بایگانی ماهانه: مِی 2013

امام نقی و تنفر از دریافت وجوهات

شخصی بر پسر رسول خدا ، امام نیمه هادی النقی وارد شد و سوال پرسید:

چرا شما از مردم وجوهات می گیرید؟ آیا به آن احتیاج دارید؟

حضرت از شنیدن این سوال بدجوری برآشفت و شروع به گریه و زوزه کشی کرد تا جایی که نزدیک بود جر بخورد ، سپس وقتی دیگران او را آرام کردند فرمود: کسی که فکر کند ما به وجوهات مردم نیاز داریم خر است ، ما این وجوهات را علیرغم میل باطنی میگیریم تا گناهان مردم را مثل پاک کن ، پاک کنیم.

امـام صـادق عـليـه السلام فرمود: كسى كه معتقد باشد كه امام به آنچه در دست مردم است احتياج دارد كافر است . بلكه مردم نيازمندند كه امام (خمس و سهم و ساير وجوه را) از آنها بـپذيرد، خداى عزوجل فرمايد: «از اموال آنها زكوة بگير تا آنها را به وسيله آن پاك و بى آلايش سازى 104 سوره 9-»

اصول كافى جلد 2 صفحه 488 روايت 1

 

دسته‌ها: مستندات تاریخی, واقعیت, پله پله تا ملاقات نا خدا, احادیث نقوی | برچسب‌ها: ، ، ، ، ، ، ، ، ، ، | بیان دیدگاه

امام علی و اعداد فراماسونری

«به مناسبت فرخنده میلاد علی آب طالبی»

«پیش توضیح: بنده هیچ رسم و آئینی را قبول ندارم همانطور که اسلام و مسیحیت و سایر ادیان را نمی پذیرم ، فراماسون ها را نیز قبول ندارم و معتقدم همه ی آنها خرند – پس این نوشته بیشتر جنبه ی تمسخر دارد»

در اعداد زندگی حضرت علی رازهایی نهفته است که بنده به شرح آنها می پردازم تا شاید خردمندان ایمان بیاورند:

عدد کلمه ی علی بر اساس حروف ابجد میشود صد و ده ؛ نگاه کنید: ع 70 + ل 30 + ی 10 = 110

در عدد 110 ما به وضوح 11 را می بینیم که از اعداد مقدس فراماسون هاست

علی اب طالبی در 13 رجب سال سی‌ام عام‏‌الفیل به دنیا آمد.

عدد 13 (روز تولد حضرت) خودش یکی از اعداد مقدس فراماسون هاست. رجب هفتمین ماه قمریست که اگر آنرا با 13 (روز تولد حضرت) جمع کنیم میشود 20 ؛ این بیست عددیست که همه ی ما در مدرسه دوست داشتیم بگیریم ، پس نمره ی آقا امام علی بیست است ، حالا اگر این عدد حاصله یعنی 20 را از 30(سال تولد حضرت) کم کنیم میشود 10 که رنکینگ امام نقی در میان ائمه است ، حالا  آنرا با 1 (شماره رنکینگ امام علی) جمع می کنیم که می شود یازده ؛ که این 11 هم از اعداد مقدس فراماسون هاست.

حضرت تا سه سالگی نزد پدر و مادرش بسر برد که اگر این 3 را با آن 30 (سال تولد حضرت) جمع کنیم ، می شود 33 که این هم از اعداد مقدس فراماسون هاست.

علی 9 زن و چندین کنیز داشت و دارای 14 پسر و 19 دختر بود که از میان آنان حسن، حسین و محمد حنفیه مشهورترند. خب عدد 9 که مشخص است از اعداد مقدس فراماسون هاست ضمن اینکه اگر 14 و 19 (تعداد پسران و دختران حضرت) را جمع کنیم باز دوباره می شود 33 که همان عدد معروف فراماسون هاست.

حضرت به مدت 63 سال زندگی کرد که اگر 6 و 3 را جمع کنیم می شود9 که خودش عدد مقدس فراماسونریست.

حضرت در 21 رمضان سال 40 هجری قمری به شهادت رسید. خب رمضان نهمین ماه قمریست پس 9 همان عدد مقدس است که دنبالش بودیم. حالا 21 را از 40 کم می کنیم که می شود 19 اینجا امام نقی به کمک مان می آید و عدد 10 (شماره امام نقی) را از 19 کم میکنیم که میشود 9 که با شماره ی ماه رمضان برابر و از اعدا مقدس فراماسونریست.

و اما آخرین معجزه ی عددی-فراماسونری مربوط به سالروز وی به تاریخ شمسی در همین امروز است یعنی 1392/3/3 که من خودم بشدت شگفت زده شدم و واقعا حرفی برای گفتن ندارم،در این عدد نگاه کنید ، رقم های روز و ماه ، عدد 33 را تشکیل داده اند،ضمن اینکه در عدد 1392 شما سیزده را میبینید که خودش عددی سحرانگیز است ؛ حالا وقتی آنرا کنار بگذارید 92 باقی میماند که از جمع اعداد 9 و 2 عدد یازده بدست می آید و معلوم است که 11 چه عددیست.

پس نتیجه می گیریم که در آئین فراماسونری و جن پرستان نیز به حقانیت امام علی (ع) اشاره شده و همه ی عالم و آدم به بزرگواری این آدمکش بزرگ تاریخ معترف هستند.

منبع اعداد و اطلاعات: صفحه علی ابن ابی طالب روی ویکی پدیا

دسته‌ها: مستندات تاریخی, واقعیت | برچسب‌ها: ، ، ، ، ، ، ، ، ، ، ، ، ، ، | 5 دیدگاه

امام نقی در تفسیر آیه 191 سوره بقره

+ ابولاش دستاشو ببند !!!

– صبر کن نقی جون … خیلی دست و پا میزنه …

+ اَه … چقدر دست و پا چلفتی هستی … الان پلیس ها میان …

– نقی جون کمک کن ببریمش توی پیاده رو …

+ خوبه … همین جا خوبه … بسم الله بگو …

– آهان … بُریدم … برو هندی کمو بیار فیلم بگیریم …

+ خب … دارم ازت فیلم میگیرم … شروع کن دیگه!

ابولاشی در حالیکه چاقو و ساطور در دست دارد: وَاقْتُلُوهُمْ حَيْثُ ثَقِفْتُمُوهُمْ وَأَخْرِجُوهُم مِّنْ حَيْثُ أَخْرَجُوكُمْ وَالْفِتْنَةُ أَشَدُّ مِنَ الْقَتْلِ وَلاَ تُقَاتِلُوهُمْ عِندَ الْمَسْجِدِ الْحَرَامِ حَتَّى يُقَاتِلُوكُمْ فِيهِ فَإِن قَاتَلُوكُمْ فَاقْتُلُوهُمْ كَذَلِكَ جَزَاء الْكَافِرِينَ  (هر جا که آنها را بيابيد بکشيد و از آنجا که شما را رانده اند ،، برانيدشان ، که فتنه از قتل بدتر است و در مسجدالحرام با آنها مجنگيد ، مگر آنکه با شما بجنگند و چون با شما جنگيدند بکشيدشان ، که اين است پاداش کافران)

+ بریم دیگه!!!

– نه … من صبر میکنم تا پلیس بیاد …

+خاک تو سر خرت … من رفتم … از زنت هم مراقبت میکنم … خیالت راحت!!!

«مکالمات امام نقی و ابولاش در لندن هنگام قتل نظامی انگلیسی»

دسته‌ها: واقعیت, احادیث نقوی | برچسب‌ها: ، ، ، ، ، ، ، ، | بیان دیدگاه

مهارت هاشمی در هدف گرفتن آینده ی ایران

همان طور که در این عکس مشاهده میکنید ،هاشمی رفسنجانی با یک کلت مشغول نشانه گیریست ، عده ای بادمجان دورقابچین هم اطراف او جمع شده و مشغول تماشای تردستی وی هستند؛ تا مهارت او را در استفاده از اسلحه ببینند.

این عکس بی شباهت به وضعیت کنونی جامعه ما نیست؛ به گونه ای که امروز هم عده ای بادمجان دورقاچین به گرد وی جمع شدند و او را به صحنه آوردند تا مهارت وی را در نشانه رفتن زندگی مردم ببینند

هاشمی رفسنجانی مشغول نشان دادن تبحر خود ، در تیراندازی!!!

هاشمی رفسنجانی مشغول نشان دادن تبحر خود ، در تیراندازی!!!

دسته‌ها: عکس، کاریکاتور، نقاشی | برچسب‌ها: ، ، ، ، ، ، ، ، | بیان دیدگاه

نحوه شکل گیری حماسه انتخاباتی:آوردن رای دهنده از شهرستان ها به تهران

رژیم منحوس دیکتاتوری اسلامی همواره برای مشروع نشان دادن خویش دست به هر کاری می زند.

کاری که در راهپیمایی ها ، تظاهرات ها و انتخابات ها از آن بارها بهر جسته ، آوردن شرکت کننده از شهرستان ها به تهران است.

امت ساندیس پرور و همیشه در صحنه ایران اسلامی ، به شوق مقادیری ساندیس و کیک و حتی یک وعده غذا و پس از آن دریافت اشانتیون هایی از قبیل مهر و تسبیح و صلوات شمار و چفیه … در صف های طولانی ، حضور خود را در عرصه های سیاسی به اثبات می رسانند.

صف های طولانی در پای صندوق های رای دروغ نیست

صف های طولانی در پای صندوق های رای دروغ نیست

دسته‌ها: واقعیت, عکس، کاریکاتور، نقاشی | برچسب‌ها: ، ، ، ، ، ، ، ، ، | 2 دیدگاه

خامنه ای اینگونه با «هاشمی» مردم را نجات خواهد داد!

خب … برای خیلی ها سوال پیش آمده که «چگونه خامنه ای به وسیله ی هاشمی مردم را نجات خواهد داد؟»

جواب بصورت تصویری نشان داده شده است :)

در بازی جدید رژیم ، این بار هاشمی به جان ملت انداخته خواهد شد

در بازی جدید رژیم ، این بار هاشمی به جان ملت انداخته خواهد شد

لینک مرتبط:

تصویری از هاشمی در حال ثبت نام (شکار لحظه ها)

دسته‌ها: عکس، کاریکاتور، نقاشی | برچسب‌ها: ، ، ، ، ، ، ، ، | بیان دیدگاه

تصویری از هاشمی در حال ثبت نام (شکار لحظه ها)

یکی از عکاسان خائن و وابسته به عوامل استکبار جهانی ، در لحظه ای بسیار حساس ، توانست عکسی ناب و دیدنی را از آیت الله هاشمی بیندازد

آیا همه ی ایران در هان او جا می شود؟

آیا همه ی ایران در هان او جا می شود؟

دسته‌ها: عکس، کاریکاتور، نقاشی | برچسب‌ها: ، ، ، ، ، ، ، ، ، ، ، | ۱ دیدگاه

من برای بدست آوردن «کار» رای دادم

چقدر ما را بازی داده اند!

نمی گویم که از اول یک مبارز سرسخت بر ضد جمهوری اسلامی بوده ام ، چون من هم در این جامعه زندگی کرده ام و برای زنده ماندن در یک جنگل باید حتی به نفرت آورترین کارها هم دست زد. شما اگر در شرایط در یک جزیره گیر بیفتی ، شاید مجبور شوی که یک قورباغه را بخوری تا زنده بمانی.

ماجرا را از آنجا شروع می کنم که نوجوان بودم و در سن پانزده سالگی ، به سن حق رای وارد شدم. همیشه دوست داشتم قاطی آدم بزرگ ها حساب شوم و مرا هم جزء خودشان بدانند ، این یکی از مهمترین دلایلی بود که من و هم سن های من از همان 15 سالگی با ذوق و شوق پای صندوق میرفتیم ، برایمان هم مهم نبود که چه خری قرار است بر مسند بنشیند، ولی همیشه به آدم هایی که تیپ شان از بقیه بهتر بود رای میدادیم ، این تنها معیارمان بود ، هر چند که همه شان با آن قیافه های ریش دار و اخم آلود ، کریه هستند.

بر این منوال بود که هیچ انتخاباتی از زیر دستمان در نمی رفت ، حتی در انتخابات های میاندوره ی مجلس خبرگان هم شرکت می کردیم که یک مشت آخوند چپ و چلاغ در آن بودند و هیچکدام را نمیشناختیم. این کار نوعی شخصیت برایمان به حساب می آمد. مثلا وقتی با بچه های فامیل جمع میشدیم ، شناسنامه هایمان را به رخ هم می کشیدیم که: ببین! من دو تا مهر از تو بیشتر دارم!

این رای دادن های ما ادامه داشت تا آنجا که به انتخابات 88 رسیدیم . در آن زمان اگر به صفحه آخر شناسنامه مان نگاه میکردی ، بیش از نصف آن مُهر خورده بود. آن موقع بزرگتر شده بودیم و دیگر تعداد مهرها برایمان مهم نبود و وقتی دیدم که آنطور به آراء ملت غائط کردند ، با خودم تصمیم گرفتم که دیگر رای ندهم.

حتی میخواستم صفحه ی آخر شناسنامه ام را پاره کنم و دور بیندازم. اما اطرافیان میگفتند که این کار را نکن … تو جوانی و حالا حالا ها به آن صفحه احتیاج داری …

معنی این حرف برایم واضح نبود تا اینکه فارغ التحصیل شدم و دنبال کار میگشتم ، به ادارات و سازمان ها مختلف میرفتم ؛ دوسال از انتخابات 88 گذشته بود و ما به انتخابات مجلس رسیده بودیم.

من مطمئن بودم که رای نمیدهم و همه این موضوع را میدانستند. اما دقیقا همان روز انتخابات در خانه ی عمه ام مهمان بودیم. شوهر عمه ام که از ارتشی های زمان شاه بود مرا کنار کشید و کلی با من حرف زد؛ او مدام به من یادآوری میکرد که: برای خودت رای بده! تو به فکر خودت باش! گور پدر ِدولت و نظام! هرجا برای استخدام بروی به صفحه آخر شناسنامه ات نگاه میکنند! اصلا رای باطل بده! یا خط خطی کن! و از این حرف ها …

خلاصه بگویم که بخاطر خیرخواهی اش برای من ، مرا خر کرد که رای بدهم و من هم این کار را کردم.

بعد از آن روز ، من بارها و بارها به ادارات و سازمان های مختلف سر زدم و با وجود معدل بالایم ، همیشه خانواده های شهدا ، جانبازان و کارکنان دولت از من جلوتر و در اولویت بودند و در بعضی موارد حتی کمترین شانسی برای استخدام نداشتم و این صفحه ی مُهرآلود هیچ کجا به دردم نخورد!

حالا توصیه ام به تمام رای اولی ها و حتی جوانان جویای کار این است که گول این حرفها را نخورید … با رای ما فقط  برعمر نجاست بار این حکومت افزوده خواهد شد!

شما اگر در جایی برای استخدام مورد سوال قرار گرفتید که: چرا در فلان انتخابات رای نداده ای؟ میتوانید ادعا کنید که مثلا مریض بوده اید … یا درمسافرت بوده اید و شناسنامه به همراه نداشته اید … یا هزاران بهانه ی دیگر …

مطلب دیگر درباره انتخابات از همین وبلاگ:

هر رای ، یک قطره خون برای زندگی این حکومت است

دسته‌ها: واقعیت | برچسب‌ها: ، ، ، ، ، ، ، ، ، ، ، | بیان دیدگاه

آیا میدانستید که همه ی ما حرامزاده ایم؟

طبق مستندات تاریخی آورده اند که آدم و حوا اولین انسان های روی کره ی زمین بوده اند و غیر از آنها کسی در عالم زندگی نمی کرده است ؛ بنابراین در آن زمان ، محضر (دفتر اسنادرسمی) وجود نداشته که این دو را به عقد هم درآورد ، فلذا سکس آنها حرام بوده و کل نسل بشریت حرامزاده هستیم :)

دسته‌ها: مستندات تاریخی, طنز | برچسب‌ها: ، ، ، ، ، ، ، ، ، | 6 دیدگاه

امام نقی و امتحانات الهی

امام نقی از بین امتحانات الهی ، بیشتر به امتحان حضرت ابراهیم علاقه داشت ، طوریکه هر چند وقت یکبار زن و فرزندش را به بیابان می برد و آنها را رها میکرد و همسر جدیدی اختیار میکرد.

این کار دو حُسن داشت:

یکی آنکه از غرغر زن اولی و ونگ ونگ بچه اش راحت میشد

دیگری آنکه با گرفتن زن جدید ، همواره تنوع در زندگی ایشان جریان داشت

 

دسته‌ها: احادیث نقوی | برچسب‌ها: ، ، ، ، ، ، ، ، ، | بیان دیدگاه

امام نقی: ماست من ترشه؟؟؟

تاجری ثروتمند به سامرا وارد شد ، مردم هم مثل «ندید بدید» ها دور او جمع شده بودند تا ببینند او چه شکلی است

خبر به گوش نقی (ع) رسید ، حضرت که همیشه ادعای گُنده گوزی داشتند به معرکه شتافتند تا وی را به خانه ی خود برده و تلکه نمایند. لذا دست تاجر را گرفته ، کشان کشان به خانه بردند تا او را مهمان کنند.

سر ناهار حضرت رو به تاجر گفت: از این ماست هم بخور … خوشمزه است … بچه ها(سوسن) درست کرده اند …

تاجر از ماست کمی چشید و گفت: اين ماست ترش است و در هندوستان ماست بهتر از اين يافت مي‌شود.

حضرت ابولاش را ندا داد تا ترکه ای از درخت انار بکند ، آنگاه تاجر را به طویله بردند و تا میخورد کتک زدند و دارایی ها او را به شماره حساب 100 امام واریز کردند.

شخصي در مدينه منوره ماست خريد و گفت: اين ماست ترش است و در هندوستان ماست بهتر از اين يافت مي‌شود. شب در خواب ديد که رسول اکرم صلي‌الله‌عليه‌وسلم به او فرمودند: «اي بي‌ادب! اي محروم از عشق! از مدينه خارج شو»! (منابع: اصلاح آنلایناحناف خواف)

دسته‌ها: پله پله تا ملاقات نا خدا, احادیث نقوی | برچسب‌ها: ، ، ، ، ، ، ، ، ، ، ، ، ، | بیان دیدگاه

وب‌نوشت روی WordPress.com. پوسته: Adventure Journal کاری از Contexture International.