به خودت بگو: «به تو چه!!!»
این یک جمله ی سازنده است که باید بیشتر اوقات در حدیث نفس به خودمون بگیم.
مثلا ممد داره سیگار میکشه ، جواد بهش میگه:«نـَکِش … ضرر داره» جواد هم میگه:«اگه نکشم … چی بکشم؟»
یکی نیست به جواد بگه: آخه بتوچه؟ حتما خودش میدونه ضرر داره دیگه، اصلا خودش میخواد سرطان ریه بگیره … اصلا دوست داره پوکی استخوان بگیره … بتوچه؟ هان؟
این حرکت مخصوص آخوند هاست … اونها هم به زور میخوان مردم رو ببرند بهشت …
آقا شما چیکار داری؟ من دوست دارم برم جهنم بسوزم … مشکلی داری؟ تو نماز شب بخون برو بهشت!
اصلا بتوچه که یه عده میشینند و چهارلیتری عرق میخورند یا با آفتابه شراب سر میکشند؟ اینم به تو مربوطه؟ میخوای لایک بگیری تو فیسبوق که ازاین پستهای دلقک بازی میذاری؟ دوست داری بخندی؟
برو جلو آینه بشین تا دلت میخواد به خودت بخند … اگه کسی گفت چرا… هیچ کس کارت نداره
میدونی ما عادت کرده یم که توی هر سوراخی انگشت بکنیم و به هر چیزی کار داشته باشیم
اتفاقات زیادی در اطراف ما هست که لازم نیست ما بهش کار داشته باشیم ولی این شخصیت سوراخ یاب ما، باعث میشه که «پتروس وار» توش انگشت کنیم
آقا … من تو وبلاگم چرت مینویسم … کفر مینویسم … بتوچه …تو هم برو یه وبلاگ بزن توش حرف حساب بنویس …. هان؟ کسی بهت کاری داره؟
نه من تو رو مجبور میکنم که بیای اینجا و نه کسی منو مجبور میکنه بیام اونجا فحاشی کنم.
وَالسَلامُ عَلی مَنِ اتَّبَعَ هذا الاصل ِ الـ«بتوجه»
***
از همین وبلاگ بخوانید:
ای کسیکه بعد از استمناء ، خودارضایی میکنی!
هر کی بنزین رو گرون نکنه، روحانی خره!!!
جشن انقلاب اسلامی به گرد «شهیاد»
سبد کالا یا حماسه ی ساندیس؟ مسئله این است