سر میدهد کجاست؟ اینکه تمام بیت المال را به یک نفر بدهی و منتظر لطف خدا بمانی؟

ضمن اینکه بارها شنیده ایم که امام علی شب ها به در خانه مستمندان میرفت و به آنها کمک میکرد، سوالی که مطرح میشود این است که: خانه هایی که امام علی برای آنها کمک می برد چه کسانی بودند؟ غیر از زنان بیوه ای  که شوهرانشان را در جنگ  از دست داده بودند و به همسری حضرت درآمده بودند؟ آیا بهتر نبود که حضرت علی بجای انفاق در مقابل بهره کشی از آنها شغلی برایشان ایجاد میکرد؟ شاید بپرسید یک زن در زمان حضرت علی چگونه میتوانست کار کند؟ جواب این است که مثلا در آن زمان یکی از کارهایی که زنان میکردند بافتن حصیر و زنبیل با برگ های خرما بود ، آیا نمیشد که زنان بیوه با حصیربافی و یا حتی آرد کردن گندم یا امور دیگر امرار معاش کنند؟ آیا حتما لازم بود که حاکم جامعه ی اسلامی هرشب به خانه شان سر بزند؟

از طرف دیگر بارها روایت شده که امام علی در هنگام نماز و رکوع انگشتر خود را به شخصی بخشیده است که شامل توضیحات فوق میشود و نیازی به تکرار نیست

دو نمونه دیگر از بخشش امام حسن را می توانید در ذیل بخوانید:

در حدیثی آمده که امام(ع) هیچگاه سائلی را رد نکرد و در برابر خواست او «نه» نگفت؛ و چون به آن حضرت عرض شد چگونه است که هیچگاه سائلی را رد نمی کنید؟ پاسخ داد:

من سائل درگاه خدا و راغب درگاه اویم؛ و من شرم دارم که خود درخواست کننده باشم و سائلی را رد کنم، و خداوند برمن عادتی داده که نعمتهای خود را بر من فرو بریزد و من هم در برابرآن عادت نموده ام که نعمتش را به مردم بدهم و ترس آن دارم که اگر عادتم را ترک کنم اصل آن نعمت را از من دریغ دارد.. [1]

«حضرت مجتبى (ع) در طول عمر خود دو بار تمام اموال و دارايى خود را در راه خدا خرج كرد و سه بار ثروت خود را به دو نيم تقسيم كرده و نصف آن را براى خود نگهداشت و نصف ديگر را در راه خدا بخشيد.[2]

1- نقل از كنز المدفون سيوطى، (چاپ بولاق)، ص 234 و نور الابصار شبلنجى،ص 111.

2- چهل داستان و چهل حديث از امام حسن مجتبى عليه السلام، مولف عبدالله صالحی.

و اما مطلب پایانی اینکه ما شهری در ایران داریم که گدایی در آن دیده نمیشود ، همه ما این شهر را می شناسیم ، نام آن تبریز است ، نه اینکه در این شهر «نیازمند» وجود نداشته باشد ، چرا … وجود دارد ولی مردم شهر تبریز گداپروری نمی کنند ، بجای ماهی دادن ، ماهیگیری یاد می دهند

درود بر شما

دسته‌ها: مستندات تاریخی, واقعیت, پله پله تا ملاقات نا خدا | برچسب‌ها: ، ، ، ، ، ، ، ، | بیان دیدگاه

برنامه آشپزی نقوی (طرز تهیه اسلام)

امام نقی (علیه shit) در یک برنامه آشپزی بصورت عینی طرز تهیه اسلام را نشان دادند

امام نقی در ساخت اسلام از یهودیت ، مسیحیت و ارکان زرتشت و همچنین چاشنی خشونت استفاده کردند

امام نقی در ساخت اسلام از یهودیت ، مسیحیت و ارکان زرتشت و همچنین چاشنی خشونت استفاده کردند

دسته‌ها: پله پله تا ملاقات نا خدا, احادیث نقوی, عکس، کاریکاتور، نقاشی | برچسب‌ها: ، ، ، ، ، ، ، ، ، ، ، ، | 3 دیدگاه

زمان خلقت از دید امام نقی

ابن بیگ بَنگ بر امام نقی وارد شد و گفت: یا کول الائمه! چرا خدا در یک جای قرآن زمان خلقت دنیا را «دو روز» و در جای دیگر «شش روز» بیان کرده است؟

حضرت فرمود: ها ها!! تفسیر آن بسیار ساده است ؛

خلقت دنیا مصادف شده بود با 27 و 28 صفر که دو روز تعطیل بود ، ضمن آنکه سی ام صفر به علت آلودگی هوا تعطیل بود و روز 29 صفر بین التعطیلن شده بود ، کلا چهار روز همه جا تعطیل بود و دو روز باقی می ماند ، آنگونه نیز حساب کنی حرف قرآن درست است که دنیا در دو روز خلق شده است.

گویند ابن بیگ بنگ با شنیدن این جواب بشدت منفجر شد ( عده ای می گویند انفجار ابن بیگ بنگ  دو روز و عده ای می گویند شش روز به طول انجامید)

تفسیر گِریدر(صاف کننده ، ماله کشنده) – جلال آل ماله

دسته‌ها: پله پله تا ملاقات نا خدا, احادیث نقوی | برچسب‌ها: ، ، ، ، ، ، ، ، ، ، | بیان دیدگاه

برای رفع آلودگی هوا دعا کنید

مثل اینکه سواری گرفتن از این ملت کیف خاصی دارد ، آن هم از راه سرگرم کردنشان با امور خیالی همچون دعا .

این هم از استاندار بی شرف تهران ، که بی کفایتی خود را در اتخاذ تصمیمات لازم برای رفع آلودگی ، پشت سادگی مردم مخفی می کند

شهردار تهران:برای رفع آلودگی هوا دعا کنید

استاندار تهران: برای رفع آلودگی هوای تهران دعا کنید!!!

دسته‌ها: واقعیت, پله پله تا ملاقات نا خدا, عکس، کاریکاتور، نقاشی | برچسب‌ها: ، ، ، ، ، ، ، ، ، ، | 3 دیدگاه

تصویر تلسکوپ هابل از خدا

تلسکوپ هابل در آخرین تصاویر ارسالی خود محققان ناسا را با شگفتی روبرو کرد

این تلسکوپ که برای کشف اعماق فضا ساخته و همراه ماهواره‌ها به اطراف کره زمین فرستاده شده ، بطور ناگهانی تصویری از خدا را شکار کرده و به زمین ارسال کرد

این تصویر شامل تمامی مشخصاتیست که در قرآن نقید برای خدا ذکر شده است . لذا ناسا اعلام کرد: گوه به قبر پدر و مادر هر کس که با دیدن این عکس به اسلام ایمان نیاورد

این تصویر شامل تمامی مشخصاتیست که در قرآن نقید برای خدا ذکر شده است . لذا ناسا اعلام کرد: گوه به قبر پدر و مادر هر کسی که با دیدن این عکس به اسلام ایمان نیاورد

شایان ذکر است که بخش عظیمی از کارکنان ناسا با دیدن این عکس به سجده افتادند و با گفتن شهادتین اسلام آوردند

گروه قلیلی از کارمندان ناسا که هنوز بر کفر خود پافشاری میکردند ، با دستور چارلز بولدن ، مدیر ناسا ، سر از بدنشان جدا شد

دسته‌ها: پله پله تا ملاقات نا خدا, عکس، کاریکاتور، نقاشی | برچسب‌ها: ، ، ، ، ، ، ، ، ، ، ، ، ، ، ، ، ، | بیان دیدگاه

نذر چیست؟

اوایل انقلاب شرکت هایی تاسیس شده بود که ادعا می کردند در سازمان ها و ادارات دولتی نفوذ دارند و می توانند مشکلات مردم را با پارتی بازی حل کنند و در مقابل آن هزینه ای بگیرند

مثلا می گفتند که ما شما را در کنکور قبول میکنیم ، یا کاری می کنیم که در ایران خودرو پیکان  بنامتان درآید ، یا در فلان اداره استخدام شوید

روش آنها بدین گونه بود که از شخص پنجاه هزار تومان میگرفتند ، آنگاه پس از  مدتی مثلا اگر شخص ، خودش در کنکور قبول میشد ، شرکت ادعا میکرد که این کار ما بوده است ، و اگر در کنکور قبول نمیشد و شخص شاکی میشد ، شرکت میگفت: خب بیا پولت را پس بگیر . به همین ترتیب اگر بطور اتفاقی پیکان بنام شخص در می آمد  ، شرکت ادعا میکرد که کار ما بوده و اگر پیکان بنام او در نمی آمد و ناراضی میشد ، شرکت میگفت: خب بیا پولت را پس بگیر

و اینگونه است که از ایام قدیم ، مردم ایران اسیر «نذر» هستند

شخصی که بچه دار نمیشود ، پولی را نذر حضرت ابوالفضل میکند که برایش آش بپزد ؛ اگر بچه دار شد ، باخود میگوید کار حضرت ابوالفضل بوده ، و اگر بچه دار نشد میگوید حتما صلاح خدا نبوده است

یا دختر بیچاره ای که دوست دارد در کنکور قبول شود ، نذر میکند که پولی را در ضریح امامزاده چلغوز بیندازد

اگر قبول شد ، با خود میگوید کار امامزاده چلغوز بوده و اگر قبول نشد میگوید حتما صلاح خدا نبوده است.

دسته‌ها: واقعیت, پله پله تا ملاقات نا خدا | برچسب‌ها: ، ، ، ، ، ، ، ، ، ، | 9 دیدگاه

می بخور! منبر بسوزان! مردم آزاری مکن

من خوشم شادم نمیخواهم جز این کاری کنم

من نمیخواهم به جای خوش بودن زاری کنم

به خواندن ادامه دهید

دسته‌ها: پله پله تا ملاقات نا خدا, صوتی | برچسب‌ها: ، | بیان دیدگاه

ادرار ، مدفوع و عرق متبرک

در صدر اسلام مردم جهت تبرک جستن از پيامبر(ص)، به عرق ايشان تبرک مي جستند و يا با خوردن آب دهان ايشان يا نوشيدن بول و يا خوردن مدفوع و يا ترشحات سينه ايشان، قصد تبرک به ايشان را داشتند. جواب شما به اين مطالب چيست؟

به این دو نقل زیر توجه کنید:

1. مسند ابن حنبل به سند خود، از «انس» روايت کرده است که گفت: حضرت رسول (ص)به منزل ما آمد و خوابيد. مادرم ظرفي آورد و عرق حضرت را گرفت و در آن ظرف قرار داد حضرت زماني که بيدار شدند گفتند: اي ام سليم اين چه کاري است که انجام مي دهي؟ مادرم گفت: اين عرق شما است که آن را مي گيرم تا در مواد خوشبو کننده بريزم تا خوشبوتر شود. آرى، بوى عرق چهره مبارک از هر بويى خوشبوتر بود.[6]

2. تاريخ بغداد به سند خود، از «عايشه» نقل کرده است که مى‏گفت: هرگاه رسول خدا (ص)به قضاى حاجت مى‏رفت، بعد از خروج حضرت، اثرى از مدفدع و ادرار مشاهده نمى‏کردم! در يکى از روزها، به ايشان گفتم: چگونه است که هرگاه به قضاى حاجت مى‏رويد، من اثرى از زوائد بدن شما را مشاهده نمى‏نمايم؟ رسول خدا (ص) در پاسخ فرمود: اى عايشه! مگر نمى‏دانى اجساد ما، بر پايه ارواح بهشتيان آفريده شده است. اين است که هر چه از ما دفع بشود، زمين آنرا مى‏بلعد! مؤلف گويد: در روايتى که «قندوزى» مؤلف «ينابيع المودّة» نقل کرده است، چنين آمده: که زيربناى وجودى آنان بر پايه ارواح بهشتى آفريده شده است.[7]

روايات در زمينه خوشبو بودن عرق پيامبر (ص) و تبرک به آن فراوان است و ما به همين مقدار بسنده مي کنيم.
[6]فيروز آبادي، سيد مرتضي، فضائل الخمسة من الصحاح الستة، ج1، ص 19، اسلاميه، تهران، 1392 ق.
[7] همان.

دسته‌ها: مستندات تاریخی, پله پله تا ملاقات نا خدا | برچسب‌ها: ، | 2 دیدگاه

نظر ویکتور هوگو درباره ایران و اسلام

درست است که در این سخن ویکتور هوگو هیچ اسمی از «ایران» و «اسلام» برده نشده است

اما به راستی مصداق بارز این نوشته ، جامعه کنونی ایران و دین اسلام می تواند باشد:

جامعه ای که به فقر تن در دهد ، دینی که دوزخ داشته باشد و کشوری که ستم کند؛ فرومایه اند.من جامعه ای بدون شاه ، دینی بدون تحمیل ، و کشوری بدون مرز میخواهم. من این چنین هستم!

و به همین خاطر کتاب بینوایان را نوشتم

دسته‌ها: پله پله تا ملاقات نا خدا, عکس، کاریکاتور، نقاشی | برچسب‌ها: ، ، | 13 دیدگاه

علت ممنوعيت تصويربرداري از داخل کعبه

علت ممنوعيت تصويربرداري از داخل کعبه  را بررسی میکنیم به نقل از «ایران حال»
اگرچه قرنهاست که از فضاي بيروني خانه خدا اعم از پرده و ويژگيهاي خاص آن صحبت مي شود، اما فضاي داخلي آن همچنان از ديده ها مخفي مانده، به طوري که عکاسي و تصويربرداري از درون خانه خدا عاملي براي لطمه زدن به قداست و ارزش آن قلمداد و غير مجاز اعلام شده است.

(یعنی ممکن است در هنگام تصویربرداری ، شما خدا را در خانه اش با زیرشلواری ببینید و قداستش زیر انگشت سوال برود)
بنا بر آياتي از قرآن و روايات در آغاز آفرينش که سراسر زمين را آب فرا گرفته بود، نخستين خشکي که آفريده شد زمين زير کعبه بود که خشکي‌هاي ديگر از آن گسترده شد.

(یعنی خدا میدانست که قرار است در آن محل بتخانه ای ساخته شود که در آن رقیبانی برای خودش فراهم شود ، پس اول زمین زیر کعبه را فراهم کرد – مسجد الاقصی هم که تا سالهای طولانی قبل از کعبه قبله بوده ، پشم به حساب می آمده  و خدا به فکر تامین زمین مسجد الاقصی نبوده است)

بر اساس روايات اسلامي، کعبه را ابتدا حضرت آدم ساخت و سپس حضرت ابراهيم به کمک پسرش اسماعيل آن را تعمير و بازسازي کرد.

(یعنی وقتی آدم و حوا به زمین فرود آمدند ، گشنه و تشنه و عریان ، به فکر هیچ چیز نبودند جز اینکه با دست خالی و بدون هیچ تجهیزات و حتی تیشه و کلنگ ، سنگ هایی به این صافی بکنند و خانه خدایشان را درست کنند که شب ها در آن بخوابد – ابراهیم هم آنرا «تعمیر اساسی» یا اصطلاحاً «اورحال overhaul» کرد)
کعبه در زمان رسول خدا و قبل از بعثت، توسط قريش و با همکاري رسول خدا، بر اساس بناي اوليه ابراهيم دوباره بازسازي شد.

(یعنی همان جایی که تا پیش از محمد بت خانه بود ، تعمیر مجدد کردند که بشود قبله مسلمانان)

براي اولين بار در چوبي توسط قريش، براي کعبه، در محل فعلي که بالاتر از زمين قرار دارد نصب شد. پيش از بناي قريش، کعبه دو در داشت: يکي در ناحيه شرقي ( محل در فعلي) و ديگري در ناحيه غربي، که از يکي وارد و از ديگري خارج مي‌ شدند.

(خب ! طبیعتا خدا باید به نحوی وارد خانه اش بشود،پس برایش در ساختند ، اما جهت مواقع خطر ، یک در پشتی هم ساختند که خدا بتواند از آنجا فرار کند)

سقف کعبه به صورت دو سقفي است که با سه پايه چوبي که در ميانه آن در يک رديف قرار گرفته، نگهداري مي‌شود، اطراف آن سنگهاي مرمر نصب شده و در کنار آن پلکاني قرار دارد که براي رسيدن به سقف بالايي تعبيه شده ‌است. آخرين در کعبه که از چوب ساج و نقره خالص است و با طلا و جواهرات مزين شده، در دوران سعودي تعويض شده‌ است.

(خدا نسبت به باران حساس است و مثل کاغذ می ماند پس ممکن است باران ببارد و خدا خیس شده و کلا از بین برود پس سقف خانه اش دولایه تعبیه شده است؛ ضمنا یادتان باشد که خدا ، مثل خانم ها به طلا و نقره خیلی علاقه دارد ، پس خانه اش را نیز با این وسایل آذین میکنند که روحش شاد بشود)

کعبه از جمله اماکني است که به علت قداستي که دارد، امکان تصويربرداري از داخل آن وجود ندارد، در واقع عدم تصويربرداري و عکس انداختن از داخل کعبه به قداست و احترام به خانه خدا باز مي گردد که از ورود دستگاههاي تصويربرداري ممانعت به عمل مي آورند.

(خدا نسبت به «فلاش» دوربین حساس است و ممکن است مانند اسب رَم بکند)

خانه خدا تنها در دو مناسبت در سال چون ماه شعبان و پيش از موسم حج باز مي شود تا طي يک مراسم رسمي با آب زمزم و گلاب ناب کاشان شستشو داده شود يا در برخي از مناسبتهاي رسمي ديگر که پادشاهان، سفيران، وزيران و رؤساي کشورهاي مختلف مي آيند، اين در براي آنها باز مي شود. طي اين مراسم رسمي و يا زمان ترميم و بازسازي خانه خدا تعدادي عکس از داخل آن گرفته شده است.

(این اتفاقات زمانی رخ داده است که خدا منزل تشریف نداشتند و مهمانی بودند ، بعد یواشکی سران کشورها داخل آنرا دیده اند و پسندیده اند و چند عکس یادگاری نیز گرفته اند)

آنچه از اين تصاوير بر مي آيد اين است که کعبه از داخل چندان چراغاني نيست و برق کشي نشده است. در ديوارهاي داخلي آن 15 فانوس قديمي آويزان است.

(خدا بسیار موجود سنت گرایی می باشد و از برق مرق اصلا خوشش نمی آید ، همان دود چراغ نفتی صفای دوران بچگی و خانه مادربزرگ را دارد)

فضاي داخل کعبه تنها گنجايش نماز خواندن 50 تا 60 نفر را دارد.

(یادتان باشد اگر بخواهید در کعبه نماز بخوانید ، اگر جهت را گم کردید ، رو به بالا نماز بخوانید؛یعنی «طاق باز» بخوابید و مهر را روی پیشانی خود قرار دهید و حمد و تسبیح خدا را بگویید)

همچنين کتابهايي در اين راستا نوشته شده و به عکس برداري و تصويربرداري از خانه خدا اشاره کرده اند، اما به طور کلي همه اينها به قداست و ممانعت از کشف جلالت و عظمت خانه خدا باز مي گردد تا همچنان اسرار کعبه پوشيده بماند.

(مثلا از لای جرز دیوار کعبه ممکن است شپش کشف کنیم)

وزارت حج عربستان هرساله با صدور قانوني ممنوعيت تصويربرداري از داخل حرمين شريفين و صحن آنها را اعلام مي کند و از شرکتهاي داراي مجوز اين وزارتخانه مي خواهد تا زائران خانه خدا را نسبت به ممنوعيت فيلمبرداري، تصويربرداري و عکاسي با هر وسيله اي آگاه کنند.

طي قانون اين وزارتخانه آمده است: ممانعت از فيلمبرداري، تصويربرداري و عکاسي از حرمين شريفين و صحن آنها با وسايل مختلف به منظور حفظ قداست اين اماکن مقدس است و با اين کار سعي مي شود جو عبادي و بندگي پروردگار براي کساني که به زيارت خانه خدا و مسجدالنبي آمده اند، فراهم شود. تصويربرداري از داخل حرم شريف منجر به تشويق، ازدحام و نگراني مي شود.

(این هم ماله ی آخر)

در ادامه اين قانون آمده است: روزنامه ها، خبرگزاريها و رسانه هاي گروهي وظيفه دارند تا حجاج را آگاه کنند و با نصب پوستر و توزيع بروشورهايي در اماکن اسکان زائران، آنها را نسبت به اين امر اقدام کنند.

*****

از همین وبلاگ بخوانید:

12 امام مهربون یا 12 خرس معصوم

دسته‌ها: واقعیت, پله پله تا ملاقات نا خدا | برچسب‌ها: ، ، ، ، ، ، ، ، ، ، ، ، | 137 دیدگاه

اصول دین از دیدگاه امام نقی(ع)

امام نقی و عرزشی ها همیشه دچار مناقشه و جدال بودند

یکی از موضوعات مورد اختلاف بین آنها این بود که عرزشی ها میگفتند اصول دین پنج تاست

اما امام نقی همواره نظرشان را رد میکرد و میفرمود اصول دین چهار تاست:

بول – غائط – حیض – منی

(ارکان الدین فی الحکومة المسلمین – ابن یتیمچه)

دسته‌ها: پله پله تا ملاقات نا خدا, احادیث نقوی | برچسب‌ها: ، ، ، ، | 2 دیدگاه

نقی و اثبات فواید گریه

نقی (ع) در تشریح فواید اینکه دین اسلام ، دین گریه و عزا و ماتم است ، ضمن اینکه جاری شدن اشک را برای شستشوی چشم بسیار مفید میدانستند آنرا از نظر علم ریاضی اینگونه اثبات کردند:

ما یکصد و بیست و چهار هزار پیغمبر داریم و تعداد روزهای یک سال سیصد و شصت و پنج روز می باشد

پس بنا بر اصل لانه کبوتر حداقل یک روز از سال وجود خواهد داشت که در آن بیش از 340 پیامبر مرده باشند

بنا بر این اصل ما 365 روز سال را باید عزادار باشیم که هم برای چشممان مفید است هم اینکه گریه به حال اهلُ الله ثواب بسیاری دارد

راه حلی که حضرت ارائه دادند:

124000/365

اگر m=روزهای سال

وn=تعداد پیامبران

و n>m باشد

پس دستکم یک روز از سال وجود خواهد داشت که 399+1 پیامبر در آن مرده باشند

جبر و احتمال نقوی – باب سرگرم کردن مردم – همان جلدغائط رنگ

دسته‌ها: پله پله تا ملاقات نا خدا, احادیث نقوی | برچسب‌ها: ، | بیان دیدگاه

کتاب 23 سال از علی دشتی

برای مشاهده نسخه پی دی اف کتاب 23 سال روی 23_YEARS کلیک کنید و برای ذخیره آن ، save as را از مرورگر خود انتخاب نمائید و برای دانلود به ادامه مطلب مراجعه کنید

به خواندن ادامه دهید

دسته‌ها: Uncategorized, پله پله تا ملاقات نا خدا | برچسب‌ها: ، ، ، ، ، ، ، ، ، ، ، ، ، ، ، ، ، ، ، ، ، ، ، ، ، | بیان دیدگاه

وب‌نوشت روی WordPress.com. پوسته: Adventure Journal کاری از Contexture International.