احادیث نقوی

آیا نذری ِ امام حسین را بگیریم؟

به نظر من بین «نذری گرفتن» و «نذری پذیرفتن» تفاوت وجود دارد و این ها دو حالت متفاوت هستند.

«نذری پذیرفتن» زمانیست که شما در خانه تان خیلی با آبرو نشسته اید، ناگهان کسی زنگ منزل شما را به صدا در می آورد و وقتی شما در را باز میکنید می بینید کسی برایتان نذری آورده است.

خب شما می توانید هم یک بیخدا باشید و هم نذری امام حسین را بخورید، دلیلی وجود ندارد  که شما آن نذری را قبول نکنید یا اگر قبول کردید، نخورید یا دور بریزید.(بخاطر حس بدی که نسبت به ادیان دارید)

این موضوع با «نذری گرفتن» یا بهتر بگویم «دنبال نذری دویدن» فرق دارد. من و شما بارها دیده ایم که افراد زیادی برای گرفتن نذری صف می بندند و و یا توی سر و کله ی هم میزنند و کلی وحشی گری و بی آبرویی در می آورند.

هدف اصلی من از نگارش این مطلب آن است که بگویم «میشود به عنوان یک بی اعتقاد در متن مملکتی اسلامی زندگی کرد، بدون اینکه به خودمان سختی بدهیم» ما نباید در هیچ زمینه ای تعصب داشته باشیم.

مثلا من به عنوان یک بیخدا هیئت نمی روم و عزاداری هم نمیکنم و توی صف نذری هم نمی ایستم، ولی اگر کسی به من نذری تعارف کرد، با کمال احترام میگیرم و میگویم «خیلی ممنون، خدا قبول کند!!!»

در حالیکه در درونم به حرف خودم میخندم و به این فکر میکنم که نباید خودم را از لذت ِ خوردن ِ یک قیمه ی خوشمزه محروم کنم … آن هم قیمه ای که خودش به سراغ من آمده و من تلاشی برای بدست آوردنش نکرده ام!

یادتان باشد اگر دین ندارید ، لااقل برای قیمه توی سر و کله ی هم نزنید – امام نقی (علیه ِشِت)

مطالب مرتبط:

احمدی نژاد و مشایی پس از قدرت

پیام امام حسین به جهانیان

امام حسين دختري بنام رقيه نداشته است

نوشته های اخیر همین وبلاگ:

گزارش یک آهنربایی از «گاو»ریل «غار»سیاه «مارِ»ِکِز کرده

طرز تهیه عرق کشمش (ودکا کشمش) بصورت تصویری

سایر مطالب:

پله پله تا ملاقات ناخدا

معجزات الهی در طبیعت (عکس)

قتل در فراش

رابطه ی گوزیدن امام نقی و صلوات

اسلام ، دینی که با یک گوز فرو می ریزد

همانا دین نزد خدا اسلام است و بقیه پشم هستند

نحوه ی مسلمان شدن بادمجان (تصویری)

اگر رژیم عوض بشه ، شوهرم میره دیسکو!!!

بیمه حضرت ابوالفضل (بیمه شخص ثالث + بدنه + سرقت)

متن ترانه ی قرآن از افشین فروتن + لینک دانلود فایل صوتی

علت استعفای پاپ ، آیا این نبود؟

کتاب 23 سال از علی دشتی

دسته‌ها: مطالب آموزشی, واقعیت, احادیث نقوی, طنز | برچسب‌ها: ، ، ، ، ، ، ، ، ، ، ، ، ، | 4 دیدگاه

نرمش قهرمانانه در کلام امام نقی

امام نقی (علیه شِت) را پرسیدند: یا اماما! نرمش قهرمانانه دیگر چیست که این علی مفنگی می گوید؟ آیا اشاره به صلح امام حسن داف باز دارد؟ یا آن جام زهرماری که روح الله کوفت کرد؟

امام نقی دستی به مرکز اعتماد به نفسشان کشیدند فرمودند: این چرت و پرتها چیست؟ نرمش قهرمانانه یعنی یه وارو … دو وارو …پشتک و وارو …آفتاب بالانس … و در نهایت مهتاب بالانس ، بگیم آمریکا! ما گــُه خوردیم!!!

مخالف دیپلماسی نیستم ها... بدنم نرمه!

مخالف دیپلماسی نیستم ها… بدنم نرمه!

دسته‌ها: احادیث نقوی, عکس، کاریکاتور، نقاشی | برچسب‌ها: ، ، ، ، ، ، ، ، ، | 3 دیدگاه

تمثال مبارک امام خامنه ای (ص) خلیفة النقی (ع)

زیارت نامه خاصه امام خامنه ای صلی الله علیه:

السلام علیک ایهاالسید العلی الفقیر الخامنه ای یابن نقی الله ، یا عذاب الله فی خلقه ، یا شیافنا فی ما تحتنا ، ایّها المعتاد با النواع النئشه جات ، بحق اِبنک المجتبی القاتل ! اسفندلا عند الله یا فجیعاً عندالله

تمثال مبارک امام خامنه ای که ویژگی های جد بزرگوارش امام نقی در چهره ی ایشان هویداست

تمثال مبارک امام خامنه ای که ویژگی های جد بزرگوارش امام نقی در چهره ی ایشان هویداست

دسته‌ها: احادیث نقوی, عکس، کاریکاتور، نقاشی | برچسب‌ها: ، ، ، ، ، ، ، ، ، ، | بیان دیدگاه

پایان رمضان به روایت امام نقی

جمعی از اصحاب خدمت امام نقی نشسته بودند که از ایشان خواستند جوکی برایشان تعریف کند؛

حضرت فرصت را غنیمت شمرد تا خاطره ای از پیامبر اکرم برایشان ذکر کند.

حضرت از قول رسول خدا فرمود «اگر بنده ارزش ماه رمضان را میدانست آرزو میکرد سراسر سال رمضان باشد»*

پس از تعریف کردن این خاطره ، اصحاب بصورت یوهاهاهاها زدند زیر خنده

*بحار الانوار ج96 ص326

دسته‌ها: احادیث نقوی | 2 دیدگاه

نقطه ی بی نهایت قِبلَتِین

نقی و یاران برای تبلیغ دین اسلام با کشتی به اقیانوس آرام زده بودند که هنگام نماز ظهر شد. در این موقع آنها به نقطه طول غربي 140،10 و عرض جنوبي 21،51 رسیده بودند.

یاران از حضرت سوال کردند که حالا به کدام سمت نماز بخوانیم ای نشانه ی خدا !

حضرت قبله یاب خود را از شلوارشان بیرون آوردند و شروع به چرخیدن  کردند. اما از آنجایی که آن محل ، دقیقا نقطه مقابل کعبه بر روی زمین بود و بی نهایت قبله داشت ، حضرت آنقدر به دور خود چرخیدند که با حرکت دریلی ، کف کشتی را سوراخ کردند و کشتی شان غرق شد.

اختلال در قبله نمای امام – بخش سردرگمی های تاریخی – کتاب ِ «زمین مسطح نیست ای خدا»

مطالب قدیمی تر:

طرز تهیه آب نیسان ( با خواص ویژه)

اسلام دینی که با یک گوز فرو می ریزد

دسته‌ها: واقعیت, احادیث نقوی | برچسب‌ها: ، ، ، ، ، ، ، ، ، ، | بیان دیدگاه

تولد نوزادان سه والدی از دیدگاه امام نقی

امام نقی با تولد نوزادان سه والدی خیلی موافق بودند ، حتی بیشتر از سه والد !!!

ایشان در پاسخ به اینکه آیا یک نوزاد می تواند بیشتر از دو والد داشته باشد فرمودند: بله البته … یک کودک میتواند مادرهای متعددی داشته باشد ولی پدرش همان یکی باشد. همچنین ایشان معتقد بودند چهار تا دائمی و هفتاد تا صیغه ای  می تواند هفتاد و چهار والده ی خوب برای یک مرد و فرزندانش به ارمغان آورد.

(استفتائات ژنتیکی امام به نفع خودشان)

دسته‌ها: احادیث نقوی | برچسب‌ها: ، ، ، ، ، ، ، ، | بیان دیدگاه

رابطه ی گوزیدن امام نقی و صلوات

امام نقی بر مجلسی نشسته بود که ناگهان بی اختیار گوزید؛ مردم مانده بودند که بخندند یا گریه کنند ،که یکی برخاست و پرسید: یابن رسول الله ! چون امام بگوزد، چه بايد گفت ؟ حضرت فرمود: بگوئید صلى الله عليك (رحمت خدا بر تو باد).

منبع:

ايـوب بـن نـوح گويد: روزى خدمت امام عليه السلام بودم كه آن حضرت عطسه كرد، من عـرض كردم قـربانت ، چون امام عطسه كند، چه بايد گفت ؟ فرمود: ميگويند: صلى اللّه عليك (رحمت خدا بر تو باد).

اصول كافى جلد 2 صفحه 275 روايت 1

مطالب مرتبط:

اسلام ، دینی که با یک گوز فرو می ریزد

12 امام مهربون یا 12 خرس معصوم

دسته‌ها: مستندات تاریخی, پله پله تا ملاقات نا خدا, احادیث نقوی | برچسب‌ها: ، ، ، ، ، ، ، ، | 79 دیدگاه

نوشدارو قبل از مرگ سهراب (به روایت امام نقی)

شخصی برای امام نقی شاهنامه میخواند تا اینکه به داستان رستم و سهراب رسیدند. یکی از اصحاب سوال کرد یابن رسول الله ! آیا همیشه نوشدارو بعد از مرگ میرسد؟

حضرت لبخندی زد و گفت : خیر … همین بلاد پارس را نگاه کن … روحانی قبل از سقوط رژیم رسید

که با این سخن ، صحابه همه از هوش برفتندی …

مطالب مرتبط:

بار دیگر یک مارمولک ، رئیس جمهور ایران شد

دسته‌ها: احادیث نقوی | برچسب‌ها: ، ، ، ، | بیان دیدگاه

امام نقی و تنفر از دریافت وجوهات

شخصی بر پسر رسول خدا ، امام نیمه هادی النقی وارد شد و سوال پرسید:

چرا شما از مردم وجوهات می گیرید؟ آیا به آن احتیاج دارید؟

حضرت از شنیدن این سوال بدجوری برآشفت و شروع به گریه و زوزه کشی کرد تا جایی که نزدیک بود جر بخورد ، سپس وقتی دیگران او را آرام کردند فرمود: کسی که فکر کند ما به وجوهات مردم نیاز داریم خر است ، ما این وجوهات را علیرغم میل باطنی میگیریم تا گناهان مردم را مثل پاک کن ، پاک کنیم.

امـام صـادق عـليـه السلام فرمود: كسى كه معتقد باشد كه امام به آنچه در دست مردم است احتياج دارد كافر است . بلكه مردم نيازمندند كه امام (خمس و سهم و ساير وجوه را) از آنها بـپذيرد، خداى عزوجل فرمايد: «از اموال آنها زكوة بگير تا آنها را به وسيله آن پاك و بى آلايش سازى 104 سوره 9-»

اصول كافى جلد 2 صفحه 488 روايت 1

 

دسته‌ها: مستندات تاریخی, واقعیت, پله پله تا ملاقات نا خدا, احادیث نقوی | برچسب‌ها: ، ، ، ، ، ، ، ، ، ، | بیان دیدگاه

امام نقی در تفسیر آیه 191 سوره بقره

+ ابولاش دستاشو ببند !!!

– صبر کن نقی جون … خیلی دست و پا میزنه …

+ اَه … چقدر دست و پا چلفتی هستی … الان پلیس ها میان …

– نقی جون کمک کن ببریمش توی پیاده رو …

+ خوبه … همین جا خوبه … بسم الله بگو …

– آهان … بُریدم … برو هندی کمو بیار فیلم بگیریم …

+ خب … دارم ازت فیلم میگیرم … شروع کن دیگه!

ابولاشی در حالیکه چاقو و ساطور در دست دارد: وَاقْتُلُوهُمْ حَيْثُ ثَقِفْتُمُوهُمْ وَأَخْرِجُوهُم مِّنْ حَيْثُ أَخْرَجُوكُمْ وَالْفِتْنَةُ أَشَدُّ مِنَ الْقَتْلِ وَلاَ تُقَاتِلُوهُمْ عِندَ الْمَسْجِدِ الْحَرَامِ حَتَّى يُقَاتِلُوكُمْ فِيهِ فَإِن قَاتَلُوكُمْ فَاقْتُلُوهُمْ كَذَلِكَ جَزَاء الْكَافِرِينَ  (هر جا که آنها را بيابيد بکشيد و از آنجا که شما را رانده اند ،، برانيدشان ، که فتنه از قتل بدتر است و در مسجدالحرام با آنها مجنگيد ، مگر آنکه با شما بجنگند و چون با شما جنگيدند بکشيدشان ، که اين است پاداش کافران)

+ بریم دیگه!!!

– نه … من صبر میکنم تا پلیس بیاد …

+خاک تو سر خرت … من رفتم … از زنت هم مراقبت میکنم … خیالت راحت!!!

«مکالمات امام نقی و ابولاش در لندن هنگام قتل نظامی انگلیسی»

دسته‌ها: واقعیت, احادیث نقوی | برچسب‌ها: ، ، ، ، ، ، ، ، | بیان دیدگاه

امام نقی و امتحانات الهی

امام نقی از بین امتحانات الهی ، بیشتر به امتحان حضرت ابراهیم علاقه داشت ، طوریکه هر چند وقت یکبار زن و فرزندش را به بیابان می برد و آنها را رها میکرد و همسر جدیدی اختیار میکرد.

این کار دو حُسن داشت:

یکی آنکه از غرغر زن اولی و ونگ ونگ بچه اش راحت میشد

دیگری آنکه با گرفتن زن جدید ، همواره تنوع در زندگی ایشان جریان داشت

 

دسته‌ها: احادیث نقوی | برچسب‌ها: ، ، ، ، ، ، ، ، ، | بیان دیدگاه

امام نقی: ماست من ترشه؟؟؟

تاجری ثروتمند به سامرا وارد شد ، مردم هم مثل «ندید بدید» ها دور او جمع شده بودند تا ببینند او چه شکلی است

خبر به گوش نقی (ع) رسید ، حضرت که همیشه ادعای گُنده گوزی داشتند به معرکه شتافتند تا وی را به خانه ی خود برده و تلکه نمایند. لذا دست تاجر را گرفته ، کشان کشان به خانه بردند تا او را مهمان کنند.

سر ناهار حضرت رو به تاجر گفت: از این ماست هم بخور … خوشمزه است … بچه ها(سوسن) درست کرده اند …

تاجر از ماست کمی چشید و گفت: اين ماست ترش است و در هندوستان ماست بهتر از اين يافت مي‌شود.

حضرت ابولاش را ندا داد تا ترکه ای از درخت انار بکند ، آنگاه تاجر را به طویله بردند و تا میخورد کتک زدند و دارایی ها او را به شماره حساب 100 امام واریز کردند.

شخصي در مدينه منوره ماست خريد و گفت: اين ماست ترش است و در هندوستان ماست بهتر از اين يافت مي‌شود. شب در خواب ديد که رسول اکرم صلي‌الله‌عليه‌وسلم به او فرمودند: «اي بي‌ادب! اي محروم از عشق! از مدينه خارج شو»! (منابع: اصلاح آنلایناحناف خواف)

دسته‌ها: پله پله تا ملاقات نا خدا, احادیث نقوی | برچسب‌ها: ، ، ، ، ، ، ، ، ، ، ، ، ، | بیان دیدگاه

امام نقی و اثبات حقانیت پنج تن آل عبا

شخصی بر امام نقی داخل شد و گفت: یابن رسول الله من دو سوال از شما دارم.

حضرت با سعه ی صدر همیشگی خود فرمود: بپرس!

شخص گفت: چرا همه ی انسان ها پنج انگشت دارند؟

امام نقی فرمود: خب این اعجاز عددی از جانب الله است که خواسته به انسان ها نشان بدهد تعداد افراد پنج تن آل عبا ، با تعداد انگشتان دست برابر است. بنا بر این باید به حقانیت ایشان پی ببریم.

شخص دستش را از جیبش درآورد گفت: سوال دومم اینست،چرا من بصورت مادر زادی شش انگشتی هستم؟

حضرت پس از کظم غیظ کوتاهی ، انگشت اضافی آن شخص را با ذوالنقار بریدند.

دسته‌ها: احادیث نقوی | برچسب‌ها: ، ، ، ، ، ، ، ، ، ، ، | بیان دیدگاه

امام نقی و راه حل تحمل فقر

شخصی تهیدست بر امام نقی وارد شد و از فقر و تنگدستی نالید و گفت: این چه زندگی نکبت باریست که ما داریم؟ چرا همه ی سختی ها و مشکلات برای ماست؟ چرا همه ی بلاها بر سر ما می بارد؟

حضرت فرمود: آن فرد کور را نگاه کن! آیا دوست داشتی پولدار بودی ونابینا باشی؟

شخص گفت: نه!

امام گفت: آیا افراد کر را دیده ای؟ آیا دوست داشتی ثروتمند بودی و ناشنوا باشی؟

شخص گفت: خیر!

امام گفت:به معلولان نگاه کن! آیا دوست داشتی شبها روی پول غلت میزدی در حالیکه دست یا پا نداشته باشی؟

شخص گفت: به هیچ وجه!

امام نقی گفت:پس برو خدایت را شکر کن که سلامتی داری و طمع بیجا نکن!!!

نقل است که آن شخص روزی یکبار دست و پا و چشم و گوشش را می بست و خودش را روی زمین می کشید تا اینگونه فقر را فراموش کند.

کتاب«مردم را فقیر نگه دار تا حکومت کنی» – به قلم عباس واعظ طبسی – انتشارات تولیت آستان قدس رضوی

دسته‌ها: احادیث نقوی | برچسب‌ها: ، ، ، ، | بیان دیدگاه

کانگورو ، گوریل ، خرس و روباه اولین حیواناتی بودند که مسلمان شدند

و آنانکه آیات حق را می بینند و الله را تکذیب میکنند ، به راستی از زیان کارانند (1) به کانگور نگاه کنید که چگونه خلق شده است؟ (2) ما در پاهایش فنر کار گذاشتیم (3) و به گوریل بنگرید که چقدر شبیه خودتان است ، مبادا به واسطه ی گوریل ، وجود ما را تکذیب کنید (4) و خرس را ندیدی که رسول ما ضامن او گشت تا آهو او را نخورد (5) به راستی که خدا خیر الماکرین است و این مکر را در روباه بیابید (6) «راست گفت خداوندی که از زبان محمد زر می زند»

آیات حق تعالی در زمین و آسمان کره ی شمالی آشکارند ، برای کسانی که می اندیشند

آیات حق تعالی در زمین و آسمان کره ی شمالی آشکارند ، برای کسانی که می اندیشند

دسته‌ها: مستندات تاریخی, واقعیت, پله پله تا ملاقات نا خدا, احادیث نقوی, عکس، کاریکاتور، نقاشی | برچسب‌ها: ، ، ، ، ، ، ، ، ، | ۱ دیدگاه

پیام محکومیت امام نقی درباره انفجارهای آمریکا

ابالاش از نقطه ی صفر جنسی بر آغا امام نقی وارد شد و گفت:
یابن رسولولو! دیدی چکار کردیم؟
حضرت گفت: خفه شو!
ابالاش: هه هه! بوستون را می گویم نقی جان! دیدی بچه های پایگاه چکار کردند؟
نقی: می گویم دهان گشادت را ببند! مگر دوربین را پشت سرت نمی بینی؟
سه … دو … یک !!!
مجری: به نام خدا امروز به منزل ولی امر مسلمین آمدیم تا از زبان ایشان انفجارهای آمریکا را محکوم کنیم.
نقی: به نام خدا هستم پیام ما برای جهانیان پیام صلح و دوستی و برابری و برادریست
جمع حاضر: الله اکبر … الله اکبر … مرگ بر آمریکا …. مرگ بر اسرائیل … مرگ بر ضد ولایت فقیه

دسته‌ها: احادیث نقوی | برچسب‌ها: ، ، ، ، ، ، ، ، ، ، | بیان دیدگاه

مراسم شهادت بیب بیب فاطمه زهرا – سخنران: امام نقی

امام نقی بالای منبر برای مردم روضه خوانی می کرد و بشدت گریه می نمود ، وی ابولاشی را مامور کرده بود که از پشت منبر به سمت چشمانش گاز اشک آور بپاشد ، ایشان در وصف پی پی دو عالم چنین بیان کرد:

مهمترین ویژگی ایشان آن بود که وی مامان ِباباش بود ، نه اینکه فکر کنید بابایش را به دنیا آورده بودها!!! ، بلکه بابایش فکر میکرد که او مامانش است. اتفاقا یک آخوند کراواتی از بلاد فارس هم کتابی دارد با عنوان «فاطمه ، فاطمه است» ، چون بعضی از خوارج کندوان ادعا می کردند که «فاطمه ، اکبر جیگرکی است» . ضمن اینکه ایشان به پیروی از همبازیشان عایشه ، در 9 سالگی دانشگاهشان تمام شد و ازدواج کردند. البته قرار بود که سه پسر داشته باشند به نام های «حسن و حسین و روح الله … که خوشبخت بشن ایشالا» ولی نشد ، یعنی روح الله شان 1400 سال بعد به دنیا آمد و بلاد فارس را با رنگ قهوه ای نقاشی کرد.از قضا می گویند روزی بیب بیب فاطمه زهرا در خانه مشغول رسیدگی به امور کمپین یک میلیون امضا بود و امام علی هم در آشپزخانه مشغول شستن کهنه ی حسنین بود که یکی در زد، حضرت زهرا فرمودند: آب طالبی ! بیا برو در را باز کن ، پیتزاها را آورده اند… علی گفت:نوکرتم مخلصتم بانوی من…سرور من ! دارم لباس گهی حسنین را می شویم … خودت باز کن … خودم قول می دهم یک انجمن حمایت از حقوق زنان برایت بزنم و تو را رئیس آن کنم.

بانو گفت: بس است دیگر … خفه شو … به هیچ دردی نمی خوری!

و خود ایشان رفتند که در را باز کنند. حضرت زهرا هیچوقت عادت نداشت از لفظ «کیه؟» استفاده کند ، این بود که وقتی به پشت در رسید ، بصورت ناگهانی در را باز کرد و بطور غیرقابل باوری دید که کسی نیست!

بنابراین او که تصور داشت دوژمنان پشت در باشند ، وقتی با کوچه ی خالی مواجه شد ، دچار شوک شدیدی گشته و جان به صدآفرین تقدیم نمود … اوه اوه اوه … همه با هم بگید مـــظلوم حســین … مـــظلوم حســین …

اوووووووی  … شما آقا … بله با شمام … برای چی با خودت قابلمه آوردی؟ او را بگیرید … و صل الله علی … قیمه بادمجانه امشب … چه شبی ست … شب ته دیگ است امشب … به خواهران دو تا بدید … لامصبا صبر کنید من هم از منبر بیایم پایین … بسه دیگه لاشی کورم کردی … برو جا بگیر …

دسته‌ها: احادیث نقوی | برچسب‌ها: ، ، ، ، ، ، ، ، ، ، ، ، | 4 دیدگاه

امام نقی همه مردم دنیا را «راست دست» می دانست

شخصي نزد امام نقی با دست چپ غذا مي‌خورد، حضرت به او فرمود: «با دست راست بخور». او گفت: نمي‌توانم ، چون من «چپ دست» هستم. امام گفت: هان؟ چی؟ «جب دست» چیه پفیوز؟ منو مسخره میکنی؟ ای بی ادب!

سپس درجا آن شخص را بصورت  نگینی خُرد کردند و لای برنج ریختند و میل نمودند

*و اینگونه بود که پیامبر یک امت نمی دانست پنج درصد انسان ها «چپ دست» هستند ، طبق روایت زیر:

1-كسى با دست چپ غذا مى خورد، پيامبر گرامى (صلى الله عليه و آله و سلم ) ديد آن شخص با دست چپ غذا مى خورد، فرمودند: بادست راست غذا بخوريد. گفت: نمی توانم ، پیامبر فرمود: «نخواهی توانست» آنچه او را از خوردن با دست راست منع کرد تکبر بود، راوی می گوید: وی پس از این دیگر نتوانست دست راست خود را به سوی دهان بلند کند
((ناسخ التواريخ ، ج 4 – 5، ص 110)).

2-از سلمه بن اکوع رضی الله عنه روایت است که مردی نزد رسول خدا صلی الله علیه وآله وسلم با دست چپش غذا خورد،
پیامبر فرمود: با دست راست غذا بخور» گفت: نمی توانم فرمود: نخواهی توانست» آنچه او را از خوردن با دست راست منع
کرد تکبر بود، راوی می گوید: وی پس از این دیگر نتوانست دست راست خود را به سوی دهان بلند کند»

دسته‌ها: مستندات تاریخی, واقعیت, پله پله تا ملاقات نا خدا, احادیث نقوی | برچسب‌ها: ، ، ، ، ، ، ، ، | 5 دیدگاه

عفیر خزعلی بالاخره اعتصاب یونجه ی خود را شکست

خبرگزاری  ِ نیقنا: عفیر خزعلی پس از ده سال اعتصاب ِیونجه در طویله ی امام نقی ، بالاخره پس از آشکار شدن ِبارقه های امید ، اعتصاب یونجه و شبدر ِ خود را شکست

به گزارش خبرنگار نیقنا امام نقی که در جمع میلیونی و خودجوش ِمردم  سامرا حاضر شده بود ، به نامه ی سرگشاده ی عفیر ِخزعلی ، پاسخ ِ ته بسته داد و گفت: دوژمنان بدانند که ما اگر گوشت و پوست هم را بخوریم ، استخوان های همدیگر را دور نمی اندازیم.

پس از مدت کوتاهی ، عفیر خزعلی که در طویله ی سامرا محبوس بود ، اعتصاب خود را با خوردن یک کامیون یونجه شکست!!!

دسته‌ها: احادیث نقوی | برچسب‌ها: ، ، ، ، ، ، ، ، ، | بیان دیدگاه

سربازان گمنام امام نقی (عکس)

سربازان جان به کف ، عاشقان غیور ِولایت ، دلاوران ِ همیشه در صحنه ، یاران ِ همیشه خندان ، سربازان باکره ، که میخوریشان مثل مُربا با کره ، کسانی که همواره آماده ی رفتن به زیر تیغ امام نقی (ذوالنعوظ مبارکشان) هستند ، در رژه ای منظم و یکپارچه با آرمان های آن امام تجدید حال نمودند

الـــلـــه ُ اصـــــغـــــر !!!جانــم فـدای اخــتـــر !!!

الـــلـــه ُ اصـــــغـــــر !!!
جانــم فـدای اخــتـــر !!!

دسته‌ها: احادیث نقوی, عکس، کاریکاتور، نقاشی | برچسب‌ها: ، ، ، ، ، ، ، | ۱ دیدگاه

گروه «بر و بکس» امام نقی در مقابل گروه «بریکس»

به دنبال قدرت گرفتن گروه بریکس* ، امام نقی گروه بروبکس را در سامرا راه انداخته بود که تشکیل میشد از «عفیر،شمقدر، ابالاش، سوسن،لایشه»

کار این گروه این بود که جلوی سفارت کشورهای بریکس جمع میشدند و پس از یک تظاهرات مسالمت آمیز ، از دیوار این سفارت ها بالا میرفتند ، کارمندان مرد را میکشتند ، کارمندان زن را تصاحب میکردند و سپس سفارت را به آتش می کشیدند.

*بریکس – BRICS : نام گروهی به رهبری قدرت‌های اقتصادی نوظهور است که از به هم پیوستن حروف اول نام انگلیسی کشورهای عضو برزیل، روسیه، هند، چین و آفریقای جنوبی تشکیل شده‌است

دسته‌ها: احادیث نقوی | برچسب‌ها: ، ، ، ، ، ، ، ، ، ، | بیان دیدگاه

امام نقی: گر مِی بخورم ، من غم نخورم

ابوالعِنَب با انگشت سوال بر امام نقی وارد شد و پرسید: یابن رسولولو! چگونه است که  از دوازده امام شیعیان ،  نُه تای آن ها مسموم شده اند آن هم اکثرا با چیزهایی نظیر انگور یا آب انگور؟

حضرت بر پیشانی خود زد و های های شروع به گریه و ننه من غریبم کرد و گفت: بخدا که ما اهل بیت غریبیم و غم بسیار داریم ، از آن جهت خدا به ما فرموده: برای از یاد بردن غم ها ، آب انگور بنوشید

(امام صادق فرمودند : نوح از غم به خدا شکایت کرد ، خداوند به او وحی کرد انگور بخور که غم را می برد – وسائل – ج17 ، ص117 همچنین طب الصادق)

بنازم به اون رویی که شما اهل بیت دارید ...

بنازم به اون رویی که شما اهل بیت دارید …

 

دسته‌ها: مستندات تاریخی, واقعیت, احادیث نقوی, عکس، کاریکاتور، نقاشی | برچسب‌ها: ، ، ، ، ، ، ، ، ، ، ، ، ، ، ، ، ، | 4 دیدگاه

بیمه حضرت ابوالفضل (بیمه شخص ثالث + بدنه + سرقت)

امام نقی اولین کسی بودند که در سامرا صنعت بیمه را متحول کردند ، طوریکه برای شتر های عبوری سه نوع خاص از خدمت را ارائه میدادند و هر شتری که بیمه نداشت،آنرا به پارکینگ بیت شان انتقال داده و ظرف یکی دو روز کباب می کردند و میخوردند

بیمه شخص ثالث: بصورتی بود که بیمه گر(امام نقی) به نیت امام ثالث یعنی امام حسین ، ثلث دارایی های شخص را دریافت می کردند و پس از آن ،اگر شخص بیمه گذار دچار تصادف میشد ، امام نقی به طرفداری از او ، شخص آسیب دیده را به سه قسمت مساوی تقسیم می نمود

بیمه بدنه: بدین گونه بود که امام نقی به نیت حضرت ابرفرض که بیمه بدنه نداشتند و دو دستشان را در راه خدا داده بودند ، دو تن از کنیزان یا همسران شخص بیمه گذار را به مدت یکسال تملک میکردند و در مقابل هر جا که شتر ِ شخص آسیب می دید ، یک وعده جماع با شتر آسیب دیده انجام میدادند که شتر به طرز شگفت آوری شفا می یافت

بیمه سرقت: این بیمه مختص امام نقی بود ، طوریکه شخص بیمه گذار پس از پرداخت وجه ، اگر شترش دزدیده میشد ، بلافاصله به بیت امام رجوع میکرد و آنرا پس میگرفت

حضرت زهرا در 1400 سال پیش برای خودش نتوانست کاری کند، چطور باید توقع داشت که در 1400 سال بعد از مرگش برای دیگران کاری کند؟

حضرت زهرا در 1400 سال پیش برای خودش نتوانست کاری کند، چطور باید توقع داشت که در 1400 سال بعد از مرگش برای دیگران کاری کند؟

نمونه هایی از بیمه نامه های جعلی:دخیل یا ابالفضل ... یا زهرا

نمونه هایی از بیمه نامه های جعلی:دخیل یا ابالفضل … یا زهرا

جوابی که مردم جاهل پس از وقوع حوادث خواهند داد: حادثه شرم نکرد!!!گویا خود این افراد هم به چرت بودن اعتقادشان آگاهند که راه فرار برای آن باقی گذاشته اند

جوابی که مردم جاهل پس از وقوع حوادث خواهند داد: حادثه شرم نکرد!!!
گویا خود این افراد هم به چرت بودن اعتقادشان آگاهند که راه فرار برای آن باقی گذاشته اند

دسته‌ها: پله پله تا ملاقات نا خدا, احادیث نقوی, عکس، کاریکاتور، نقاشی | برچسب‌ها: ، ، ، ، ، ، ، ، ، ، ، ، ، ، ، ، ، | 17 دیدگاه

امام نقی: پس از هر سختی آسانیست

+ نقی جون! حساب ما چقدر شد؟

– همممم … یک به اضافه ی چهار … اونم شش ضربدر دو … اوومممم … چهل سکه!

+نقی جون بخدا من زن و بچه دارم نمیشه کمترش کنی؟

– اِنّ مَعَ العُسر ِ یُسرا … بده من!

+ نقی جون … چند روزه که بچه هام چیزی نخورده ند … نمیشه زکات را بگیری و خمس را ببخشی؟

– فاِنّ مَعَ العُسر ِ یُسرا … بده دیگه … انقدر این کیسه رو نکش … پاره میشه ها …

+ نقی جون پس یادت باشه … خودت قول دادی چهل حوری ِ بهشتی نصیبم کنیا …

– باشه حتما … به الله سفارشتو میکنم (نقی زیرلب: فردا هم میام علی الحساب زنتو می برم تا حساب و کتاب حوری های بهشت دستت بیاد)

«امام نقی و مشکلات خاص در هنگام وصول وجوهات»

دسته‌ها: احادیث نقوی | برچسب‌ها: ، ، ، ، ، ، ، | بیان دیدگاه

چاوز: یا نقی جان! مقتدای من تویی!

سرباز گمنام امام زمان ، مرد ِحق ، یکی از حواریون حضرت مسیح ، شیعه ی امام خامنه ای ، منتظرُ المهدی ، شهید راه خدا که شامل شعار«شهیدان زنده اند … الله اکبر» نیز میشود ، در وصیت نامه اش خود را یک نقوی مخلص معرفی کرد

ما ایستاده ایم - ایستاده ریدن کار ماست

ما ایستاده ایم – ایستاده ریدن کار ماست

دسته‌ها: احادیث نقوی, عکس، کاریکاتور، نقاشی | برچسب‌ها: ، ، ، ، ، ، ، ، ، ، ، | 3 دیدگاه

بنده فعلاً نصيحت مي كنم

پس از اینکه عفیر و شمقدر پَته های یکدیگر را روی آب ریختند و معلوم شد که در نبود امام نقی ، کار سوسن بانو را می ساخته اند، امام نقی (ع) در خطابه ای کوبنده در مسجد سامرا بین مردم گفتند: بنده فعلا نصیحت می کنم ؛ اینکه بعدا چه گــُهی خواهم خورد ، هنوز درباره اش فکر نکرده ام

دسته‌ها: احادیث نقوی | برچسب‌ها: ، ، | بیان دیدگاه

نقی شکارچی (عکس)

امام نقی شکارچی بسیار ماهری بودند ؛ ایشان معتقد بودند که خداوند تمام موجودات را برای استفاده ی انسان آفریده است.

به همین خاطر از تمام امکانات یک موجود زنده بهره میگرفتند.

امام نقی (ع) علاقه زیادی به تاکسیدرمی موجودات داشتند و بجای جمع آوری پوست و شاخ و ... ، اعضای دیگر این حیوانات را نگهداری می نمودند

امام نقی (ع) علاقه زیادی به تاکسیدرمی موجودات داشتند و بجای جمع آوری پوست و شاخ و … ، اعضای دیگر این حیوانات را نگهداری می نمودند

دسته‌ها: احادیث نقوی, عکس، کاریکاتور، نقاشی | برچسب‌ها: ، ، ، ، ، ، | ۱ دیدگاه

نامه اینشتین به آیت الله بروجردی + عکس

تصویری از ملاقات آیت الله العظمی بروجردی با آلبرت اینشتین

تصویری از ملاقات آیت الله العظمی بروجردی با آلبرت اینشتین

این د ِ نِیم آف گاد … ببخشید … بسم الله الشیطان الرجیم

حاج آقا تقبل الله … انشاالله که عبادات شما عندالله محفوظ باشد و تحت تاییدات حضرت ولی تایم … ببخشید ولیعصر باشید

حاج آقا غرض از مزاحمت یک استفتائی داشتیم از خدمت شما

ما دیروز بعد از ظهر که از دانشگاه … ببخشید از حوزه علمیه … بر می گشتیم سر راه جیش مان گرفت ، هر چقدر اطراف را نگاه کردیم مستراح عمومی نیافتیم . لاجرم وارد ملک شخصی که در مسیرمان بود شدیم ، به سرعت بیت الخلاء را ردیابی کردیم و حواسمان بود که با پای چپ وارد شویم ، البته توالتش ازاین فرنگی ها بود ، آنگاه در حالیکه فشار بالایی را تحمل میکردیم قطب نما را از جیب مان بیرون آوردیم که مبادا پشت یا رویمان به قبله باشد ، بعد ازجهت یابی نشستیم و خود را آسوده نمودیم ، هنوز استبراء مان به بار سوم نرسیده بود که حس کردیم روی پای یک ضعیفه نشسته بودیم ، که او هم جیغ بلندی کشید ، یکدفعه از جا برخاستیم و با کون برهنه پا به فرار گذاشتیم ، در این حین چون شهوت مان جنبیده بود رطوبتی از ما خارج شد که نمیدانیم پاک است یا نجس ؟

سپس از روی ناچاری با مقداری سنگ و کلوخ تطهیر کردیم که بسیار هم دردناک بود

از قضا در راه برگشت به غروب آفتاب برخوردیم و گفتیم که بر ما واجب است نماز اول وقت بخوانیم

وسیله ای برای وضو نیافتیم ، ناچار بر مقداری پشگل خر تیمم کردیم و نماز خواندیم که بعدا فهمیدیم آن پشگل ها غصبی بوده است

خلاصه وقتی به خانه رسیدیم از گرمای وجود آن زنی که روی پایش نشسته بودیم عطشناک شده بودیم

لذا از اهل منزل طلب کام نمودیم ، که چون دچار عادت ماهیانه بود امتناع کرد

ما گفتیم که حد دخول را رعایت میکنیم ولی او قبول نمیکرد ، خلاصه به زور ِ چک و لگد او را خواباندیم ، حالا یادمان نیست که تا حد ختنه گاه دخول کرده ایم یا بیشتر

ولی پس از آن غسل ارتماسی کردیم

با این اوصاف خواستیم بپرسیم آیا نمازی که آخر شب خواندیم با این مشکلاتی که داشتیم درست بوده یا نه؟

آیا قضایش را بجا بیاوریم یا نه؟

آیا کفاره بر ما جاری میشود یا نه؟

تو را به خدا به ما جواب دهید

ما از عذاب یوم القیامه می ترسیم

خدا خیرتان دهد ، ضمنا خمس و زکات و سهم امام را نیز در داخل همین پاکت نهادیم

در دعاهای نیمه شب تان ما را نیز بسیار دعا کنید … اوووه اوووه اوووه … ببخشید نتوانستم جلوی گریه ام را بگیرم والسلام علی من التبعه الهدی

سید علی بـِرت نقیشتین

دسته‌ها: احادیث نقوی, عکس، کاریکاتور، نقاشی | برچسب‌ها: ، ، ، ، ، ، ، ، ، ، ، | 5 دیدگاه

دعوای بگم بگم عفیر و شمقدر

عفیر و شمقدر مشغول بحث و مجادله بودند که ناگهان امام نقی وارد طویله شد و فریاد زد:

چه خبر است؟ صدایتان تمام سامرا را برداشته است

شمقدر و عفیر که ساکت شده بودند به هم نگاهی کردند ، سپس شمقدر گفت: بگم ؟ بگم ؟ بگم؟

عفیر گفت: منم بگم؟ بگم؟ بگم؟

امام گفت: بس است دیگر! … عفیر ! تو بگو چه شده؟

عفیر گفت: یا اماما وقتی شما نبودید ، شمقدر به اتاقتان رفت و کار سوسن بانو را ساخت ، فیلمش را هم دارم.

شمقدر گفت: یا اماما ! این خر دروغ میگوید! وقتی من از اتاقتان بیرون آمدم خودش رفت داخل ، من فایل صوتی اش را نیز دارم.

امام گفت: خاک بر سر هر جفتتان ، اگر سوسن آش دهانسوزی بود که من به شما روی نمی آوردم … زودباش برگرد شمقدر! اول نوبت توست!

ابن لاریجان – کتاب مجالس خرتوخر –  شرح حال احمد بن میمون نژاد

دسته‌ها: احادیث نقوی | برچسب‌ها: ، ، ، ، ، | 2 دیدگاه

خدمات متقابل علم و اسلام

از امام نقي پرسيدند اسلام براي ما چه کرده است
جواب داد ما براي اسلام چه کرده ايم؟
شخصي پارسي از جا برخاست گفت:
پول داده ايم ، جان داده ايم ، زن و بچه داده ايم
سرزمين داده ايم
آبرويمان رفته است
همه مردم دنيا ما راتمسخر ميکنند
تو بگو اي نقي
اسلام براي ما چه کرده است با اين قوانين مسخره اش؟
نقي با متانت خاص و هميشگي خود گفت:
شما خيال کردي احکام ورود و خروج به خلا منطق علمي ندارد؟
از نظرعلمي ثابت شده است که هنگام تخلي اگر پشت يا رويمان به قبله باشد چگونه مدارهاي مغناطيسي زمين به بدن آسيب ميرساند
شما ميداني که وقتي کسي زنا ميکند ميکروب خاصي در کمرش جمع ميشود و زمانيکه بر کمرش شلاق زده ميشود بر اثر حرارت ايجاد شده آن ميکروب از بين ميرود؟
آيا تو هيچ درباره حکمت استبرا و جلوگيريش از سنگ کليه انديشيده اي؟
اين غافلان هستند که از احکام خون حيض زنان سر در نمي آورند
آنقدر روزه براي سلامتي مفيد است که خدا هم روزه ميگيرد، از آرامش دستگاه گوارش گرفته تا آرامش اعصاب و روان
همه اش سود است
آيا ميداني قصاص چه نقشي در بازدارندگي دارد؟
خير نميداني
و مسلما تو خبر نداري که در کشورهاي اروبايي ، بر سرچهارراه هايشان عربده دلنشين قرآن پخش ميکنند تا آمار تصادفات پايين بيايد
و هاکذا…
لکن نفرين بر تو که هوطنان ايرانيت در مسابقات صوت و لحن از اعراب جلو ميزنند و اول ميشوند
و تو اينگونه به بيهودگي مشغولی
بوزينه!
ببريدش زندان نقين

دسته‌ها: احادیث نقوی | برچسب‌ها: ، ، ، | ۱ دیدگاه

موتور جستجوی نقوی یا Naghi search Engine

شرکت بزرگ و مشهور گوگل ، با توجه به رشد روزافزون محبوبیت امام نقی در بین مردم جهان ، لوگوی خود را مزین به تمثال مبارک ایشان نمود

همچنین در این صفحه امکاناتی از جمله «تفحص» ، «جستجوی تصاویر مورد علاقه حضرت» ، «نق تیوب» ، «ترجمه از قرآن» و «نقلاگر» برای کاربران پیش بینی شده است

لوگوی جدید گوگل با طرح امام نقی

لوگوی جدید گوگل با طرح امام نقی

دسته‌ها: احادیث نقوی, عکس، کاریکاتور، نقاشی | برچسب‌ها: ، ، ، ، ، ، ، | ۱ دیدگاه

معجزات امام نقی (ع)

امام نقی و یاران از کوچه ای میگذشتند که به جمعی مسیحی رسیدند

جمع حاضر امام را شناختند و از امام خواستند تا معجزه ای به آنها نشان دهد

امام لبخندی میمون وار زدند و ناگهان از آستین خود کبوتری بیرون آوردند و آن را به هوا رها کردند ، سپس تمام گروه مسیحی برای امام کف زدند و به اسلام گرویدند

صد و یک راه برای سرگرمی – ابن کابرفیلد

دسته‌ها: احادیث نقوی | برچسب‌ها: ، ، ، ، | بیان دیدگاه

برنامه آشپزی نقوی (طرز تهیه اسلام)

امام نقی (علیه shit) در یک برنامه آشپزی بصورت عینی طرز تهیه اسلام را نشان دادند

امام نقی در ساخت اسلام از یهودیت ، مسیحیت و ارکان زرتشت و همچنین چاشنی خشونت استفاده کردند

امام نقی در ساخت اسلام از یهودیت ، مسیحیت و ارکان زرتشت و همچنین چاشنی خشونت استفاده کردند

دسته‌ها: پله پله تا ملاقات نا خدا, احادیث نقوی, عکس، کاریکاتور، نقاشی | برچسب‌ها: ، ، ، ، ، ، ، ، ، ، ، ، | 3 دیدگاه

زمان خلقت از دید امام نقی

ابن بیگ بَنگ بر امام نقی وارد شد و گفت: یا کول الائمه! چرا خدا در یک جای قرآن زمان خلقت دنیا را «دو روز» و در جای دیگر «شش روز» بیان کرده است؟

حضرت فرمود: ها ها!! تفسیر آن بسیار ساده است ؛

خلقت دنیا مصادف شده بود با 27 و 28 صفر که دو روز تعطیل بود ، ضمن آنکه سی ام صفر به علت آلودگی هوا تعطیل بود و روز 29 صفر بین التعطیلن شده بود ، کلا چهار روز همه جا تعطیل بود و دو روز باقی می ماند ، آنگونه نیز حساب کنی حرف قرآن درست است که دنیا در دو روز خلق شده است.

گویند ابن بیگ بنگ با شنیدن این جواب بشدت منفجر شد ( عده ای می گویند انفجار ابن بیگ بنگ  دو روز و عده ای می گویند شش روز به طول انجامید)

تفسیر گِریدر(صاف کننده ، ماله کشنده) – جلال آل ماله

دسته‌ها: پله پله تا ملاقات نا خدا, احادیث نقوی | برچسب‌ها: ، ، ، ، ، ، ، ، ، ، | بیان دیدگاه

نقی را گفتند: ادب از که آموختی؟

نقي را گفتند: ادب از که آموختي؟
گفت: از حسنين.
پرسيدند: چرا؟
پاسخ داد: مگر به هفت علت:

1-آنکه قبل از ورود به اتاق در مي زدند که مبادا پدرشان مشغول جماع باشد

2-هرگز وسط حرف ديگران نميپريدند اما اگر کسي که به مقدسات توهين ميکرد زبانش را می بریدند

3-هميشه عطر استعمال ميکردند اما اينکار را براي زنان حرام ميدانستند

4-قبل از بريدن سر گوسفند به او آب مي دادند که مبادا حيوان تشنه باشد و گناه کنند

5-اگر غيرعمدي به کسي آسيب مي رسید ديه اش را مي پرداختند اما اگر کسي دزدي ميکرد دستش را قطع ميکردند

6-هرگز به زنا فکر نميکردند اما سنت صيغه را گرامي ميداشتند

7-زنان دشمنان را تصاحب ميکردند اما کسي که زناي محصنه ميکرد سنگسار ميکردند

دسته‌ها: احادیث نقوی | برچسب‌ها: ، ، ، ، ، ، | بیان دیدگاه

امام جقی (نقی+جلقی=جقی)

چه بسیار دکتر و مهندس هایی که ما به چاه فاضلاب سپردیم

(امام نقی در مدح جلق و پاسخ به ابومحسن ابن کدیور)

ممنوعات حلال اسلام – عبدالجق منی زاده – نشر حشری

دسته‌ها: احادیث نقوی | برچسب‌ها: ، ، ، ، ، ، ، ، ، ، ، ، | بیان دیدگاه

امام نقی در کنار علیا ماجده

امام نقی علیه السلام با حضور در استکهلم و مقابل سفارت مصر ، بر اعتراض علیا ماجده المهدی مهر تایید زد

ضمن اینکه ایشان فرمودند: دین چه گهیه؟ بچه ها بیایید بریم هتل ما ، اونجا درباره سکولاریسم و این چیزها حرف بزنیم

امام نقی ضمن تایید اعتراض علیا ماجده و همراهانش آنها را جهت بحث  پیرامون این قضیه به هتل محل اقامتشان دعوت کردند

امام نقی ضمن تایید اعتراض علیا ماجده و همراهانش آنها را جهت بحث پیرامون این قضیه به هتل محل اقامتشان دعوت کردند

دسته‌ها: احادیث نقوی, عکس، کاریکاتور، نقاشی | برچسب‌ها: ، ، ، ، ، ، ، ، ، ، ، ، ، ، ، ، ، ، ، ، | بیان دیدگاه

لغو امتياز تنباکو به فتواي امام نقی

قل قل قل قل … قل قل قل … قل قل قل قل …

اليوم استعمال توتون و تنباکو باي نحو کان در حکم محاربه با امام زمان (عج) می باشد

قل قل قل … قل قل قل قل …

(امام نقی در حال قلیان کشیدن دو جمله ی فارسی و عربی را با هم مخلوط کرده و امتیاز توتون و تنباکو را تحریم نمودند)

دسته‌ها: احادیث نقوی | برچسب‌ها: ، ، ، ، ، | بیان دیدگاه

مشکلات آنتن دهی ایرانقل

ای مالک !

برو یک جایی که خوب آنتن بدهد ، اس ام اس هایم دلیوری نمی دهد.

(از سری پیامک های امام نقی به مالک اشتر در مصر)

دسته‌ها: احادیث نقوی | برچسب‌ها: ، ، | بیان دیدگاه

مصائب نقیح (بر وزن مصائب مسیح)

از جمله دشواری هایی که  امام نقی به آن دچار بودند این بود که از بس یکجا خورده و خوابیده بودند ، طفلک دچار «زخم بستر» شده بودند

همچنین طلاب کون گشاد و مفت خور ، که از صبح تا شب مشغول خوردن و خوابیدن در حوزه های علمیه هستند ، که سفره صبحانه شان را تا ناهار نیز جمع نمی کنند

همچنین طلبه های کون گشاد و مفت خور ، که از صبح تا شب مشغول خوردن و خوابیدن در حوزه های علمیه هستند ، که سفره صبحانه شان را نیز تا ناهار جمع نمی کنند

از همین وبلاگ بخوانید:

پله پله تا ملاقات ناخدا

معجزات الهی در طبیعت (عکس)

قتل در فراش

رابطه ی گوزیدن امام نقی و صلوات

اسلام ، دینی که با یک گوز فرو می ریزد

بدون نماز هم زندگی جریان دارد …

همانا دین نزد خدا اسلام است و بقیه پشم هستند

نحوه ی مسلمان شدن بادمجان (تصویری)

اگر رژیم عوض بشه ، شوهرم میره دیسکو!!!

بیمه حضرت ابوالفضل (بیمه شخص ثالث + بدنه + سرقت)

متن ترانه ی قرآن از افشین فروتن + لینک دانلود فایل صوتی

علت استعفای پاپ ، آیا این نبود؟

اسلام دین گدا پرور

برای رفع آلودگی هوا دعا کنید

پیام تسلیت رهبر برای این حادثه ناگوار

نذر چیست؟

نظر ویکتور هوگو درباره ایران و اسلام

علت ممنوعيت تصويربرداري از داخل کعبه

امام حسين دختري بنام رقيه نداشته است

کتاب 23 سال از علی دشتی

 

دسته‌ها: واقعیت, احادیث نقوی, عکس، کاریکاتور، نقاشی | برچسب‌ها: ، ، ، ، | ۱ دیدگاه

فصل الخطاب امام نقی در مسائل

شخصی ابله ، بصورت کرال سینه  به امام نقی وارد شد و گفت:

یابن رسول الله!

چطور است که

تحريم داروها توسط غرب يک کار غيرانساني و بيرحمانه است

اما ارسال سلاح به سوريه کاري انسان دوستانه و رحيمانه به حساب می آید

امام در حالیکه دسته ی ذوالنقار را نوازش میکرد فرمود:

خب این با آن فرق دارد ، آن هم با این فرق دارد

نقل است شخص طوری با فصل الخطاب حضرت قانع شد که  سوال استیضاحی خود را  پس گرفت

دسته‌ها: احادیث نقوی | برچسب‌ها: ، ، ، | بیان دیدگاه

توجه امام نقی به زبان انگلیسی

امام نقی (ع) سوار بر مترو ، از سامرا به سمت ایستگاه نادقیه میرفتند ، مردی در شلوغی مترو خود را کنار امام رساند و مفاتیحی از جیبش درآورد و مشغول خواندن دعای توسل شد ، وی تصور میکرد امام نقی او را تحسین خواهد کرد

امام در چشمانش زل زد

مرد گفت چیزی شده یابن سادات المکرمین؟

امام فرمود: اسکل ِ خر ! بجای این اراجیف که میخوانی ، یک دیکشنری دستت بگیر که لااقل چهار کلمه انگلیسیت تقویت شود

(امام در برخورد با گمراهی های فرهنگی)

دسته‌ها: احادیث نقوی | برچسب‌ها: ، ، | بیان دیدگاه

امام نقی مشاور خانواده

بَبو موسی اشعری «جفت پا» بر امام نقی وارد شد و سوال کرد:

یابن پدوفیل الله[1] ! چندی پیش به خواستگاری نوزاد یک روزه ای رفتم ، سپس او را به زنی گرفتم ، اما از او رضایت ندارم ، چون خواسته های مرا اجابت نمیکند

امام نقی فرمود: تفخیذ[2]ش میکنی یا نه؟

جواب داد بلی ! اما بی تابی میکند و نمیگذارد به کارم برسم

امام گفت: خب افضا[3]یش کن

ببو گفت : کرده ام ، اما گریه اش بیشتر میشود طوریکه زندگی زناشویی را بر من تلخ کرده است

امام فرمود: پس زوجه دیگری اختیار کن ، چشمش که به دیگری بیفتد ، از روی حسادت هم که شده ، دیگر دست از لجبازی برمیدارد

مشاوره خانواده نقوی – شیخ طوسی رنگ – انتشارات «جنایات بشری»

[1] پدوفیل الله: رسول الله – بیماری پدوفیلی(بچه خواهی) که رسول الله بدان مبتلا بود

[2] تفخیذ: مالیدن آلت مرد به ران دختر نابالغ و کامجویی از آن

[3] افضاء :یکی کردن مجرای حیض و غائط یا یکی کردن مجرای حیض و بول

دسته‌ها: احادیث نقوی | برچسب‌ها: ، ، ، ، ، ، | بیان دیدگاه

عکس های لو رفته از مداحان

آیا با دیدن این همه مشابهت ها باز هم ایمان نمی آورید؟ تف به ذاتتان !!! – امام نقی (ره)

(قبلا از جامعه حیوانات و انجمن حمایت از حیوانات عذرخواهی میکنم)

بعد از نگارش: «مدتیست که دوستان نازنینی از این صفحه بازدید میکنند و بنده را با فحش های رکیک شان مورد عنایت قرار میدهند؛ایشان گمان میکنند که بنده  بیخود و بی جهت مرض داشته ام که چنین تصاویری ساخته ام، اما بهتر است قبل از هرگونه پیش داوری ، برای پی بردن به ذات کثیف و فاسد این مداحان، به فایل صوتی جلسه خصوصی آنها که با هنرنمایی  سعید حدادیان انجام گرفته ، توجه بفرمائید» (برای مشاهده ی فایل اینجا کلیک کنید)

پیوست1: بازخوانی ترانه ی «ساقی از هایده» توسط حاج سعید حدادیان

ضمیه 2: موضوع هفت تیر کشی محمود کریمی به سوی یک زوج جوان در اتوبان بابایی

hadadian 2

karimi 1

hadadian 1 helali

hadadian 3

haj mansoor arzi

seyed majid bani fatemeh

از همین وبلاگ بخوانید:

12 امام مهربون یا 12 خرس معصوم

پله پله تا ملاقات ناخدا

معجزات الهی در طبیعت (عکس)

قتل در فراش

رابطه ی گوزیدن امام نقی و صلوات

اسلام ، دینی که با یک گوز فرو می ریزد

بدون نماز هم زندگی جریان دارد …

همانا دین نزد خدا اسلام است و بقیه پشم هستند

نحوه ی مسلمان شدن بادمجان (تصویری)

اگر رژیم عوض بشه ، شوهرم میره دیسکو!!!

بیمه حضرت ابوالفضل (بیمه شخص ثالث + بدنه + سرقت)

متن ترانه ی قرآن از افشین فروتن + لینک دانلود فایل صوتی

علت استعفای پاپ ، آیا این نبود؟

اسلام دین گدا پرور

برای رفع آلودگی هوا دعا کنید

پیام تسلیت رهبر برای این حادثه ناگوار

نذر چیست؟

نظر ویکتور هوگو درباره ایران و اسلام

علت ممنوعيت تصويربرداري از داخل کعبه

امام حسين دختري بنام رقيه نداشته است

کتاب 23 سال از علی دشتی

دسته‌ها: احادیث نقوی, عکس، کاریکاتور، نقاشی | برچسب‌ها: ، ، ، ، ، ، ، ، ، ، ، ، ، ، ، ، ، ، ، ، ، ، ، ، | 77 دیدگاه

موشک های نقر 5

در سال 2012 نقوی جنگ خونینی بین کربلا و رژیم اشغالگر نقرائیل رخ داد

دولت جمهوری نقلامی سامرا به رهبری امام نقی کمک های مادی و معنوی خود را به مردم تحت محاصره کربلا می رساند که از جمله موشک هایی بود که با هسته خرما درست شده بود و «نقر 5» نام داشت

پس از گذشت هشت روز و توقف جنگ ، مردم کربلا که فکر می کردند پیروز شده اند و این پیروزی را تا حد زیادی مدیون جمهوری نقلامی می دیدند ، از آن پس نام بچه های خود را که به دنیا می آمدند ، به پاس تشکر از جمهوری نقلامی «نقر5» میگذاشتند

(مثلا در غزه ، بچه ای که اسمش رو فجر گذاشتند ، وقتی  بزرگ میشه ، باباش صداش میزنه: فجر5! فجر5 ! بیا پسرم کارت دارم ! این پولو بگیر، زود برو از سر کوچه ماست بگیر بیا! بچه  هم با سرعت به سر کوچه اصابت میکنه و منفجر میشه :)) )

دسته‌ها: احادیث نقوی | برچسب‌ها: ، | ۱ دیدگاه

قسم های شب تاسوعا

به مناسبت شب تاسوعا که شب حضرت ابرفرز خوانده میشود این نوحه را برایتان سرودم:

(با صدای گریه براتون روضه میخونم) امام حسیـــــــــن … یارانش رو جمع کـــــــرد … اوه اوه اوه …. آآآآآآآآه … خـــــــــــدای من! گفت من فردا دارم از پیـــشتون مــــــــیرم ….واااااااای امـــــان از روزگـــار ….ایــــــــــناهاش … نوره هم کشیده ام …عــــاه عــــاه عــــاه … خودمـــــــو برای بهشت آماده کرده م …..یـــــــــاران حرزت شروع کردند به قســـــــم دادن، که ای امــــــــــام از پیش مــــا نرو … با من هم نــوا بشیــــــــــــد از زبان یاران … حسیــــــــــن جان …حسیــــــــــن جان … آرووووم سینه ت هم بزن:

قسم به اون ابرفرز
که دستاشو شکستند
به اون علمداریکه
آب رو به روش مي بستند
به اون يزيديان که
دور تا دورش نشستند
نرو نرو نرو
ديگه نرو نرو نرو

قسم به گریه ی سجاد اسهالی
قسم به هق هق سجاد اسهالی
نرو نرو نرو
دیگه نرو نرو نرو

قسم به هرچی نوره ی تمیزه
به نوره ای که پشما رو میریزه
نرو نرو نرو
دیگه نرو نرو نرو

خب دیگه عزاداری بسه … لباس هاتون رو بپوشید …چراغا رو روشن کنید …..نــــــه نــــــه صبر کنید من هنوز شورتمو نپوشیدم …

آهــــــان خب ! حالا روشن کنید

بچه ها انشااله که قبول باشه … خیلی کصافتید دیشب برای من ته دیگ نذاشتید

آدم باشید دیگه بذارید به همه برسه

(مداح:حاج منقور ارضی)

دسته‌ها: احادیث نقوی | برچسب‌ها: ، ، | 5 دیدگاه

سر بریده مقتول کربلا

از عجایب واقعه عاشورا این بود که وقتی سر امام حسین را بریدند و بالای نیزه کردند ، امام حسین از آن بالای نیزه با مردم سخن میگفت و آنها را به راه راست دعوت میکرد

یزیدیان نیز او را به باد سخره میگرفتند نیزه را در هوا میچرخاندند تا امام دچار سرگیجه بشود

امام حسین که بدجور قاطی کرده بود گفت:این شوخی شهرستانی هایتان را بس کنید دیگر! زود بیائید و سر مرا سرجایش بچسبانید! من اگر سر نداشته باشم آلتم کار نمیکند! شما را به خدا قسم! قول میدم اگه کله ی مرا روی تنم بگذارید شفاعت همه ی شما را پیش خدا بکنم تا در بهشت یک آلت دوسر به شما بدهد ، من سکس را دوست دارم ، خواهش میکنم مرا به زندگی طبیعی ام برگردانید!!!

مقتل شیخ غیرمفید – معجزات اندر مصائب – (گریه شدید نویسنده بصورت ضمنی از چروکیدگی کاغذ و رنگ پریدگی  متن کتاب هویداست)

دسته‌ها: احادیث نقوی | برچسب‌ها: ، ، | بیان دیدگاه

unsubscribe النقی

امام نقي سيستمي طراحي کرده بود که هر کس که از دين اسلام خسته ميشد و میخواست از آن خارج شود، غرعان نقید را باز می کرد و در صفحه پایانی دکمه unsubscribe را ميزد
بلافاصله پيغامي وارد اینباکس حضرت میشد، و  لحظاتی بعد ایشان با ذوالنقار بر آن شخص فرود آمده و سر از تنش جدا می کرد ، سپس روی پیشانی اش با خون می نوشتند:

You have been unsubscribed successfully

دسته‌ها: احادیث نقوی | برچسب‌ها: ، | بیان دیدگاه

رمز ماندگاری اسلام

امام نقی در سخنرانی پربار خود در سالروز قیام عاشورا چنین بیان کرد:

آیا شما فکر میکنید که «اين محرم و صفر است که اسلام را زنده نگه داشته است»

خیر !!!

منشا جای دیگریست

«اين قيمه پلو است که محرم و صفر را زنده نگه داشته است»

دسته‌ها: احادیث نقوی | برچسب‌ها: ، ، | بیان دیدگاه

پیام امام حسین به جهانیان

پیام امام حسین برای تمام بشریت در سرتاسر تاریخ «اگر دین ندارید لااقل آزاده باشید»

دسته‌ها: احادیث نقوی, عکس، کاریکاتور، نقاشی | برچسب‌ها: ، | 7 دیدگاه

سوگواري Server و سالاد شهيدان

نقل است که امام نقي هيئت سينه زني را در زيرزمين بيت شان برگزار ميکردند و خودشان نيز نوحه سرايي مينمودند
شيوه بدين صورت بوده که امام نقي رو منبر مي ايستادند و از همان بالا عربده مي کشيدند:

عزا … عزاست امروز
وقت غذاست امروز
مهدي موهوم ما
صاحب غذاست امروز

اي مردم ِ نديده
طعم قيمه چشيده
قابلمه را بياريد
کفگير تهش رسيده

حالا
همه با هم بگيد:

عزا … عزاست امروز
وقت غذاست امروز
مهدي موهوم ما
صاحب غذاست امروز

سمت چپيا … خواهشا دستا بياد بالا

حسين سرش بريده
عسگري شوشول پريده
اصغر گردن دريده
عباس یه مشک خریده

عزا … عزاست امروز
وقت غذاست امروز
مهدي موهوم ما
صاحب غذاست امروز

آب به امام ندادند
دلسترم ندادند
سپاهیان یزید
همه ش بیلاخ می دادند

همه!
عزا … عزاست امروز
وقت غذاست امروز
مهدي موهوم ما
صاحب غذاست امروز

حسين به اکبرش گفت
اکبر به اصغرش گفت
که مرگ برام شيرينه
حسین به لشگرش گفت

عزا … عزاست امروز
وقت غذاست امروز
مهدي موهوم ما
صاحب غذاست امروز

خدا ساديسمي هستش
گريه ميده با دستش
مگه حاجت نداريد
ايميل بديد به پستش

عزا … عزاست امروز
وقت غذاست امروز
مهدي موهوم ما
صاحب غذاست امروز

حالا همه شور بگيريد بالا پايين بپريد بزنيد تو سروکله خودتون که هرچي حاجت داريد بايد امروز بگيريد
همه با هم:
در کرببلا آب نبود پپسي کولا بود … حوســـِــین
به من نگيد که اين يزيد خيلي بلا بود … حوســـِــین
سِين … سِين
سِين … سِين
سِين … سِين

خب دوستان اجر همه تون عنداله خيلي آروم به سمت سفره حمله کنيد

دسته‌ها: احادیث نقوی | برچسب‌ها: ، | بیان دیدگاه

برف در قرآن نقید

گروهی از علافین نزد امام نقی رفتند و از عدم صحبت قرآن پیرامون برف سوال نمودند

حضرت بلافاصله عصایش را بر فرق سر یکی از آنها کوبید که به آدم برفی تبدیل شد و در دم جان داد ، سپس بقیه یارانش نیز فورا ایمان آورده و آدم برفی شدند و بر شخص مرده نماز خواندند

دسته‌ها: احادیث نقوی, عکس، کاریکاتور، نقاشی | برچسب‌ها: ، | ۱ دیدگاه

امام محمد باقر

از کرامات امام باقر چنین نقل می کنند که ایشان در فن «dance» هم دستی بر آتش داشتند و در همه حال «قر» میدادند ؛ از این رو ایشان را امام محمد با «قر» می نامیدند

امام کاذب نیز از ایشان به عنوان «گاینده مادر تمام علوم» یاد میکند

دسته‌ها: احادیث نقوی | برچسب‌ها: ، ، | بیان دیدگاه

عید نقیر خم

سال دهم نقوی بود

امام نقی از آخرین حج خود معروف به حجة النقاع مشغول بازگشت به سامرا بودند که به محلی موسوم به «نقیر خم» رسیدند

فرمان دادند کسانی که جلوتر رفته اند بازگردند و کسانی که عقب مانده اند زودتر برسند

آنگاه بالای شمقدر رفتند و شوشول عسگری را در دست گرفته و گفتند:هر کس تاکنون ، من ولی و صاحب او بودم ، از امروز به بعد پسرم عسگری ولی و صاحب اوست …

که ناگهان شوشول عسگری دوام نیاورد و از جا کنده شد

از آن پس این واقعه را «عید نقیر خم» می نامند

(به نقل از منابع سونی و سامسونگ)

دسته‌ها: احادیث نقوی | برچسب‌ها: ، | بیان دیدگاه

شعری به مناسبت ولادت امام نقی (ع)

نقی ای همای نغمت … تو چه پشگلی خدا را

که چنان جنب نمودی … همه ی خلق خدا را

دل اگر نقی شناسی … همه در نعوظ او بین

به نقی شناختم من … به قضای حاجتم را

به خدا که در دو عالم … اثر ازسوراخ نماند

چون نقی گرفته باشد … سر آلتش هوا را

مگر ای  سحاب شهوت … تو بباری ار نه زنها

به شرار بی قراری … بدهند به کفر تن را

برو ای کنیز بیوه … در خانه ی نقی زن

که لذائذ شبانه … دهد از عقب تنت را

به جز از نقی که گوید … به پسر که شوشول خود

ببُری تو را نماند … ره دزدی و جماع را

به جز عسکری که آرد … پسری ز چاه تاریک

که علم کند به عالم … سر چاه جمکران را

چو به کفر عهد بندد … احدی از نقویون

چو نقی که میتواند … به دو نیم کند سرش را

نه شمقدرش بخوانم … نه عفیر میتوان گفت

متحیرم چه نامم … شه ملک سامرا را؟

به دو تخم بی قرارم … هله! ای باد نجاست

که ز کوی آن یهودی … بدهی زباله ای را

به امید آنکه شاید … برسد به روی ماهت

که چه بادها سپردم … به همان باد صبا را

چو تویی جواب گردان … به جواب کفر مندان

بده تو جواب آنها … به تکان ِ ذوالنقارا

چه زنم چو سگ به وق وق … در خانه ات به تَق تَق

که لسان بیضه مالم … بدهد همین ندا را

همه شب در این امیدم … حسنین مرا بخوانند

که قضاوتش کنم من … ره بهتر وضو را

ز نوای مرغ یا نق !!! بشنو تو همره جق!

غم دل به چاه گفتن ! چه خوش است نقهیارا

(محمد حسنین نقهت نقریزی – ملقب به نقهیار)

(شاعر اصلی: کیومرث 123)

دسته‌ها: احادیث نقوی | برچسب‌ها: ، ، ، | بیان دیدگاه

شان نزول آیات نقوی

روزی امام نقی در مسجد مشغول نمازخواندن بودند که شخص فقیری وارد مسجد شد و به سمت امام رفت

امام که به رکوع رفته بود ، سائل جلو آمد و درخواست کمک کرد

امام نقی دست راستشان را بالا آوردند و به سمت فقیر بردند و با علامت شست به او بیلاخ دادند

(شان نزول آیه الذين يقيمون الصلوه و يوتون الزكوه و هم راكعون – تفسیر المیزان ترازو)

دسته‌ها: احادیث نقوی | برچسب‌ها: ، | بیان دیدگاه

شکست های عشقی امام نقی

امام مثل هر روز تیپ زده بودند ؛ آن عبای جین که با تیغ و سنباده پاره اش کرده بودند و عمامه با آرم نایک  و نعلین های اسپرت …

وارد کوچه زن یهودی شدند و فریاد زدند: هی!!! اُم زباله … کجایی؟ من آمدم …

که ناگهان سطلی از سیراب شیردان شتر بر امام تخلیه شد

امام که چشم باز کرد، پیرمردی یهودی را مقابل خود دید که میگفت:کثافت مگر خودت ناموس نداری؟

بعد هم پیرمرد بول خوشرنگی به سر و روی امام ریختند

دسته‌ها: احادیث نقوی | برچسب‌ها: ، ، | بیان دیدگاه

لیست کارتون های توهین آمیز

به دنبال افشاگری ابواسکول عباسی در مورد فتنه کارتون یوگی و دوستان ، وزارت فرهنگ و ارشاد نقوی لیستی از کارتون های موهن  را جهت جمع آوری از بازار اعلام نمود:

پسرشجاع – توهين به آبيلفرزالعباس و شجاعتهايشان
زورو – توهين به مختار ثقفي
پت و مت – اشاره به لواط قوم لوط
دوقلوهاي افسانه اي – توهين به طفلان مسلم
موش و گربه(تام وجري) – توهين به رقابت هاي بي پايان حسنين(حسن وحسين)
لوک خوش شانس – توهين به دقت تيراندازي امام باقر در مجلس هشام
خرس مهربون – توهين به ائمه اطهار که هريک معجزه خاصي داشتند
ميتي کومان – توهين به مِهدي کومان عج و مامور مخصوص حاکم بزرگ ابوچلاق خامنه اي در سفرهاي استاني
سفيدبرفي – توهين به زيبايي حضرت يوسف و يادآوري حسادت زليخا
مورچه خوار- توهين به حضرت صالح و شتري که از دل کوه بيرون آمد چون شبيه مورچه خوار بود
کوزت – توهين به حضرت زينب و سختي هايشان در خرابه اهاي شام
بابالنگ دراز- توهين مجدد به اَبَلفَرز العاباس که قد بلندي داشتند
رابين هود – توهين به امام حسين در امر سوارکاري و تيراندازي همچنين توهين به امام علي در کمک به فقرا
ميوميو عوض ميشه – توهين به معجزات ائمه در تغيير چهره که نیمه شب به فقرا کمک میکردند
خاله ريزه – توهين به حضرت زهرا که ناگهان کوچک شد و لاي در ماند
ميگ ميگ و گرگ(رودرانر و کايوت) – توهين به حضرت ابراهيم که با کارد و چنگال در صحرا به دنبال اسماعيل مي دويد
کارآگاه گجت – توهين به حضرت موسي در تبديل عصا به اژدها
گوريل انگوري- توهين به امام علي در کندن درب قلعه خيبر
ملوان زبل – بازهم توهين به امام علي که بجاي اسفناج با يک خرما نیروی  زيادي پيدا ميکردند و با هفتاد نفر جماع مینمودند
قلعه هزار اردک – توهين به مسجدالاقصي
وايکينگ ها – اشاره به خوارج نهروان
فوتباليستها – توهين به تيم ائمه که يک يار (مهدي) ذخيره داشتند
سندباد – اشاره به عمامه و شلوار کردي سندباد و درنتيجه توهين به روحانيت
اي کيو سان – اشاره به عقل ناقص ائمه
حنا دختري در مزرعه – سوزاندن دل ائمه اطهار
دکتر ارنست – توهين به امام سجاد مريض احوال
گربه سگ – توهين به خلقت مخلوقات خدا
آنشرلي – توهين به رقيه سه ساله
سفرهاي گاليور – توهين به آيه سيروا في الارض
ديويد کاپرفيلد – توهين به حضرت داود کابرفيلد
سرنديپيتي – تمسخر نهنگي که حضرت يونس را بلعيد
چوبين – توهين به حضرت عيسي که وقتي کوچک بود سخن ميگفت

دسته‌ها: احادیث نقوی | برچسب‌ها: ، | بیان دیدگاه

اصول دین از دیدگاه امام نقی(ع)

امام نقی و عرزشی ها همیشه دچار مناقشه و جدال بودند

یکی از موضوعات مورد اختلاف بین آنها این بود که عرزشی ها میگفتند اصول دین پنج تاست

اما امام نقی همواره نظرشان را رد میکرد و میفرمود اصول دین چهار تاست:

بول – غائط – حیض – منی

(ارکان الدین فی الحکومة المسلمین – ابن یتیمچه)

دسته‌ها: پله پله تا ملاقات نا خدا, احادیث نقوی | برچسب‌ها: ، ، ، ، | 2 دیدگاه

نقی و اثبات فواید گریه

نقی (ع) در تشریح فواید اینکه دین اسلام ، دین گریه و عزا و ماتم است ، ضمن اینکه جاری شدن اشک را برای شستشوی چشم بسیار مفید میدانستند آنرا از نظر علم ریاضی اینگونه اثبات کردند:

ما یکصد و بیست و چهار هزار پیغمبر داریم و تعداد روزهای یک سال سیصد و شصت و پنج روز می باشد

پس بنا بر اصل لانه کبوتر حداقل یک روز از سال وجود خواهد داشت که در آن بیش از 340 پیامبر مرده باشند

بنا بر این اصل ما 365 روز سال را باید عزادار باشیم که هم برای چشممان مفید است هم اینکه گریه به حال اهلُ الله ثواب بسیاری دارد

راه حلی که حضرت ارائه دادند:

124000/365

اگر m=روزهای سال

وn=تعداد پیامبران

و n>m باشد

پس دستکم یک روز از سال وجود خواهد داشت که 399+1 پیامبر در آن مرده باشند

جبر و احتمال نقوی – باب سرگرم کردن مردم – همان جلدغائط رنگ

دسته‌ها: پله پله تا ملاقات نا خدا, احادیث نقوی | برچسب‌ها: ، | بیان دیدگاه

سوره نَقَره

الف ب جیم دال (1)

این کتابیست که ما بر سرت کوفتیم ای مَمَد (2)

که هیچ شکی در آن نیست (3)

یا ایها الپیامبر اکرم خانوم ، برو پیش مردم (4)

بگو من پغمبل خدا هستم (5)

اگر از تو معجزه خواستند ؛ بگو همانا من بشری هستم مثل شما (6)

راه میروم ، غذا میخورم ، غائط میخورم … ببخشید غائط میکنم (7)

پس از من معجزه نخواهید (8)

بگو خداوند رحمان ، این همه چیز خوب برایتان آفریده است (9)

جماع را نیز برایتان حلال کرد (10)

پس خوب باشید (11)

و طرفدار خوبی ها باشید (12)

پس به راستیکه بدیها خیلی بد هستند (13)

و چیزی جز خوبی ها نیکو نیست (14)

ما در روز موعود بدکاران را دعوا میکنیم (15)

در آنوقت هر آنچه که دروبین های مداربسته ی ما از دنیا ضبط کرده اند ، اکران خواهد شد (16)

و خواهید دید که ما خودمان شخصا بر روی بدکاران جماع میکنیم (17)

تا عبرتی باشد برای سایرین (18)

صندوقَ الله القُلی و کریم

دسته‌ها: احادیث نقوی | بیان دیدگاه

غریبُ الغُرَبا

 امام نقی و مریدان نشسته بودند
مرید جوانی سوال نمود: ای پسر خدا که نمیدانم خدا چگونه با مادرت جماع نمود، مرا سوالی در ذهن است
چرا پدربزرگِ شریفتان رضا را «غریب الغربا» نامیده اند
مریدان با شنیدن ای سوال خشتک ها بدست گرفتندی و رو به امام کردندی و منتظر جواب بودندی
امام در حالی که هق هق کنان به گریه افتادند ، لپ تاپ خود گشودند و رو به حضار نشان دادند:
به راستی این کاربران پیج من از امام رضا هم غریب ترند چرا که همگی آنها با اسامی مستعار برای شناساندن من رنج میبرند – اینان غریب الغربایند نه آن پدربزرگ ِ مسموم من!!!
آورده اند که مریدان خشتک هایشان را با هم تعویض کردند و به دندان جویدند وعربده ها کشیدند
دسته‌ها: احادیث نقوی | بیان دیدگاه

صبر و بردباری ائمه در تحمل مصائب

روايت داريم که هر وقت نقي (ع) از کوچه پيرزن يهودي عبور ميکردند ، پس از اينکه يک سطل زباله بر سرشان خالي ميشد ناگهان صدايي از پشت بام پيرزن يهودي ميشنيدند که ميگفت:

نقي دعافروش!!!

امام جواب ميدادند: بله …

+ دعاي خوب فروش !!!

– بله …

+ من دعا ميخوام …

– بله …

– تو رو تنها ميخوام …

– بله …

+ نقي سبزي فروش …

– بله …

+ من تــُرُب ميخوام …

– بله …

+ تو رو يه رُبع ميخوام …

– بله …

نقل است که نقي (ع) پس از شنيدن اين جملات عنان از کف ميدادند و براي دعوت کردن زن يهودي به دين مبين اسلام به سرعت وارد خانه زن يهودي ميشدند

دسته‌ها: احادیث نقوی | بیان دیدگاه

سگ و خوک = نجس ترین موجودات

امام نقی یکی از دلایلی را که دو حیوان سگ و خوک را نجس میشمردند اینگونه بیان کردند:

ما در هر جنبنده و خزنده و پرنده و حیوانی آلت خود را نهادیم و جماع نمودیم حتی در گیاهان و نباتات و فاصله بین دو صخره ؛ اما دو حیوانی که هیچوقت مطیع ما نگشتند سگ و خوک بودند چون شهوتشان از ما بیشتر بود و هر وقت میخواستیم با آنها جماع کنیم ما را غافلگیر میکردند و آنها روی ما جماع مینمودند این بود که آنها را نجس اعلام کردیم تا درس عبرتی برای سایر حیوانات باشد

دسته‌ها: احادیث نقوی | بیان دیدگاه

شغلی که امام نقی آرزو داشت

امام نقی از بچگی خیلی دوست داشتند که «خلبان» شوند

حتی به در و دیوار خیمه شان نیز عکس های «نق14» چسبانده بودند

اما رسیدگی به امور خلا از جمله: تطهیر ، استبرا ، آثار بول و غائط ، ورود با پای چپ به خلا و خروج با پای راست از خلا و ادعیه هنگام تخلی (ر…یـ…د…ن) باعث شد که امام بجای اینکه  «خلبان» شوند ، «خلابان»  گردند

مستندات تاریخی(به کوشش جبهه مشارکت اسلامی در حفظ بو و ارزش خلا) – باب مشاغل مهم

دسته‌ها: احادیث نقوی | بیان دیدگاه

امام و رمزگشایی از حکمت ها

امام این موضوع را که عده ای میگفتند «اسلام دین از کمر به پایین است» را اصلا قبول نداشتند و میگفتند:سینه ها نیز نقش بسیار مهمی در ملاعبه ی سکس دارند که دقیقا از کمر به بالا هستند

دسته‌ها: احادیث نقوی | برچسب‌ها: ، ، ، ، ، ، ، ، ، ، ، ، ، | بیان دیدگاه

کی پایان جهل فرا میرسد؟

از نقی (ع) پرسیدند: جَوگیر ترین و توهمی ترین مردم دنیا کدامند؟

نقی جواب داد: به خدایی که بیضه چپ و راستم در دست اوست ، این مردم بلاد فارس از همه مردم دنیا بیشتر توهم میزنند

چرا که الان در قم ، یک ضریح شش گوشه برای جدم حسین ساخته اند و بیش از چند صد کیلو طلا و نقره در آن بکار برده اند و قرار است چند ماه دیگر به کربلا ببرند و در آنجا نصب کنند

اما هم اکنون آن ضریح خالی را در مسجدی گذاشته اند و هر روزه عده زیادی به زیارت ضریح خالی میروند و هـــای هـــای گریه میکنند و درون آن پول میریزند

خدا وکیلی روی ما را نیز سفید کرده اند

دسته‌ها: احادیث نقوی | بیان دیدگاه

اقتصاد مقاومتی

نقل است که در بیت امام همیشه بحث و مباحثات علمی جریان داشت طوریکه طلاب جوان و تشنه حقیقت پیوسته بر امام وارد و خارج میشدند

روزی طلبه جوانی بصورت ناگهانی از زیر زیلوی امام بیرون آمد و بر امام وارد شد و پرسید: یابن کپسول اله! منظور مقام منظم رهــــبـــر ی ایران از «اقتصاد مقاومتی» چیست؟

امام دستی بر سر طلبه جوان کشید و بعد پس گردنی محکمی به او زد؛ آنگاه گفت:خاک بر سرت!اگر درس های تطهیر و استبرا را نیز اینگونه بخوانی که خودم رفوضه ات میکنم

خیلی واضح است ، اقتصاد مقاومتی آنست که درآمد حاصل از نفت و سایر معادن ایران و همچنین نتیجه کار و تلاش مردم رنجدیده را در راه «مقاومت» دیکتاتور سوریه و احزاب و جنبش ها در لبنان و فلسطین مصرف کنیم به این میگویند «اقتصاد مقاومتی»

از طرف دیگر مردم ایران نیز که خودشان زیربار گرانی و تورم «مقاومت» میکنند و کمرشان خم شده ولی نمیشکند نیز مصداق بارز اقتصاد مقاومتی هستند

گویند آن طلبه جوان پس از این توضیحات ، عربده های سوزناکی زد و به درجه ای از ایمان و یقین دست یافت که علوم حوزوی را رها کرد و برای تحصیل علم اقتصاد راهی بلاد فارس شد

دسته‌ها: احادیث نقوی | 2 دیدگاه

واحد شمارش انسان و شتر

ابوشیث رضایی  با انگشت سبابه بر امام وارد شد و سوال کرد:

ای پسر شومبول طلای خدا!چرا واحد شمارش انسان و شتر یکی است طوریکه  هر دوی آنها را با واحد «نفر» شمارش میکنیم

نقی که از همان ابتدای سوال،جواب در آستینش وول وول میزد پاسخ داد:

مگر با شتر نمیتوان جماع کرد؟

ابوشیث گفت: بله!!! می شود

نقی:پس او هم یک «نفر» حساب میشود دیگر! سوال کردن ندارد!

(واضحات الجوابات – علامه شوشتری  / یه سوراخ و هزار مشتری)

دسته‌ها: احادیث نقوی | ۱ دیدگاه

فضائل النقی

اِنّ النقی مسواک الخدا و السیفونة النجاة

همانا نقی مسواک خدا و سیفون نجات است

ابن بطولچه ذیل این حدیث شریفه ، در کتاب «هفت گند» به این صورت تفسیر میفرماید:

همانا نقی بصورت مسواکیست که خدا دندان هایش را با آن میشوید و در عین حال به شکل سیفون توالتیست که وقتی خدا آنرا میکشد تمام غائط ها (وجود کفار) ناپدید میشوند و باعث نجات میگردد

اینها همه معجزات لایتناهی ذات اقدس پروردگار است(وجلّت قدرتُه)

دسته‌ها: احادیث نقوی | ۱ دیدگاه

جوگیر شدن ائمه

روزی پیرمردی وارد مسجدی شد

در کنار حوض آب دو پسر بچه دید که ورق هایی در دست دارند و باهم رقابت میکنند

بنظرش بسیار جالب آمد پس نزدیک آنها رفت و گفت فرزندانم … اینها چیست؟

حسن که از جر زنی حسین شاکی شده بود و اصرار داشت «کوت» نشده است

با عصبانیت رو به پیرمرد کرد و گفت:

خفه شو به تو ربطی ندارد! برو وضوتو تمرین کن الان می آییم ازت امتحان وضو میگیریم

حسنین کامپتیشنز (بخش آموزش از راه توهین)

دسته‌ها: احادیث نقوی | ۱ دیدگاه

نقی و سرگرمی

یکی از سرگرمی های امام نقی (ع) این بود که گوسفند تشنه ای را تا لب جوی آب می بردند و آب را نشانش میدادند و بر میگرداندند

سپس این کار را هفت مرتبه تکرار میکردند و بار هفتم، گوسفند را لب تشنه لب جوی می کشتند و کباب مبسوطی به را می انداختند

همیشه وقتی از حضرت علت را جویا میشدند حضرت می فرمودند:این کار باعث میشه گوشت گوسفند تُرد بشه

دسته‌ها: احادیث نقوی | ۱ دیدگاه

نقشه های استراتژیک نقی در جنگ

آورده اند در کتاب «کثافات الائمه» که در جنگ نندق که خیلی به درازا کشید ، نقی و سپاهیانش در منطقه ای گیر افتادند که دور تا دور آنرا تپه هایی فرا گرفته بود

دشمن از هر طرف سپاه امام نقی را محاصره کرده بود اما نقویان حاضر به تسلیم نبودند

فرمانده سپاه دشمن بلند گو را گرفت و خطاب به سپاه نقویان گفت: ای نقی! تو و یارانت در محاصره کامل قرار دارید و هیچ راه فراری ندارید ، تسلیم شدن به نفع تو و یارانت است

گویند نقی فرمود تا منبری از جهاز شترها تشکیل دادند بعد بر فراز آن رفت و درحالیکه می خندید به سمت فرمانده دشمن با علامت شست ، بیلاخ داد

یکی از سپاهیان دشمن سریعا تیری سه شعبه  در کمان گذاشت و شست حضرت را نشانه رفت

تیر که به انگشت حضرت اصابت کرد ، حضرت غش کرده و روی زمین افتادند و  یاران دور حضرت جمع شدند

آورده اند که محاصره ماه ها به طول انجامید و آب و آذوقه سپاه نقی (ع) تمام شد و جز بول و غائط شمقدر و عفیر چیزی برای خوردن نداشتند

یاران نزد نقی رفتند و از وضع موجود شکایت کردند و گفتند بهتر است که تسلیم شویم

حضرت نپذیرفتند و فرمودند: هیهات من الذله!!! هرگز! من نقشه بهتری دارم ، یکی از شما را مامور میکنم تا شبانه به خیمه فرمانده دشمن بروید و او را بکشید

سرداران سپاه بالاتفاق گفتند که این کار عملی نیست زیرا چادر فرمانده دشمن به شدت تحت مراقبت است و صدها سرباز  گرداگرد آن مشغول مراقبت هستند ، چطور می توان از دید این همه آدم پنهان بود و به خیمه وارد شد؟

حضرت فرمود هرکس این آیه را تلاوت کند و به خود فوت کند خداوند او را از دید دشمن ناپدید می کند  «و جعلنا من بین ایدیهم سدا و من خلفهم سدا فاغشیناهم فهم لایبصرون»(و پيش روى آنان حائل و سدّى و پشت سرشان نيز حائل و سدّى قرار داديم، و به طور فراگير آنان را پوشانديم، پس هيچ چيز را نمى‏بينند)

سرداران سپاه نگاهی به هم کردند و مشورتی کوتاه انجام دادند و گفتند هیچ یک از ما حاضر به انجام چنین کاری نیستیم

تو اگر راست می گویی خودت برو و فرمانده دشمن را بکش و سرش را بیاور

نقی گفت خاک بر سرتان با این ایمان ضعیفتان

حالا معجزه الهی را به شما اثبات می کنم

نیمه شب نقی و سرداران تا نزدیکی تپه دشمن رفتند ، چراغ خیمه روشن بود و همه مشغول خوشگذرانی بودند ، نقی از یاران خداحافظی کرده و سینه خیز به سمت چادر حرکت کرد ، در حالیکه زیر لب مدام میخواند(وجعلنا…)

از گروه اول سربازان عبور کرد انگار کسی او را ندیده بود سرداران نیز از اینکه نقی به راحتی از خط اول دشمن گذشته بود شگفت زده شده بودند

دیری نگذشت که نقی خط دوم و سوم سربازان را با موفقیت طی کرد و خود را به پشت خیمه فرمانده رسانید

سرداران نیز مدام آیه را میخواندند و به سمت نقی فوت می کردند

دو سرباز جلوی خیمه بودند که نقی باید از بین آن دو نیز می گذشت

همین طور خودش را به زمین می کشید ، انگار سربازان کور شده بودند

نقی توانست خود را به داخل خیمه برساند

دید که فرمانده جامی از دلستر بهنوش در دست دارد و گرداگرد او زنان و مردادن مشغول آوازخوانی و شادی و رقص بودند

نیم خیز جلو آمد تا پیش فرمانده رسید ، سپس در چشمان فرمانده نگاه کرد

فرمانده شاد بود و آواز میخواند … گویی متوجه هیچ چیز نبود

نقی درنگ نکرد … ذوالنقار را برکشید تا سر فرماده را ببرد که ناگهان

فرمانده دلستری که در دهانش جمع کرده بود پووووووف توی صورت نقی خالی کرد و همه  زیر خنده زدند

انگار از صدای قهقهه شان خیمه منفجر شد

نقی با آستین صورتش را تمیز می کرد که دو نفر سرباز اورا خلع سلاح کرده و دستانش را بستند

آنگاه فرمانده گفت: ابله تو چی فکر کردی که همچین جسارتی به خود دادی؟

همان زمان که با سردارانت پشت تپه بودی ما تو را دیدیم و از قصدت باخبر بودیم ،  گذاشتیم به کار خود ادامه بدهی چون تصمیم داشتیم تو را کمی اسکل کنیم  تا همه بخندند

آنگاه دستور داد تا یک شتر قوی هیکل بیاورند تا روی امام جماع کند

نقل است تا مدت ها پس از آن حادثه ، هر وقت سرداران لشگر میخواستند نقی را دست بیندازند می گفتند: «و جعلنا من بین ایدیهم …» که نقی به یاد آن شتر می افتاد

دسته‌ها: احادیث نقوی | ۱ دیدگاه

نامگذاری در اسلام

روزی ابن کاندوم بی مقدمه بر امام نقی وارد شد ، امام که به شدت دردشان آمده فرمودند:

یابــو!!! این چه طرز وارد شدن است؟

ابن کاندوم گفت: ببخشید یابن شوشول اله ، این روزها ناپرهیزی کرده ام و کمی چاق شده ام

نقی(ع): خب حالا بنال! سوالت را بپرس و زود برو که بدجور امروز ما را آزردی

ابن کاندوم: ای علی بن محمد بن علی !!!
چگونه است که اسلام به والدین دستور میدهد که برای فرزندان خود نام نیکو برگزینید و از اسامی ائمه استفاده کنید

آیا می شود که همه مردم کره زمین علی و محمد باشند؟؟آنوقت مثلا اگر در بازار ما کسی را علی خطاب کنیم ، چهل پنجاه نفر به سمت ما بر میگردند

نقی (ع): خب اون دیگر مشکل آی کیوی توست … تو باید نام هرکس را همراه نام خانوادگیش صدا بزنی!

ابن کاندوم: آهان ! فهمیدم … مثلا «علی ِ محمدی»

خب اینجوری که باز هم «علی محمدی» زیاد داریم

نقی(ع): مادرت به عزایم با این سوال هایت!!! پس شماره شناسنامه رو برای چی گذاشتند؟

ابن کاندوم: آهان ! یعنی اگر در بازار بودیم و خواستیم دوستمان را صدا بزنیم می گوییم: علی محمدی به شماره شناسنامه 244؟ نمی شود که!

نقی: با کد ملی چه؟

ابن کاندوم: نمیشود مولا!

نقی: تاریخ تولد هم؟

ابن کاندوم: شدنی نیست!!!

نقی: کد پستی؟

ابن کاندوم: نــــه!!!

نقی: سوسن !!! اون ذوالنقار منو بیار این خر ، حرف حالیش نمیشه!

دسته‌ها: احادیث نقوی | بیان دیدگاه

امام نقی و غائط شناسی

گویند که در شهر سامرا ، یک پیرزن یهودی زندگی میکرد و هر روز وقتی که امام نقی با دوستانش میخواست از کوچه بگذرد و به مسجد برسد بر سر امام غائط می ریخت

روزی طبق معمول ، نزدیک اذان ظهر شده بود ، امام و چند تن از یاران آماده رفتن به مسجد شدند و طبق عادت وارد کوچه زن یهودی شدند

اندکی نگذشت که غائط داغی بر چهره امام نقش بست

امام رو به یاران کرد و گفت: فردا باید به عیادت زن یهودی برویم زیرا که او مریض خواهد بود

یاران هم انگشت به دهان تحیر گرفتند که :  یابن رسولولا!!! آیا تو با علم لدنی ات فهمیدی که زن یهودی فردا مریض میشود؟

امام لبخندی زد و گفت: نه! از طعم غائطش فهمیدم

دسته‌ها: احادیث نقوی | بیان دیدگاه

معجزات عددی قرآن

امام نقی در یکی از مناظرات تاریخی خود با کفار اروپایی و در مقابل دیدگان مردم ، تعدادی از معجزات عددی قرآن را بیان کردند

بله … مثلا اینکه در هزار و چهارصد سال پیش که امکانات نبوده ، تمام آیات شماره گذاری شده است ، طوریکه هر موقع قاری قرآن بخواهد بفهمد چه مقدار قرآن عرعر کرده ، به شماره آن نگاه  می کند بطور شگفت انگیزی تعداد آیات تلاوت شده را در می یابد

از دیگر معجزات عددی قرآن اینست که شماره تمام آیات با «اعداد طبیعی» مزین شده یعنی (1و2و3و…)
و شما در هیچ کجای قرآن شماره آیه ای را با اعداد صحیح (0و-1و-2و…) یا اعداد اعشاری (1/25) نمی بینید مثلا آیه -3 یا آیه 14/25 نداریم

ضمن اینکه هر خری در بلاد فارس تعداد 6236 آیه عربی حفظ کنه ، بدون کنکور میره دانشگاه یا از سربازی معاف میشه ، معجزه از این بالاتر؟

خاک بر سر خرتون اگه به این معجزات شک کنید و ایمان نیارید …

(تشویق حضار + نعره هیئت اروپایی و اسلام آوردن آنها بلافاصله)

دسته‌ها: احادیث نقوی | ۱ دیدگاه

امام و مجازات

روزی ابوفاضلاب که همسایه دیوار به دیوار امام نقی بود بر امام وارد شد و پرسید:
یابن رسولولو! اتفاق بزرگی مرا رخ داده است که حیران و پریشان گشته ام
من خودم سیاهپوست هستم و زنم نیز سیاهپوست است
اما کودکی که به دنیا آورده سفیدپوست است
آیا شما صلاح میدانید که فرزندم را ببرم و آزمایش دی ان ای بگیرم تا بفهمم چه کسی بر زنم تجاوز کرده و او را رسوا و مجازات کنم؟
امام نقی (ع) بی درنگ ذوالنقار را کشید و ابوفاضلاب را به دو نیم تقسیم کرد
و در حالیکه عرق از پیشانی خود خشک میکرد زیرلب گفت:
بخدا از ما نیست کسی که بخواهد امام معصوم خویش را رسوا و مجازات کند

دسته‌ها: احادیث نقوی | 2 دیدگاه

نقی و علم طبابت

گویند امام بزرگوار ، نقی علیه السلام در همه علوم سررشته داشتند که این موهبت از جانب خداوند متعال بر قلب نازنین ایشان ، بسان گهی که بر توالت فرود می آید ، فرود آمده بوده است

البته یادآور شوم گرایش رشته پزشکی آن حضرت «زنان – زایمان – و مامایی» بوده است
و ایشان مطب محقری در یکی از کوچه بن بست های سامرا داشتند

نقل است روزی خانوم بیماری نزد حضرت وارد شدند و گفتند:

یا نقی الائمه !!! چند روزیست که سینه بنده خیلی خیلی درد میکند و طاقت تحمل آنرا ندارم

آنقدر برایم ناراحت کننده شده که میخواهم آنرا بکنم و جلوی گربه بیندازم

حضرت: میو میو … میو میو …

دسته‌ها: احادیث نقوی | بیان دیدگاه

لحظه آشنایی امام نقی (ع) و سوسن خاتون

لحظه آشنایی امام نقی (ع) و سوسن خاتون

اولین روز آشنایی امام نقی و سوسن خانم

دسته‌ها: احادیث نقوی | 10 دیدگاه

نقی و فن جا خالی

روزي يکي از صحابه قصد داشت بر نقي عليه السلام وارد شود ، اما متوجه شد که فردي از طرف مقابل به سمت امام مي آيد و او نيز قصد دارد بر امام وارد شود
اين دو نفر که از قصد يکديگر باخبر شدند سرعتشان را زياد کردند تا براي وارد شدن به امام سبقت بگيرند
نقي عليه السلام که حوصله ي ريخت بدترکيب هيچکدامشان را نداشتند ، ناگهان جاخالي داده و اين دونفر به يکديگر وارد شدند

دسته‌ها: احادیث نقوی | ۱ دیدگاه